شما کدومو ترجیه میدین ؟
دموناتا یا سرزمین اشباح ؟
اگه قرار بود یه کدوم یه بار دیگه بخونین کدومو میخواستین بخونین ؟
@argotlam 21801 گفته:
به نظر من دموناتاخیلی خیلی از سرزمین اشباح قشنگ تره من اگه سرزمین اشباح رو تا آخرش خوندم فقط برای این بود که عادت ندارم کتابی رو حتی اگه خوشم نیاد نصفه ول کنم.
نظرت برام مهم نیست تو اصلا کارکردت تابوق سگ درکتاب النجورچیه الایمانسون
درود
هر کدوم یک ویژگی داشت ولی دموناتا تاثیرگزار تر بود...
دموناتا یه سر و گردن از سرزمین اشباخ بالاتره ولی سرزمین اشباح داستانش توی بعضی جا ها خیلی اوج می گرفت و لحظه های به یاد موندنی رو خلق می کرد .
تو دمونتا دنبال جوابی هی میگردی گول میخوری و لذت میبری ولی سرزمین اشباح خیلی سادست خیلی جواب تا اخر تو ذهنت هست ریتمش با ذهنت فرق میکنه ولی نتیجه همونه مثل فیلم های ایرانی
@mha 21817 گفته:
دموناتا یه سر و گردن از سرزمین اشباخ بالاتره ولی سرزمین اشباح داستانش توی بعضی جا ها خیلی اوج می گرفت و لحظه های به یاد موندنی رو خلق می کرد .
مگه دمونتا این طوری نیست؟یه درک کلی از جهان بهت میده
@sjsh 21821 گفته:
مگه دمونتا این طوری نیست؟یه درک کلی از جهان بهت میده
درک کلی از جهان ؟! ((94))
فکر کنم داشتم راجع به نقطه عطف های داستانش صحبت می کزدم !
با سلام
لطفا با دقت فراروان بخونید
قبول که سبک سرزمین اشباح بچهگانست.ولی چرا به این نگاه نمیکنید که نویسنده حالتی رو برای نقل یک خاطره داره روی کاغذ میاره یعنی داره یک خاطره تعریف میکنه خب در جلد های اول واقعا دارن قصه یک بچه است وسن بالایی نداره پس باید طبیعی باشه که سبک داستان در ابتدا بچگانه باشه.افرادی که کتاب رو خوندید بی انصاف نباشید وقبول کنید که با بالا رفتن جلد های کتاب سبک داستان تغییر میکنه و شما از زبان یک شخص بالغ داستان رو دنبال میکنی.به نظر من این خودش یک نوع امتیازه.
در دموناتا ما داستان خشنی رو دنبال میکنیم ولی خشونتش یه خورده زیاد از حده وباعث میشه داستان یه خورده لوث بشه.در ضمن در سرزمین اشباح اون رابطه ی عاطفی که بین دارن ولارتن کرپسلی هست رو با رابطه ی گروبز و درویش مقایسه کنید خدایی کدوم سرتره؟
خداییش وقتی که لارتن مرد متاثر نشدید؟ یا هیبرنیوس تال ؟یا گاونر پورل؟ یا...؟سزمین اشباح با احساسات آدم بازی میکنه وآدم رو به هیجان میاره قبول دارید؟
در سرزمین اشباح رابطه های جالبی وجود داره و کمی هم مرموزه که بعضی هاش توی حماسه کرپسلی پاسخ داده میشه(امیدوارم خونده باشید)مثل رابطه ی لارتن و آرا سیلز یا لارتن و گاونر پورل یا هارکات مولدز و کوردا اسمالت یا سبا نایل و لارتن یا شهر بچگی لارتن و...
در سرزمین اشباح بین دارن ولارتن رابطه خاصی برقراره اول از هم متنفرند و دارن قصد جون مربیشو میکنه بعد برای همدیگه جونشونو هم میدن در ضمن لارتن مربی دارنه و این به جای خود جالبه که دارن همه چیزو از لارتن کرپسلی یاد میگیره ولی در دموناتا درسته که گروبز و درویش برای هم مثل پدروپسرند ولی اون تنفر دیگه مشاهده نمیشه
در کل سرزمین اشباح بیشتر یه کتاب عاطفی و دموناتا کتاب خشنی به نظر من بین این دو عاطفه برنده میشه
امیدوارم به کسی توهین نکرده باشم هردو کتاب شاهکارند ولی سرزمین اشباح...
به هر حال این مطلب اگر انتقاد بشه من آماده ی دفاع هم هستم.بدرود.
مزخرف ترین پایانارو دارن شان داره
تو یکی طرف خدا میشه
تو یکی طرف میمیره.زنده میشه.میمیره.((54))
@HOLY RENJER 21882 گفته:
مزخرف ترین پایانارو دارن شان داره
تو یکی طرف خدا میشه
تو یکی طرف میمیره.زنده میشه.میمیره.((54))
اگه بخواهیم درست بگیم خدا نمیشه یه جور حاکم قدرتمند میشه که به صورتی اره اینو به همهی جعان میگه ما تا یه چیزی میشه میگیم کار خدا بوده مگه خدا استغفرلله بیکاره بشینه مارو بازی بده؟
اگه بخواهیم درست بگیم خدا نمیشه یه جور حاکم قدرتمند میشه که به صورتی نقش خدا رو بازی میکنه اینو به همه ی جهان میگه ما تا یه چیزی میشه میگیم کار خدا بوده مگه خدا استغفرلله بیکاره بشینه مارو بازی بده؟ تو هالی رنجر عجله داشتم اشتباه.غلط املایی پیدا کردم
@mr.red 21848 گفته:
با سلام
لطفا با دقت فراروان بخونید
قبول که سبک سرزمین اشباح بچهگانست.ولی چرا به این نگاه نمیکنید که نویسنده حالتی رو برای نقل یک خاطره داره روی کاغذ میاره یعنی داره یک خاطره تعریف میکنه خب در جلد های اول واقعا دارن قصه یک بچه است وسن بالایی نداره پس باید طبیعی باشه که سبک داستان در ابتدا بچگانه باشه.افرادی که کتاب رو خوندید بی انصاف نباشید وقبول کنید که با بالا رفتن جلد های کتاب سبک داستان تغییر میکنه و شما از زبان یک شخص بالغ داستان رو دنبال میکنی.به نظر من این خودش یک نوع امتیازه.
در دموناتا ما داستان خشنی رو دنبال میکنیم ولی خشونتش یه خورده زیاد از حده وباعث میشه داستان یه خورده لوث بشه.در ضمن در سرزمین اشباح اون رابطه ی عاطفی که بین دارن ولارتن کرپسلی هست رو با رابطه ی گروبز و درویش مقایسه کنید خدایی کدوم سرتره؟
خداییش وقتی که لارتن مرد متاثر نشدید؟ یا هیبرنیوس تال ؟یا گاونر پورل؟ یا...؟سزمین اشباح با احساسات آدم بازی میکنه وآدم رو به هیجان میاره قبول دارید؟
در سرزمین اشباح رابطه های جالبی وجود داره و کمی هم مرموزه که بعضی هاش توی حماسه کرپسلی پاسخ داده میشه(امیدوارم خونده باشید)مثل رابطه ی لارتن و آرا سیلز یا لارتن و گاونر پورل یا هارکات مولدز و کوردا اسمالت یا سبا نایل و لارتن یا شهر بچگی لارتن و...
در سرزمین اشباح بین دارن ولارتن رابطه خاصی برقراره اول از هم متنفرند و دارن قصد جون مربیشو میکنه بعد برای همدیگه جونشونو هم میدن در ضمن لارتن مربی دارنه و این به جای خود جالبه که دارن همه چیزو از لارتن کرپسلی یاد میگیره ولی در دموناتا درسته که گروبز و درویش برای هم مثل پدروپسرند ولی اون تنفر دیگه مشاهده نمیشه
در کل سرزمین اشباح بیشتر یه کتاب عاطفی و دموناتا کتاب خشنی به نظر من بین این دو عاطفه برنده میشه
امیدوارم به کسی توهین نکرده باشم هردو کتاب شاهکارند ولی سرزمین اشباح...
به هر حال این مطلب اگر انتقاد بشه من آماده ی دفاع هم هستم.بدرود.
همه حرف های شما درسته ولی تو سرزمین اشباح همه داستان حول یک شخصیت میچرخه دارن محور اصلی اگه به صورت موازی درمورد استیو هم صحبت میکرد عالی میشد ولی این طوری فقط درمورد یه نفر توضیح داده انگار خسته بوده موازیش کنه بعدش تو دمونتا چقدر قشنگ 3نفر با هم ربط پیدا میکنن
@sjsh 21933 گفته:
همه حرف های شما درسته ولی تو سرزمین اشباح همه داستان حول یک شخصیت میچرخه دارن محور اصلی اگه به صورت موازی درمورد استیو هم صحبت میکرد عالی میشد ولی این طوری فقط درمورد یه نفر توضیح داده انگار خسته بوده موازیش کنه بعدش تو دمونتا چقدر قشنگ 3نفر با هم ربط پیدا میکنن
باسلام
دموناتا وسرزمین اشباح دو کتاب متفاوت هستند.تو بعضی قسمت هاشباهت های زیادی دارند ولی این دلیل نمیشه که هردو شبیه شبیه باشند.درضمن فکر نمیکنی که اگر استیو رو هم خاطراتشو مینوشت یکم لوث میشد نا سلامتی شخصیت بد داستانه ها
@mr.red 21935 گفته:
باسلام
دموناتا وسرزمین اشباح دو کتاب متفاوت هستند.تو بعضی قسمت هاشباهت های زیادی دارند ولی این دلیل نمیشه که هردو شبیه شبیه باشند.درضمن فکر نمیکنی که اگر استیو رو هم خاطراتشو مینوشت یکم لوث میشد نا سلامتی شخصیت بد داستانه ها
چرا باید لوث میشد؟تو خیلی داستان ها شخصیت بد داستان محبوب تر از شخصیت خوبه داستانه چون دستش برا عمل کردن باز تره هر کاری بخواد میکنه ولی دقت کن تو دمونتا یکی مثل تینی نبود که داستان رو لوث کنه خیلی مسخره کرده بود داستان رونظرت رو میخوام بدونم
@sjsh 21937 گفته:
چرا باید لوث میشد؟تو خیلی داستان ها شخصیت بد داستان محبوب تر از شخصیت خوبه داستانه چون دستش برا عمل کردن باز تره هر کاری بخواد میکنه ولی دقت کن تو دمونتا یکی مثل تینی نبود که داستان رو لوث کنه خیلی مسخره کرده بود داستان رونظرت رو میخوام بدونم
چرا نباید لوث بشه؟مثل اینه که تو دموناتا بیاد درباره لرد لاس دوتا کتاب دیگه اضافه کنه که چجوری متولد شده.چیکار کرده و...
به نظر خودت این داستان جالب میشه؟
در این داستان موازی کردن جواب نمیده شاید برای بعضی موارد مورد قبول واقع بشه ولی در مورد سرزمین اشباح نه!چون همون طور که گفتم این داستان به سبک خاطره نویسیه وجالب نمیشه که هم خاطره ی دارن وهم خاطره ی استیو رو بخونیم.در ضمن دقت کن در داستان استیو در جلد اگر اشتباه نکنم 8 دوباره وارد داستان میشه ووقتی که توی تونل ها خیانت میکنه همه شوکه میشنداگر خاطره ی استیو رو هم مینوشت اینجوری دیگه غافلگیریه هم ازبین میرفت چون ما خاطره ی استیو رو هم میخوندیم و از نقشه هاش باخبر بودیم و خیلی دیگه از مکمل های غافلگیری دارن شان از بین میرفت مثل اینکه استیو اربابه و...
در ضمن تینی هم در آخر داستان مشخص شد جالب بود. برای من یه خورده ضد حال بود قبول ولی اونطوری نبود که داستان رو خراب کنه.
@mr.red 21941 گفته:
چرا نباید لوث بشه؟مثل اینه که تو دموناتا بیاد درباره لرد لاس دوتا کتاب دیگه اضافه کنه که چجوری متولد شده.چیکار کرده و...
به نظر خودت این داستان جالب میشه؟
در این داستان موازی کردن جواب نمیده شاید برای بعضی موارد مورد قبول واقع بشه ولی در مورد سرزمین اشباح نه!چون همون طور که گفتم این داستان به سبک خاطره نویسیه وجالب نمیشه که هم خاطره ی دارن وهم خاطره ی استیو رو بخونیم.در ضمن دقت کن در داستان استیو در جلد اگر اشتباه نکنم 8 دوباره وارد داستان میشه ووقتی که توی تونل ها خیانت میکنه همه شوکه میشنداگر خاطره ی استیو رو هم مینوشت اینجوری دیگه غافلگیریه هم ازبین میرفت چون ما خاطره ی استیو رو هم میخوندیم و از نقشه هاش باخبر بودیم و خیلی دیگه از مکمل های غافلگیری دارن شان از بین میرفت مثل اینکه استیو اربابه و...
در ضمن تینی هم در آخر داستان مشخص شد جالب بود. برای من یه خورده ضد حال بود قبول ولی اونطوری نبود که داستان رو خراب کنه.
اگه زندگی یه هیولا رو مینوشت خیلی جالب میشد اتفاقا بعد دقت کن من استیو رو دیگه یادم رفته بود کلا یه شخصیت فرعی رو اصلی کرده بود دیالوگ های استیو خیلی کم بود بهد مکان ها ثابت بود شهر سیرک کوهستان تو راه همین یه مکان جدید یه اتفاق غافل گیر کننده نداشت حسی بهت نمیداد مرد زنده شد مرد همین