آگاهسازیها
پاککردن همه
مقالات
5
ارسال
3
کاربران
17
Reactions
1,981
نمایش
شروع کننده موضوع 1394/05/03 16:12
قطار شما راس ساعت 12:44 حرکت می کند.
مخ پیچ اساساً به چیزی گفته می شود که به شدت روی نمادگرایی و سورئالیسم/ابزوردیسم تکیه دارد و یا این قدر در ارائه ی مفهوم و منظور خود ناموفق است که اولین واکنش مخاطب بعد از تجربه ی آن بیان این جمله است: " این دیگه چی بود؟!؟! "
این آثار از مخاطب خود انتظار دارند تا خودشان راجع به محتوا و منظور آن نظریه ارائه دهند؛ نظریه هایی که در بعضی مواقع از خود اثر عجیب تر از آب در می آیند. به طور کلی نباید از یک مخ پیچ انتظار داشت که از قوانین عقل و منطق پیروی کند و یا کاملاً قابل فهم باشد.
تعدادی از خصوصیات یک مخ پیچ به شرح زیر می باشند:
- عجیب به نظر رسیدن به خاطر استفاده از نمادگرایی یا سورئالیسم
- استفاده ی شدید از نمادگرایی، بدون این که راجع به آن توضیحی ارائه شود.
- وقوع اتفاقاتی که ربط آن ها به یکدیگر یا داستان اصلی معلوم نیست.
- باز نشدن گره های داستانی یا عدم فاش سازی نکات مهم آن
- وقوع اتفاقات بدون دلیل موجه (یا اصلاً بدون دلیل)، حتی در بستر اصلی داستان (در واقع خصوصاً در بستر اصلی داستان)
- مبهم بودن تعدادی از بخش های روند پیشرفت داستان
- تداخل رویا و واقعیت
- عدم ترتیب زمانی بین سلسه ی وقایع داستان
- نمایش تعدادی سکانس تصادفی و بی ربط که در روند داستان اختلال ایجاد می کنند.
- خروج موقت از بُعد زمان یا مکان
- مبهم بودن فاش سازی یک نکته ی مهم یا تناقض آن با دیگر بخش های داستان
- عدم وجود پایان
- ارائه ی تدریجی و بدون انسجام نکات مهم و ساختار پازل مانند داستان
حین این که طرفدارها سعی می کنند نمادگرایی ها را رمزگشایی و نماد مورد نظر را پیدا کنند، بسیاری از مخ پیچ ها پا را فراتر گذاشته و با قسمت های بی معنی و بی ربط مخاطب را گیج تر از قبل می کنند. بحث پیرامون این که کدام قسمت ها از لحاظ داستانی مهم هستند، یکی از بحث های رایج مربوط به این گونه آثار داستانی می باشد. انتظار نداشته باشید خود خالق اثر در این زمینه مفید واقع شود. اکثر نویسنده ها از توضیح دادن یا جواب به سوالات راجع به مخ پیچشان سر باز می زنند و حتی ممکن است چیزهایی بگویند که کاملاً بر خلاف انتظارات و توقعات طرفداران اثر مربوطه باشد.
داستان نویس های معاصر ژاپن و کره ی جنوبی اساساً نان شبشان را با این عنصر داستانی به دست می آورند؛ خصوصاً در ژانر وحشت و درام روان شناسانه. به طورکلی مخاطبان آسیایی (آسیای شرقی) نیز کلاً به این گونه عجایب و ابهامات علاقه ی زیادی دارند. بی دلیل نیست که دیوید لینچ (سازنده ی مخ پیچ ترین آثار سینمایی) به شدت در ژاپن پرطرفدار است.
نمونه هایی از مخ پیچ های معروف:
- در عرصه ی ادبیات: مسخ (فرانتس کافکا)، بوف کور (صادق هدایت)، صد سال تنهایی (گابریل گارسیا مارکز)، اکثر آثار سموئل بکت، بسیاری از آثار فیلیپ کی.دیک و به عنوان مثال هایی ساده تر، آلیس در سرزمین عجایب (لوییس کارول) و بخش هایی (مثل گفتگوی هری و دامبلدور در ایستگاه کینگ کراس) از سری هری پاتر (جی.کی. رولینگ)
- در عرصه ی سینما: کله پاک کن، بزرگراه گمشده، مالهالند درایو، اینلند امپایر (همگی توسط دیوید لینچ ساخته شده اند)، 2001: اودیسه ی فضایی، دانی دارکو، نردبان جیکوب، سری ماتریکس، داستان دو خواهر
- در عرصه ی تلویزیون: لاست، فرینج، مانتی پایتون و سیرک پرنده
- در عرصه ی بازی ها: سری اساسینز کرید (ایده ی کلی پشت آنیموس و پایان هر یک از قسمت های سری)، سری میراث کین، متال گیر سولید 2: فرزندان آزادی، سری بایوشاک
- اکثر آثار هنری پست مدرن
این آثار از مخاطب خود انتظار دارند تا خودشان راجع به محتوا و منظور آن نظریه ارائه دهند؛ نظریه هایی که در بعضی مواقع از خود اثر عجیب تر از آب در می آیند. به طور کلی نباید از یک مخ پیچ انتظار داشت که از قوانین عقل و منطق پیروی کند و یا کاملاً قابل فهم باشد.
تعدادی از خصوصیات یک مخ پیچ به شرح زیر می باشند:
- عجیب به نظر رسیدن به خاطر استفاده از نمادگرایی یا سورئالیسم
- استفاده ی شدید از نمادگرایی، بدون این که راجع به آن توضیحی ارائه شود.
- وقوع اتفاقاتی که ربط آن ها به یکدیگر یا داستان اصلی معلوم نیست.
- باز نشدن گره های داستانی یا عدم فاش سازی نکات مهم آن
- وقوع اتفاقات بدون دلیل موجه (یا اصلاً بدون دلیل)، حتی در بستر اصلی داستان (در واقع خصوصاً در بستر اصلی داستان)
- مبهم بودن تعدادی از بخش های روند پیشرفت داستان
- تداخل رویا و واقعیت
- عدم ترتیب زمانی بین سلسه ی وقایع داستان
- نمایش تعدادی سکانس تصادفی و بی ربط که در روند داستان اختلال ایجاد می کنند.
- خروج موقت از بُعد زمان یا مکان
- مبهم بودن فاش سازی یک نکته ی مهم یا تناقض آن با دیگر بخش های داستان
- عدم وجود پایان
- ارائه ی تدریجی و بدون انسجام نکات مهم و ساختار پازل مانند داستان
حین این که طرفدارها سعی می کنند نمادگرایی ها را رمزگشایی و نماد مورد نظر را پیدا کنند، بسیاری از مخ پیچ ها پا را فراتر گذاشته و با قسمت های بی معنی و بی ربط مخاطب را گیج تر از قبل می کنند. بحث پیرامون این که کدام قسمت ها از لحاظ داستانی مهم هستند، یکی از بحث های رایج مربوط به این گونه آثار داستانی می باشد. انتظار نداشته باشید خود خالق اثر در این زمینه مفید واقع شود. اکثر نویسنده ها از توضیح دادن یا جواب به سوالات راجع به مخ پیچشان سر باز می زنند و حتی ممکن است چیزهایی بگویند که کاملاً بر خلاف انتظارات و توقعات طرفداران اثر مربوطه باشد.
داستان نویس های معاصر ژاپن و کره ی جنوبی اساساً نان شبشان را با این عنصر داستانی به دست می آورند؛ خصوصاً در ژانر وحشت و درام روان شناسانه. به طورکلی مخاطبان آسیایی (آسیای شرقی) نیز کلاً به این گونه عجایب و ابهامات علاقه ی زیادی دارند. بی دلیل نیست که دیوید لینچ (سازنده ی مخ پیچ ترین آثار سینمایی) به شدت در ژاپن پرطرفدار است.
نمونه هایی از مخ پیچ های معروف:
- در عرصه ی ادبیات: مسخ (فرانتس کافکا)، بوف کور (صادق هدایت)، صد سال تنهایی (گابریل گارسیا مارکز)، اکثر آثار سموئل بکت، بسیاری از آثار فیلیپ کی.دیک و به عنوان مثال هایی ساده تر، آلیس در سرزمین عجایب (لوییس کارول) و بخش هایی (مثل گفتگوی هری و دامبلدور در ایستگاه کینگ کراس) از سری هری پاتر (جی.کی. رولینگ)
- در عرصه ی سینما: کله پاک کن، بزرگراه گمشده، مالهالند درایو، اینلند امپایر (همگی توسط دیوید لینچ ساخته شده اند)، 2001: اودیسه ی فضایی، دانی دارکو، نردبان جیکوب، سری ماتریکس، داستان دو خواهر
- در عرصه ی تلویزیون: لاست، فرینج، مانتی پایتون و سیرک پرنده
- در عرصه ی بازی ها: سری اساسینز کرید (ایده ی کلی پشت آنیموس و پایان هر یک از قسمت های سری)، سری میراث کین، متال گیر سولید 2: فرزندان آزادی، سری بایوشاک
- اکثر آثار هنری پست مدرن
1394/05/03 21:36
به نظرم برای چنین مطالب پایه ای یه بخش جدا توی "ملزومات داستان نویسی" بزنید. آخه مطالب فرعی زیادن اینا توشون گم میشن :1:
سپاس از شما .
شروع کننده موضوع 1394/05/05 03:23
به نظرم برای چنین مطالب پایه ای یه بخش جدا توی "ملزومات داستان نویسی" بزنید. آخه مطالب فرعی زیادن اینا توشون گم میشن :1:سپاس از شما .
چون شماره های قبلیشم اینجا زده بودم بر آن شدم بقیه هم اینجا باشه حالا برمیگرده به مدیران برای جابجایی
1394/06/11 01:19
چقد جالب و البته مفید برای کسانی که به نوشتن چنین داستان هایی علاقه دارن .
داستان های ای.ار استاین هم جزو مخ پیچ به حساب میان؟؟
شروع کننده موضوع 1394/06/16 23:44
بله بعضی از داستانهاش همانند جادوی جزیره بلادور
ida7lee2 واکنش نشان داد