Last seen: 1403/02/10 23:04
خوب من چنر صفحه اولش رو خوندم.از لحاظ حوصله واقعا تو منگنه قرار داشتم شرمنده باقیشو نخوندم.خوب اول از همه طبق عادتم از خوبی های داستان میگم:قلمت کشش د...
شروع خوبی داشت امید فقط من یاد دلتورا افتادم.یکی دو جا هم همخوانی بین جملات وجود نداشت که باشه بعدا خودت درست میکنی یا ویراستار.
بحبحکاربریکه اولین پست رو زده ولی خیلی وقته عضوه.اسپم حساب میشه یا نه؟به هر حال بانو سمیه یا مهرنوش من یه دویستایی میخواما...دستی بدین بیزحمت.پایان نا...
باید یه تامیک هم بزنم اسمشو ته دیگ نرم بذارم واقعا.اصلا من میزنم تو کار دپ.
Farhang.N;30126:من یکسری تمرینات خاص برای ذهن دارم. مثل خارج کردن روح از بدن ...تجربشو داشتم اما اینکه ناخودآگاه روحم از بدن خارج بشه بیسابقه بودهمنظ...
با اجازه بزرگترا منم چند تا چیز رو بگم:- آسمان شب بر روی کوه- آتش- طلوع خورشید- سنگ خزه گرفته- نورا- مار- گردباد(زیبا و وحشتناک)- کتابهمیشه میشه چیزای...
امیر خدا نکشت :دیهمچین محو جزئیات شده بودم و سعی می کردم به یاد بیارم دم خوشه انگور رفت تو چشمم.هیچی دیگه بیا دیه مو بده.اطلاعات کاملی بود حیف من هیچک...
خیلی داستان باحالی بود علی.البته داستان نبود روایت زندگیت با کتاب بود.- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -خیل...
داستان بازنویسی شده دوستان.ویراست هم شده.حجمش هم خیلی بیشتر از قبل شده حدودا دو برابر.فصل دو هم دست ویراستاره و تا ویراست و صفحه آراییش تموم بشه میذار...
ولی نگفتی چجوری با انجمن ها یا گروه های کتابخوانی آشنا شدی ها
خواهش میشه.ن خصوصی کن یا تلگرام و یا با ایمیل بفرست. Envelope_0mjaafaryani@gmail.com
خب خب خب...هرچند بدون حمایت مدیری، چیزی، کسی، ولی بالاخره تموم شد.من نمیدونم واقعا ولی اگه دوستان باز هم اعلام آمادگی کنن باز هم راه میندازیم مسابقه ...
از اونجایی که کسی نتونست به این داستان امتیاز بده، خوب این پروندش مختومه اعلام میشه.تاپیک که می مونه.پس فقط نمیشه شرکتش داد دیگه.