Last seen: 1402/10/05 18:26
اقا دمتون گرم عجب داستان خوبی واقعا حس زیبایی رو منتقل میکنه که در عین حال عجیب هم هست و مخاطب میتونه با عمق وجود حال اون پسر رو بفهمه ولی درکل به نظر...
خب پیشنهاد خوبیه و من هم خیلی موافقم البته باید بگم که من تو ترجمه خیلی قوی نیستم ولی خب کاره خودمو که حداقل راه میندازم و متاسفانه نمیتونم تو کاری که...
پسر تو فوق العاده ای نه تو بیشتر فوق فوق العاده ای نمیدونم چرا ولی خیلی باهات حال میکنم:دی :دی اصلا خوراک انرژی مثبتی به نظرم کلا از رمان نوشتن بکش بی...
دوستان انگار قراره که ما شاهد یه داستان فوق العاده باشیم با این ایده فوق العاده و دامنه وسیعی که مشاهده میشه در داستان :21: :21:شاید این سوال براتون پ...
::49::::49::hamid.reza;43276:من خیلی از نظرتون ممنونم . حرف شما کاملا درسته .منم کاملا قبول میکنم . انشالله در فصل چهارم سعی میکنم مشکلات رو برطرف کنم...
سلام ایده خیلی خوبی دارید بالاتر هم اینو گفتم ولی خب یه چند تا مشکل وجود داره که من به عنوان فن به نظرم میرسه که بهتره که بگم:22::22:اول وارد بحث تایپ...
ahmaad;43232:سلامفارینا شاهد ازدواج سامانتا و آدام بود، شاهد تولد آلفرد نبود و دربارش نمی دونست.حتی اگر می دونست هم، یه طرف ماجرا خشایارِ که باعث شد ح...
:18::18:تو کلاس بودیم یه ربع قبل اینکه استاد فیزیک بیاد خبر رسید برگه دستشه و قرار امتحان بگیر اقا چشتون روز بد نبینه من شروع کردم به بد و بیراه گفتن ...
ahmaad;42742:سلامهمسر دوم سامانتا، یه آدم عادی بوده؛ ملت فکر می کردن آلفرد پسرِ همسر دوم مادرش هست. برای همین حتی کسایی که سامانتا رو می شناختن فکر می...
ممنون یه جور جواب دادین که سوال بعدیم هم جوابش رو گرقتم :دی :دی
به به داستان جدید :24: :24: چیزه تمیزی در اوردی خیلی خوبه فقط یخده سیر داستان تنده دیگه بقیشم نظر نمیدم :دی :دی ادم تو همه چیز که دخالت نمیکنه:32: بع...
انصافا دمتون گرم به نظر میاد کتاب خوبی باشه فقط یه سوال کلا چند جلده؟
حاجی ناموسا حیفه من همین الان ساعت 2:30 شب عضو شدم و فقط اومدم که اینو بت بگم سینا که اگه یه وقت اینو خوندی بدونی که این داستانی که تو نوشتی واقعا یه ...