از جايم بلند شدم و كتاب بزرگي را كه تقريبا چهار روز بود به هر بهانه اي براي خواندن آن به اتاقم مي آمدم را بستم، فرصتي نبود كه كتاب را به اتاق پدرم برسانم و در جاي خودش قرار دهم، كتاب را زير تختم قايم كردم و سرو وضعم را درست كردم، امروز بر خلاف هر ماه عمو گوين ده روز زودتر براي ديدن من آمده بود، او هميشه براي ديدن من و فهميدن اوضاع بيماريم آخر هر ماه به ديدن من مي امد، ولي اينبار قرار بود كه ده روز پاياني تعطيلات تابستاني را به خانه پدر بزرگم برويم. عمو گوين كسي بود كه در كتابي كه مي خواندم درباره ي او چيز هاي زيادي نوشته شده بود، ما با هم دوستان خوبي بوديم، البته عمو گوين بود كه اين حرف را مي زد، من در تمام روز هاي زندگي ام بجز سيريوس دوست ديگري نداشتم، تنها كسي كه بين فاميل مرا درك مي كرد سيريوس بود.
من پسر نحيف و مريضي بودم كه هيچ …
جزئیات فایل
- زبان فایل: پارسی
- فرمت فایل: pdf
- تعداد صفحات: 821
- منتشرکننده:
- تعداد دانلود: 18 کاربر
- حجم فایل: 8.37 MB
- نام فایل: Shovalie-17-Sale.pdf
- تاریخ انتشار: 1397/07/26
- آپلودر: رضا
- برچسبها: