Last seen: 1402/09/18 01:39
0_00_00_00_00_0تولدت مبارک کی بود تولدت حالا؟_؟
yasss;27597:قشنگ بود ولی ایده ی تکراری داشت و پردازش کم.با این ایده شاید پردازش بیشتری نیاز داشتآخرش هم که غمگین بود دوست نداشتم...ممنونم ک خوندیش و ن...
proti;27616:خب میدونم که خیلی وقته دستم به طنز نرفته. اصولا طنزم هم خوب نیست اما گفتم یه چیزی بنویسم محض خالی نبودن عریضه.پیشاپیش از بیمزه بودن متن عذ...
ممنون از صبر و حماییتون این هم ادامه داستان امیدوارم خوشتون بیاد ^_^ او در حالی که پا به روشنایی میگذاشت، با لحنی تاثیر گذار گفت: به شهر انسان های فر...
proti;27469:سلام بر بوک پیج:21:یعنی هیچ چیز به اندازه چند روز مسافرت و جنگل نوردی به ادم انرژی نمیده:53::9:جاتون خالی جون گرفتم اصلا نیاز داشتم بهش هو...
پیشنهاد میکنم تعدادی از تایپیک های مهم رو دوباره تو صدر فهرست ارسالی ها بذارین و یا اینکه یه سربرگ تو فهرست بزارین مثلا بعد از گزارشات ، سربرگ قدیمی ه...
سلام امیدوارم این پست اسپم نباشه:40::77:نویسنده داستان جدیدی رو تو این سبک ننوشتند؟ چون این سبک رو خیلی دوست دارم و اینکه اتفاق های خوب همچنان در راهن...
چه کسی بر روی صندلی داغ نشسته؟اصلا چرا داغ نیستش؟0_0
اینجا چرا این قدر خلوته سوتوکورررچرو کسی نیست؟:12f1dcb03b9bb8e8cc7
zahrachemeli72;27407:جالب بود چند تا مشكل تايپي هم داشت ولي قشنگ بود منتظر قسمت بعدي هستيمممنون که میگی جالب بود و اینکه مشکل تایپی داشت عجله ای تایپش...
بوفچه;27347:سلام فرزندم. چرا نایاب بودی این اواخر؟ دلم برات تنگولیده بود به شدت.بدلیل پوکونده شدن تبلت بدبختم بود 0_0 اقای مامان تانوس ^_^nafise;27350...
wizard girl;27343:سلاام سلاممممممم بعد مدت ها که برای من مثل قرن ها بود امدددددددددددددددمممممم 0_0دلم خیلی تنگ شده بود :20:من خوبم خخخخشما ها چطورین ...
داستانتو خوندم جالب بود ، یجورایی ادمو وادار میکرد ( خودم البته 0_0 ) که خودشو تو یه حالت استیصال برانگیز تصور کنه مثلا تو کنج یه اتاق نشسته باشه که ...
من یه چند فصلی خوندم از نمایشنامه اش بود گویا (اگه به حافظه ام بشه اعتماد کرد 0_0 )از نظر من زیاد جالب نبودش شاید چون نمایش نامه ای بوده ش:/منم با نظر...