سلام اسم من جانيه، جاني بليد من يك شواليه خون آشام هستم، اين جريان بر مي گرده به وقتي كه ولدمورت براي حمله كردن به جادوگرها از دشمنان ما استفاده كرد من آن موقع يك پسر ۱۷ ساله بودم، دو سالي مي شد كه شواليه شده بودم، همه فكر مي كردند كه چون پدر بزرگ من فرمانروا بود من تو اين سن به اين سمت انتخاب شده بودم. در دنياي ما حداقل سن كسي كه تونسته بود شواليه بشه،۷۰ ساله بود ولي من با اين سن كمم خيلي بيشتر از شواليه هاي ديگر گرگينه از بين برده ام و تمام گرگينه ها ديگر از اسم من هم مي ترسند و مي دانند كه من اگر وارد شهري بشوم ديگر آنجا براي آنها امنيتي ندارد، من با شجاعتي كه در جنگ ها از خودم نشان دادم تونستم لياقت خودم را در اين سمت ثابت كنم ولي خيلي ها هنوز به من به چشم كسي نگاه مي كردند كه انگار اين سمت را دزديده ام، يكي از آنها دايي من است، دايي من وزير پدر بزرگ من است من هيچ وقت به او اطمينان نداشتم و او را باعث قتل پدر و مادرم مي دانستم چون او فقط از گروهي كه به جنگ با گرگينه ها رفته بود سالم برگشته بود، او هيچ وقت مرا دوست نداشت و من هم همينطور، او مرا رغيب خود به حساب مي آورد نه خواهر زاده، سال اولي كه شواليه شده بودم اوقاتي پيش مي آمد كه من به تنهايي با پنج يا شش گرگينه در گير مي شدم ولي زنده مي ماندم و خيلي وقتها پيروز هم مي شدم.
ما در جنگ با گرگينه ها از شمشير هاي جادويي به جاي چوب جادويي جادوگران اسفتاده مي كنيم، قدرت هاي ما خيلي بيشتر از جاوگران است علل برتري ما نسبت به جادوگران، سرعت زياد در درگيري هايمان و قدرت زياد شمشير هايمان كه طلسمها را با قدرتي چند برابر چوب هاي جادوگران اجرا مي كند، البته قدرت هاي خارق العاده ما و استقامت خيلي زياد و خيلي چيز هاي ديگر كه ما را از جادوگران متمايز مي كند تا جايي كه…
جزئیات فایل
- زبان فایل: پارسی
- فرمت فایل: pdf
- تعداد صفحات: 979
- منتشرکننده:
- تعداد دانلود: 24 کاربر
- حجم فایل: 8.37 MB
- نام فایل: Shovalie-17-Sale.pdf
- تاریخ انتشار: 1397/07/26
- آپلودر: رضا
- برچسبها: