دوست عزیز رک می گی آدم افسردگی می گیره . ممنون بابت نظر منتظر نقدهات توی داستان های دیگم هم هستم ....:53:
تبلیغ می کنی دوست عزیز :دی
این چه مدل دوست عزیز محمد جان آدم هنگ می کنه جلد یک بعد یک ونیم بعد دو بعد صفر و بعد دونیم بعد سه :106: مغزم هنگ کرد :دیمنتظر نظرت در مورد نوشته هام ه...
ترجمه نرم افزار های اینترنتی زیاد به دل نگیر رضا جون :دی
رضا عزیز ممنون بابت نظرت ولی اگه میشه پسند هم بکن ممنون میشم ....:65:
شما لطف داری رضا جان خودمم نوشتم یک جورایی شبیه نوشته های آتوسا خانم میشه نه به کل شبیه اون ... :53:
یک جورایی ادامش هست البته ادامه یکی خودم با اجازه آتوسای عزیز :53:من بزرگ شدم و هنوز هم مشکل صحبت کردن رو داشتم ... همراه پدر و مادر به سفر رفته بودم ...
حمید جان چرا خشونت به خرج میدی ! من گفتم معنیش رو هم بگذاریم بقیه که نمی دونن بفهمن .من اصلا منظورم شخص مترجم نبود ایشون دوست بنده هستن و من بهش...
بله ولی باید گذاشته بشه شاید بعضی ها انگلیسیشون در حد راهنمایی باشه باید معنی چیزی که می خونن رو بدونن تا اسم انگلیسیش رو به فارسی ننویسن مثل اساسین...
مگه باهش کلی نخندیدی دوست عزیز :24:
اگه می خوایی خوشحال بشم توی بقیه نوشته هام هم نظر بگذار و پسند هم یادت نره :53:
نه دوست عزیز برای شوخی نوشتمش من پوستم کلفت شده با انتقاد ها :78:
می خوایی به جاش جن بگذارم تا قشنگ بشه فرقی نداره هردوتاشون یک جور می ترسونن البته باید این رو هم اضافه کنم که گرگینه احضار شدنی نیست تبدیل شدنی و موج...
می خوایی من ادامش رو می نویسم ولی تضمین نمی کنم خوب بشه .... :22:در را بستم صدا وسایل می آمد که در حال شکستن بود بسیار ترسیده بودم . همراه مادر بزرگم ...