فلاسفه الهی و علمای کلام(متکلمین) براهین زیادی را برای اثبات وجود خداوند متعال که در کتب مبسوط فلسفه و کلام، ذکر شده است ما در میان آنها یک برهان که به مقدمات کمتری اجتیاج دارد و در عین محکمی آسان تر نیز هست بر میگزینیم و به توضیح آن می پردازیم. ولی باید توجه داشت که این برهان فقط خدا را به عنوان واجب الوجود یعنی موجودی که وجودش ضروری است و بی نیاز ایجاد کننده اسن را اثبات می کند و ضفات ثبوتیه ی او مثل علم و قدرت و جسمانی نبودن و زمان و مکان نداشتن را بای با براهین دیگری اثبات کرد. این برهان ساده ترین اثبات فلسفی برای اثبات وجود خداست که از چند مقدمه عقلی تشکیل شده ولی برای روشن تر شدن مطلب لازم است یک سری اصطلاحات فلسفی را توضیح بدم.
علت و معلول
اگر موجودی وجودش نیازمند موجود دیگر باشد و وجودش به نوعی توقف بر وجود دیگری داشته باشد، به اصطلاح فلسفی موجود نیازمند را «معلول» و دیگری را «علت» می نامند.
امکان و وجوب
واجب الوجود موجودی است که خود بخود وجود داشته باشد و و نیازی به موجود دیگر نداشته باشد و طبعا چنین موجودی ازلی و ابدی خواهد بود زیرا معدوم بودن چیزی در یک زمان، نشانه این است که وجودش از خودش نیست و برای وجود یافتن اختیاح به وحود موجود دیگری دارد که سبب و شرط تحقق آن است و با فقدان آن مفقود می شود و ممکن الوجود موجودی است که خود به خود وجود ندارد و وجودش منوط به وجود موجود دیگری است.
متن برهان
هر چیز را که بتوان آنرا موجود دانست ازو جحلت خارج نیست؛ یا وجود آن ضرورت دارد و خودبخود موجود، و به اصطلاح «واجب الوجود» است یا وجودش ضرورت ندارد و مرهوم وجود موجوده دیگری است و به اصطلاح «ممکن الوجود» می باشد. و نمی توان همه ی موجودات را ممکن الوجود دانست، زیرا ممکن الوجود نیاز به علت دارد و اگر همه ی علت ها هم ممکن الوجود و به نوبه ی خود معلول به علت دیگری باشند هیچگاه هیچ موجودی تحقق نخواهد یافت، سلسله علل باید منتهی به موجودی شود که خودش معلول نباشد، و یا به اصطلاح تسلسسل علل تا بی نهایت محال است. و بدین ترتیب وجود واجب الوجود به عنوان نخستین علت که خود به خود موجود است و نیازی به موجود دیگری ندارد ثابت می شود.
فلاسفه براهین متعددی برای ابطال تسلسل اقامه کرده اند که اکثرا با اندک تاملی آشکار می شود. با توجه به اینکه وجود معلول، نیازمند به وجود علت و مشروط به وجود آنست اگر فرض کنیم این معلولیت و مشروطیت، عمومی باشد هیچگاه هیچ موجودی به وجود نمی آید زیرا فرض مجموعه ای با وجود موجود های وابسته بدون وجود طرف دیگری که طرف وابستگی آنها باشد معقول نیست.
فرض کنید یک تیم دونده جلو خط شروع ایستاده اند و آماده ی دویدن هستند ولی هر کدام ایشان تصمیم گرفته است تا دیگری ندود او هم شروع به دویدن نکند، اگر این تصمیم عمومیت داشته باشد هیچگاه هیچ کدام ایشان شروع به دوبدن نمی کند! به سخن دیگر: تسلسل معلول ها درست ولی تسلسل علت ها تا بی نهایت محال است.پس ناچار سلسله ی علت ها به موجودی منتهی می شود که خودش معلول موجود دیگری نباشد یعنی «واجب الوجود » باشد.
خوب دوستای گلم اگه این مطلبو درک کردید سعی کنید این دو بیت رو جرء به جزء معنی کنید. هر کس که کامل تر و شیوا تر معنی کرد 20 امتیاز دنگی از جیب مبارک خودم جایزه داره! اینم از شعر:
یا احد حد وجودت ناگزیر موجود نیست وحدت جودت دمادم فعل هر ذی جود نیست
ما یسمی بالوجود از تو مجال گفته هاست ور نه موجودی به عیر از ذات تو در بود نیست
دخترم این برهانی که ذکر کردی (البته تا اونجایی که خوندمش) همون برهان امکان و وجوب اب سینا هست
این برهان یه اشکالاتی داره
نگاه کن برهان اثباتی باید یقینی باشه
نه اینکه برای ما احتمال ایجاد کنه
یعنی اینکه باید به حداکثر اطمینان لازم برسیم که این چیزی که می خواستیم اثبات کنیم اثبات شده نه اینکه احتمال وجودش بیشتر شده
برهان امکان وجودب یه مشکلی داره که برات می گم
ابن سینا میاد هر وجودی رو به سه قسم تقسیم یم کنه
ممکن الوجود
واجب الوجود
ممتنه الوجود(اگر درست نوشته باشم)
و تعریف می کنه که هیچ وجود از این سه قسم خارج نیست
اینجا یه مشکلی بوجود میاد
علم انسان ناقصه
تصور انسان هم محدوده
از کجا معلوم صرفا همین سه قسم از وجود موجود باشن؟؟شاید ما درک نمی کنیم یا شاید در نزدیکی ما وجود دیگه ای نیست برای همین فکر می کنم کلا همین سه قسم هست
البته درستشو بگم ممتنه الوجود اصن وجود نیست یا به عبارتی چیزیه که وجود نداره پس بهتره بگم از کجا معلوم تنها ممکن الوجود و واجب و الوجود وجود باشن؟؟
شاید ما نمی دونیم
در اینجا احتمال وارد می شه درنتیجه دیگه این اثبات نیست
چون اثبات یعنی یقین حاصل کردن از درستی قضیه(اثبات حتی اطمینان از اشتباهی قضیه هم نیست چون اون می شه نقض حکم و اثبات می شه درستی حکم)
پیشنهاد می کنم کسانی که اون تاپیک قبلی من درمورد زنجیروارگی رو فهمیدن از برهان علیت استفاده کنن
برهان نظرم و برهان امکان وجوب مشکل دارن
فقط یه برهان دیگه هم هست که می تونید رجوع کنید اونم برهان صدیقین هست که برهان سختیه و کلی هم تقریر مختلف داره و سخته رجوع کردن بهش برای کسی که نمی خواد تخصصی کار کنه
@کساندرا 79864 گفته:
فلاسفه الهی و علمای کلام(متکلمین) براهین زیادی را برای اثبات وجود خداوند متعال که در کتب مبسوط فلسفه و کلام، ذکر شده است ما در میان آنها یک برهان که به مقدمات کمتری اجتیاج دارد و در عین محکمی آسان تر نیز هست بر میگزینیم و به توضیح آن می پردازیم. ولی باید توجه داشت که این برهان فقط خدا را به عنوان واجب الوجود یعنی موجودی که وجودش ضروری است و بی نیاز ایجاد کننده اسن را اثبات می کند و ضفات ثبوتیه ی او مثل علم و قدرت و جسمانی نبودن و زمان و مکان نداشتن را بای با براهین دیگری اثبات کرد. این برهان ساده ترین اثبات فلسفی برای اثبات وجود خداست که از چند مقدمه عقلی تشکیل شده ولی برای روشن تر شدن مطلب لازم است یک سری اصطلاحات فلسفی را توضیح بدم.
علت و معلول
اگر موجودی وجودش نیازمند موجود دیگر باشد و وجودش به نوعی توقف بر وجود دیگری داشته باشد، به اصطلاح فلسفی موجود نیازمند را «معلول» و دیگری را «علت» می نامند.
امکان و وجوب
واجب الوجود موجودی است که خود بخود وجود داشته باشد و و نیازی به موجود دیگر نداشته باشد و طبعا چنین موجودی ازلی و ابدی خواهد بود زیرا معدوم بودن چیزی در یک زمان، نشانه این است که وجودش از خودش نیست و برای وجود یافتن اختیاح به وحود موجود دیگری دارد که سبب و شرط تحقق آن است و با فقدان آن مفقود می شود و ممکن الوجود موجودی است که خود به خود وجود ندارد و وجودش منوط به وجود موجود دیگری است.
متن برهان
هر چیز را که بتوان آنرا موجود دانست ازو جحلت خارج نیست؛ یا وجود آن ضرورت دارد و خودبخود موجود، و به اصطلاح «واجب الوجود» است یا وجودش ضرورت ندارد و مرهوم وجود موجوده دیگری است و به اصطلاح «ممکن الوجود» می باشد. و نمی توان همه ی موجودات را ممکن الوجود دانست، زیرا ممکن الوجود نیاز به علت دارد و اگر همه ی علت ها هم ممکن الوجود و به نوبه ی خود معلول به علت دیگری باشند هیچگاه هیچ موجودی تحقق نخواهد یافت، سلسله علل باید منتهی به موجودی شود که خودش معلول نباشد، و یا به اصطلاح تسلسسل علل تا بی نهایت محال است. و بدین ترتیب وجود واجب الوجود به عنوان نخستین علت که خود به خود موجود است و نیازی به موجود دیگری ندارد ثابت می شود.
فلاسفه براهین متعددی برای ابطال تسلسل اقامه کرده اند که اکثرا با اندک تاملی آشکار می شود. با توجه به اینکه وجود معلول، نیازمند به وجود علت و مشروط به وجود آنست اگر فرض کنیم این معلولیت و مشروطیت، عمومی باشد هیچگاه هیچ موجودی به وجود نمی آید زیرا فرض مجموعه ای با وجود موجود های وابسته بدون وجود طرف دیگری که طرف وابستگی آنها باشد معقول نیست.
فرض کنید یک تیم دونده جلو خط شروع ایستاده اند و آماده ی دویدن هستند ولی هر کدام ایشان تصمیم گرفته است تا دیگری ندود او هم شروع به دویدن نکند، اگر این تصمیم عمومیت داشته باشد هیچگاه هیچ کدام ایشان شروع به دوبدن نمی کند! به سخن دیگر: تسلسل معلول ها درست ولی تسلسل علت ها تا بی نهایت محال است.پس ناچار سلسله ی علت ها به موجودی منتهی می شود که خودش معلول موجود دیگری نباشد یعنی «واجب الوجود » باشد.
خوب دوستای گلم اگه این مطلبو درک کردید سعی کنید این دو بیت رو جرء به جزء معنی کنید. هر کس که کامل تر و شیوا تر معنی کرد 20 امتیاز دنگی از جیب مبارک خودم جایزه داره! اینم از شعر:
یا احد حد وجودت ناگزیر موجود نیست وحدت جودت دمادم فعل هر ذی جود نیست
ما یسمی بالوجود از تو مجال گفته هاست ور نه موجودی به عیر از ذات تو در بود نیست
@smhmma 79872 گفته:
دخترم این برهانی که ذکر کردی (البته تا اونجایی که خوندمش) همون برهان امکان و وجوب اب سینا هست
این برهان یه اشکالاتی داره
نگاه کن برهان اثباتی باید یقینی باشه
نه اینکه برای ما احتمال ایجاد کنه
یعنی اینکه باید به حداکثر اطمینان لازم برسیم که این چیزی که می خواستیم اثبات کنیم اثبات شده نه اینکه احتمال وجودش بیشتر شده
برهان امکان وجودب یه مشکلی داره که برات می گم
ابن سینا میاد هر وجودی رو به سه قسم تقسیم یم کنه
ممکن الوجود
واجب الوجود
ممتنه الوجود(اگر درست نوشته باشم)
و تعریف می کنه که هیچ وجود از این سه قسم خارج نیست
اینجا یه مشکلی بوجود میاد
علم انسان ناقصه
تصور انسان هم محدوده
از کجا معلوم صرفا همین سه قسم از وجود موجود باشن؟؟شاید ما درک نمی کنیم یا شاید در نزدیکی ما وجود دیگه ای نیست برای همین فکر می کنم کلا همین سه قسم هست
البته درستشو بگم ممتنه الوجود اصن وجود نیست یا به عبارتی چیزیه که وجود نداره پس بهتره بگم از کجا معلوم تنها ممکن الوجود و واجب و الوجود وجود باشن؟؟
شاید ما نمی دونیم
در اینجا احتمال وارد می شه درنتیجه دیگه این اثبات نیست
چون اثبات یعنی یقین حاصل کردن از درستی قضیه(اثبات حتی اطمینان از اشتباهی قضیه هم نیست چون اون می شه نقض حکم و اثبات می شه درستی حکم)
پیشنهاد می کنم کسانی که اون تاپیک قبلی من درمورد زنجیروارگی رو فهمیدن از برهان علیت استفاده کنن
برهان نظرم و برهان امکان وجوب مشکل دارن
فقط یه برهان دیگه هم هست که می تونید رجوع کنید اونم برهان صدیقین هست که برهان سختیه و کلی هم تقریر مختلف داره و سخته رجوع کردن بهش برای کسی که نمی خواد تخصصی کار کنه
مطالب سنگین بود. 3 روز سایت تعطیل.
محمد حسن اینم مثل اون برهان قبلیه (تسلس,متسلسل چی بود اون که می گفتی) هستش؟؟؟
من کلا برای نفهمیدن فلسفه و برهان آفریده شدم انگار.((84))((113))((113))((225))
@wolf 79873 گفته:
مطالب سنگین بود. 3 روز سایت تعطیل.
محمد حسن اینم مثل اون برهان قبلیه (تسلس,متسلسل چی بود اون که می گفتی) هستش؟؟؟
من کلا برای نفهمیدن فلسفه و برهان آفریده شدم انگار.((84))((113))((113))((225))
خخخخخخ ساده ترین برهان اثبات خدا همینی بود که مهسا گفته هرچند قابل قبول نیست
نه این با اون خیلی فرق داره
البته اگر این امکان وجوب باشه چون من نصفیشو خوندم و هرچی خوندم برهان امکان وجوب بود
همچنین من برهان نذاشته بودم
من داشتم مشکلی که به برهان علیت می گیرن رفع می کردم همین
تسلسل هم برهان نیست
دقیقا توی عنوان به اشتباه نوشته شده بود برهان تسلسل ولی تسلسل اصلا برهان نیست برای همین ویرایشش کردم
@smhmma 79877 گفته:
خخخخخخ ساده ترین برهان اثبات خدا همینی بود که مهسا گفته هرچند قابل قبول نیست
نه این با اون خیلی فرق داره
البته اگر این امکان وجوب باشه چون من نصفیشو خوندم و هرچی خوندم برهان امکان وجوب بود
همچنین من برهان نذاشته بودم
من داشتم مشکلی که به برهان علیت می گیرن رفع می کردم همین
تسلسل هم برهان نیست
دقیقا توی عنوان به اشتباه نوشته شده بود برهان تسلسل ولی تسلسل اصلا برهان نیست برای همین ویرایشش کردم
اون که گفته بودی برهان نبود پس؟؟؟؟؟اگه برهان نبود پس چی بود؟؟
@wolf 79883 گفته:
اون که گفته بودی برهان نبود پس؟؟؟؟؟اگه برهان نبود پس چی بود؟؟
پسرم اون مکمل برهان علیت بود
@smhmma 79887 گفته:
پسرم اون مکمل برهان علیت بود
واقعااا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
محمد حسین:
من باهات شوخی دارم:دی؟؟؟؟
ی سوال فنی.......
این تسلسل با قضیه تثلیث فرق داره ؟!
@R★Star 79894 گفته:
ی سوال فنی.......
این تسلسل با قضیه تثلیث فرق داره ؟!
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
تثلیث منظورت تثلیث زاویه هست؟؟؟
تثلیث زاویه یه کاریه که هنوز هیچکس نتونسته انجامش بده و روش انجمشو ثابت کنه
به عبارتی می تونن زاویه رو سه ثسمت کنن یا همون تثلیث اما نمی تونن روش رو اثبات کنن.
تسلسل از سلسله میاد
یعنی زنجیروارگی
در اصطلاح فلسفه به سلسله علت معلول تا بی نهایت می گن تسلسل
@smhmma 79896 گفته:
خخخخخخخخخخخخخخخخخخخخخ
تثلیث منظورت تثلیث زاویه هست؟؟؟
تثلیث زاویه یه کاریه که هنوز هیچکس نتونسته انجامش بده و روش انجمشو ثابت کنه
به عبارتی می تونن زاویه رو سه ثسمت کنن یا همون تثلیث اما نمی تونن روش رو اثبات کنن.
تسلسل از سلسله میاد
یعنی زنجیروارگی
در اصطلاح فلسفه به سلسله علت معلول تا بی نهایت می گن تسلسل
من مردم تا بخام نقل قول کنم
اولا ک میدونم تثلیث زاویه ربطی ب بحث خدا نداره
و این ک روش هایی برای تثلیث زاویه ابداع شده
مثل تبر گونیا
اینا روش هستن
این شکلی نگاشون نکن
ما پارسال اینارو خوندیم
منظورم از تثلیث بحث این سه گانه بودن خدا تو دین مسیحیت هستش
منظورم این بود ک رد اون قضیه پدر پسر روح القدسه یا ی چیز دیگه س
خخخخخخخخخخخ
احساس ی نفر با ضریب هوشی20 رو دارم الان :دی
@R★Star 79899 گفته:
من مردم تا بخام نقل قول کنم
اولا ک میدونم تثلیث زاویه ربطی ب بحث خدا نداره
و این ک روش هایی برای تثلیث زاویه ابداع شده
مثل تبر گونیا
اینا روش هستن
این شکلی نگاشون نکن
ما پارسال اینارو خوندیم
منظورم از تثلیث بحث این سه گانه بودن خدا تو دین مسیحیت هستش
منظورم این بود ک رد اون قضیه پدر پسر روح القدسه یا ی چیز دیگه س
خخخخخخخخخخخ
احساس ی نفر با ضریب هوشی20 رو دارم الان :دی
خخخخخخخخخخخخ
ببخشید رویا شرمنده :دی
البته گفتم که روش براش هست اما روش ها اثبات ناشدنین
حداقل تا الان کسی اثباتشون نکرده
چندمی دخترم؟؟؟
اها نه ربطی به اون پدر و پسر و روح القدس نداره
درمورد اون سه گانگی روش دیگه ای وجود داره برای ثابت کردن اینکه افریدگار تنها می تونه یکتا باشه
البته امکان داره بین افریدگار یکتا تا ما انسان ها تعداد زیادی افریدگار واسطه وجود داشته باشه اما افریدگار حقیقه اونی هست که پایان کاره
تثلیث مسیحیان از شروع مسیسحت نبود
اونجوری که من خوندم(حوصله منبع گزاری ندارم:دی) یکی از امپراتوران روم کلی وقت بعد از رفتن مسیح خودشو پاپ اعلام کرد و گفت مسیحی شده اینجوری شد اولین پاچ بعدش هم دین های پنگانی رو با مسیحیت تلفیق کرد
الهی بودن مسیح و روح القدس هم برگرفته از دین های پنگانی مرسوم در اون زمانه
@smhmma 79900 گفته:
خخخخخخخخخخخخ
ببخشید رویا شرمنده :دی
البته گفتم که روش براش هست اما روش ها اثبات ناشدنین
حداقل تا الان کسی اثباتشون نکرده
چندمی دخترم؟؟؟
اها نه ربطی به اون پدر و پسر و روح القدس نداره
درمورد اون سه گانگی روش دیگه ای وجود داره برای ثابت کردن اینکه افریدگار تنها می تونه یکتا باشه
البته امکان داره بین افریدگار یکتا تا ما انسان ها تعداد زیادی افریدگار واسطه وجود داشته باشه اما افریدگار حقیقه اونی هست که پایان کاره
تثلیث مسیحیان از شروع مسیسحت نبود
اونجوری که من خوندم(حوصله منبع گزاری ندارم:دی) یکی از امپراتوران روم کلی وقت بعد از رفتن مسیح خودشو پاپ اعلام کرد و گفت مسیحی شده اینجوری شد اولین پاچ بعدش هم دین های پنگانی رو با مسیحیت تلفیق کرد
الهی بودن مسیح و روح القدس هم برگرفته از دین های پنگانی مرسوم در اون زمانه
خخخخخخ عیب نداره باو!
من الان دوم دبیرستانم!
اثبات هم شدن!!!!!!!!!!!
وایستا ببینم فایلش رو دارم....
ندارم
ی سوال!!! چی خوندی؟!؟!!؟
@smhmma 79872 گفته:
دخترم این برهانی که ذکر کردی (البته تا اونجایی که خوندمش) همون برهان امکان و وجوب اب سینا هست
این برهان یه اشکالاتی داره
نگاه کن برهان اثباتی باید یقینی باشه
نه اینکه برای ما احتمال ایجاد کنه
یعنی اینکه باید به حداکثر اطمینان لازم برسیم که این چیزی که می خواستیم اثبات کنیم اثبات شده نه اینکه احتمال وجودش بیشتر شده
برهان امکان وجودب یه مشکلی داره که برات می گم
ابن سینا میاد هر وجودی رو به سه قسم تقسیم یم کنه
ممکن الوجود
واجب الوجود
ممتنه الوجود(اگر درست نوشته باشم)
و تعریف می کنه که هیچ وجود از این سه قسم خارج نیست
اینجا یه مشکلی بوجود میاد
علم انسان ناقصه
تصور انسان هم محدوده
از کجا معلوم صرفا همین سه قسم از وجود موجود باشن؟؟شاید ما درک نمی کنیم یا شاید در نزدیکی ما وجود دیگه ای نیست برای همین فکر می کنم کلا همین سه قسم هست
البته درستشو بگم ممتنه الوجود اصن وجود نیست یا به عبارتی چیزیه که وجود نداره پس بهتره بگم از کجا معلوم تنها ممکن الوجود و واجب و الوجود وجود باشن؟؟
شاید ما نمی دونیم
در اینجا احتمال وارد می شه درنتیجه دیگه این اثبات نیست
چون اثبات یعنی یقین حاصل کردن از درستی قضیه(اثبات حتی اطمینان از اشتباهی قضیه هم نیست چون اون می شه نقض حکم و اثبات می شه درستی حکم)
پیشنهاد می کنم کسانی که اون تاپیک قبلی من درمورد زنجیروارگی رو فهمیدن از برهان علیت استفاده کنن
برهان نظرم و برهان امکان وجوب مشکل دارن
فقط یه برهان دیگه هم هست که می تونید رجوع کنید اونم برهان صدیقین هست که برهان سختیه و کلی هم تقریر مختلف داره و سخته رجوع کردن بهش برای کسی که نمی خواد تخصصی کار کنه
وای که من چقدر سر ذوق میام وقتی پستای فلسفی تو می خونم .خوب بابایی این ایرادی که به این برهان وارد کردی از نظر من صحیح نیست تقسیمی که اینجا هست از نوع تقسیم ثنائیه و قسم سوم نمیتونه داشته یاشه دیگه هم نداره یا موجود معلوله و برای وجودش علت می خواد که ممکن الوجوده یا موجود علت هست و برای وجودش علت نمی خواد که میشه واجب الوجود اگرم وجوده دیگه ای برفرض باشه که اثباتم نشده اگه به خواد تو این تقسیم باشه یا باید ممتنع الوجود باشه که یعنی وجودش امکان نداره مثه دودوتا 5 تا یا هم معلول باشه هم نباشه هم علتالعلل باشه هم نباشه خب اینم نمیشه چون این اجتماع نقیضینه یا اگرم در محدوده ی درک انسان نباشه استفاده ای هم در بحث نداره.از نظر من احتمال اینجا وارد نمیشه و سوالم اینه که اگرم برفرض احتمال وارد شد دلیل به نادرستی و اشتباه بودن کل برهان میشه؟ این برهان برای اثبات واجب الوجوده و بر فرض وجوده موجودی به غیر از این دو دسته (که وجودش محاله) باعث زیر سوال رفتن واجب الوجود نیست چون واجب الوجود اثبات شده است. سوالم اینه که آیا میشه با چیز محتمل مسئله ای که اثبات شده است رو اشتباه دونست؟
@R★Star 79902 گفته:
خخخخخخ عیب نداره باو!
من الان دوم دبیرستانم!
اثبات هم شدن!!!!!!!!!!!
وایستا ببینم فایلش رو دارم....
ندارم
ی سوال!!! چی خوندی؟!؟!!؟
اثبات شدن؟؟دخترم اشتباه می کنی
من راهنمایی بودم یه معلم ریاضی داشتیم دکترای ریاضی محض بود
بعدا هم شد معلم برتر استان فارس
قشنگ برامون توضیح داد تثلیث زاویه و یه چیز دیگه ای اثبات نشدن
من ریاضی خوندم دخترم
بعله دوم دبیرستان خوب بید
چه رشته ای هستی دخترم؟؟
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
@کساندرا 79905 گفته:
وای که من چقدر سر ذوق میام وقتی پستای فلسفی تو می خونم .خوب بابایی این ایرادی که به این برهان وارد کردی از نظر من صحیح نیست تقسیمی که اینجا هست از نوع تقسیم ثنائیه و قسم سوم نمیتونه داشته یاشه دیگه هم نداره یا موجود معلوله و برای وجودش علت می خواد که ممکن الوجوده یا موجود علت هست و برای وجودش علت نمی خواد که میشه واجب الوجود اگرم وجوده دیگه ای برفرض باشه که اثباتم نشده اگه به خواد تو این تقسیم باشه یا باید ممتنع الوجود باشه که یعنی وجودش امکان نداره مثه دودوتا 5 تا یا هم معلول باشه هم نباشه هم علتالعلل باشه هم نباشه خب اینم نمیشه چون این اجتماع نقیضینه یا اگرم در محدوده ی درک انسان نباشه استفاده ای هم در بحث نداره.از نظر من احتمال اینجا وارد نمیشه و سوالم اینه که اگرم برفرض احتمال وارد شد دلیل به نادرستی و اشتباه بودن کل برهان میشه؟ این برهان برای اثبات واجب الوجوده و بر فرض وجوده موجودی به غیر از این دو دسته (که وجودش محاله) باعث زیر سوال رفتن واجب الوجود نیست چون واجب الوجود اثبات شده است. سوالم اینه که آیا میشه با چیز محتمل مسئله ای که اثبات شده است رو اشتباه دونست؟
جدی؟؟بی شوخی؟؟من فکر م کردم می کشیم پستمو بخونی
دخترم تو فقط داری می گی جز ان دو حالت نیست ولی دلیلی ذکر نمی کنی برای این حرفت
منم دارم می گم انسان محدوده الزاما چون ما فقط همین حالت ها رو دیدیم به این معنی نیست که تنها همین حالت ها وجود داره
تو بهم بگو اگر چیزی رو ندونی و نتونی تصور هم کنی راحت انکارش نمی کنی؟؟اما ندیدن و ندانستن و تصور نکردن دلیلی هست بر نبودن؟؟؟
تقسیم ثنایی یا تقسیم محمدی یا تقسیم اب سینایی یا تقسیم ملاصدرایی یا هر تقسیم دیگه ای هیچ ارزشی نداره اگر منطقی نباشه یا دیللی براش ذکر نشده باشه دخترم
هیچ ارزشی نداره
چرا قسم سوم نمی تونه داشته باشه و نداره؟؟؟ایا دیلیل داری؟؟؟
نه اگر احتمال وارد بشه دلیلی بر این هست که برهان دیگه اثبات نکرده
نگاه کن دخترم وقتی چیزی اثبات می شه یعنی یقینی هست.یعنی احتمالی جز این وجود نداره
وقتی احتمال دیگه ای هم وجود داشته باشه یعنی اثباتی صورت نگرفته
نه کی گفته واجب الوجود اثبات شدست؟؟؟
کل برهان بر پایه ی اینه که دو نوع وجود داریم یا ممکن و الوجود یا واجب الوجود
بعد می گه که باید برای ممکن الوجودا یه وجودی باشه که افریده باشتشون و نمی تونه ممکن الوجود باشه درنتیجه یه چیزی هست به نام واجب الوجود
تازه این برهان قبل از اینکه خدا رو اثبات کنه خدا رو فرض هم گرفته
باید بیاد واجب الوجود رو ثابت کنه اما اومده فرض گرفتتش
درست ترش اینه که یه چیزی داریم به نام ممکن الوجود و چون علت اصلی نمی تونه ممکن الوجود باشه پس باید واجب الوجود باشه
اما این هم غلطه از کجا معلوم واجب الوجود باشه با اون تعریفی که از واجب الوجود شده؟؟
موضوع اینه که واجب الوجودی اثبات نشده اینجا فقط واجب الوجود فرض شده دخترم
تو داری خدا رو فرض می کنی بعد سعی می کنی اثباتش کنی
دختر خوب موضوع اینه که اثبات نشده
وقتی چیزی محتمل باشه دیگه ثابت شده نیست
وقتی چیزی ثابت می شه که محتمل نباشه
گرفتی دخترم؟؟؟