در میان شخصیت های منفی و سیاه و ترس آور داستان ها و افسانه ها گروهی وجود دارند که با کم و بیش تغییراتی در باورها و اسطوره ها و افسانه های سراسر دنیا دیده می شوند.
در میان شخصیت های منفی و سیاه و ترس آور داستان ها و افسانه ها گروهی وجود دارند که با کم و بیش تغییراتی در باورها و اسطوره ها و افسانه های سراسر دنیا دیده می شوند. آنان درواقع سرسلسله و سرشاخه های دیگر موجودات شروری هستند که گاهی از حیطه قصه و داستان پا را فراتر گذاشته وارد دنیای واقعی می شوند تا جایی که حتی گروهی ادعای رویت و نزدیکی و ارتباط جسمانی با آنان را می گنند.
ابلیس (Iblis)
برخی ابلیس را برگرفته از واژه «دیابلس» (Diabolos) یونانی می دانند، در حالی که اعراب این کلمه را از ریشه «ابلاس» به معنی «نومیدکردن» دانسته اند.در اسلام و براساس آیات قرآن کریم، ابلیس خود از گروه جنیان بود که به دلیل زیادی عبادت در گروه فرشتگان قرار گرفت، اما چون خداوند آدم را خلق کرد و از همه فرشتگان خواست تا بر او سجده کنند، ابلیس بر خود مغرور شده بر این دستور خداوند عصیان کرده و حاضر به سجده بر آدم نشد.
چون خداوند دلیل این نافرمانی را از او پرسید، ابلیس پاسخ داد زیرا من از او برترم. مرا از آتش آفریدی و او را از گل. پس این سرکشی و طغیان موجب رانده شدن او از درگاه خداوند شد. او پس از رانده شدن از درگاه خاوند کریه المنظر و زشت شد. این در حالی است که برخی کراهت چهره و زشتی او را فقط ساخته و پرداخته تصورات انسان ها می دانند. با این جال در هیچ کجای قرآن اشاره به ابلیسی با شاخ و دم و بال که در برخی کتب حاشیه ای مسیحیت و یهودیت و فیلم هایی از این دست می بینیم نشده است.
براساس آیات قرآن کریم از جمله سوره «اعراف» آیه 27 این گونه استنباط می شود که هرچند ابلیس و شیاطین قادر به دیدن انسان ها هستند، اما هرگز انسان ها نمی توانند آنان را به شکل و صورت واقعی شان ببینند. برخی از محققین بر این عقیده اند که ظاهرشدن ابلیس در فکر و ذهن انسان ها به صورت مختلف ظاهر می شود و هیچ تغییر ماهیتی پیدا نمی کند. ابلیس به دلیل رانده شد از درگاه خداوند و عزل شدن از مقامش به خاطر خلقت انسان، همواره در فکر انتقام است.
او درصدد است تا با فریفتن انسان ها و وادارکردن آنان به گناه، به خداوند ثابت کند که انسان لیاقت آن را نداشته تا عرشیان بر او سجده کنند. برخی از موجودات ترسناکی که در باور مردم مناطق مختلف جهان وجود دارد از تعریف هایی که برای شیطان انجام شده، شکل گرفته اند.
شیطان (Satan)
شیطان از ریشه «شطن» گرفته شده که به معنای «مخالفت» و «مخالف» است و همچنین «شاطن» که بر هر موجود آزاردهنده و پلید اعم از انسان و جن و حیوان اطلاق می شود و واژه ای عام است. اعتقاد به موجودی به نام شیطان از ابتدای خلقت وجود داشته است. موجودی نادیدنی که همواره در پی اذیت و آزار و ضرر رساندن به انسان است.
برخی شیطان را اعمال و رفتارهای نکوهیده و غیرانسانی می دانند که با وسوسه آغاز می شود و با تباهی پایان می یابد. میکروب ها و ویروس هایی که منجر به بیماری و مرگ انسان می شوند، طمع، حسادت، دزدی، ناامیدی، پنهان کاری، وسوسه، تعصب ناروا، تهمت، دروغ، خیانت، سرکشی و طغیان در برابر حق همه از مصادیق اعمال شیطانی است. داستان شیطان و دشمنی های او با انسان و استفاده های او از ابزارهای گوناگون ریشه های باستانی بسیار کهنی دارد که در میان تمامی اقوام و ملل جهان با تفاوت های اندکی دیده می شود.
این همان چهره شیطان است که وارد قصه ها و افسانه ها شده با تکرار و بازگویی شاخه و برگ یافته تا جایی که حتی برای دور کردن شیاطین و نابودی آنان مناسک، آیین ها، وردها و طلسمات ساخته شده و حتی گروهی ادعای احضار و رویت و گفت و گو با شیطان را دارند. شیطان و ابلیس با نام های دیگری از جمله دول (Devil)، لوسیفر (Lucifer)، عزازیل (Azazel)، حارث (Haras) و نابل (Nabel) نیز نامیده می شود.
اهریمن
اهریمن در اوستا به صورت «انگره مینیوه» Angra Mainyava آمده که جزء اول آن به معنی «بد و خبیث» و جزء دوم به معنی «روح و خرد» است و درمجموع «خرد خبیث» معنی می دهد. با آنکه برخی اهریمن را مترادف با شیطان و ابلیس دانسته اند، اما گذشته از آنکه هر دو سعی در تباهی انسان دارند، تفاوت های فاحشی میان آنان دیده می شود.
از متون مذهبی باستانی اینگونه بر می آید ک اهریمن همانند اهورامزدا از ازل بوده و درواقع با «سپندمینو» یا خرد نیک همزمان به وجود آمده است. او در تاریکی مطلق به سر می برد و هیچ آگاهی نسبت به روشنایی و عامل بالا نداشت تا آنکه اهورامزدا بارقه ای از نور به دنیای تاریک او می فرستد و به این ترتیب نبردی چندهزار ساله میان خیر و شر آغاز می شود. دلیل توجه ما به اهریمن در اینجا این است که طبق باورهای مردم قدیم، اهریمن زاینده گروهی از موجودات پلید و زشت خو به نام «دیوان» است.
این دیوان نقش مهمی در داستان سرایی ایرانیان باستان داشتند. برخی از این موجودات شرور بعدها با شخصیت های افسانه ای و آیینی هندیان، میان رودان و مصریان ترکیب شده، شکل و صورت جدیدی یافتند و بعد از اسلام نیز از طریق داستان های حماسی و اسطوره ای در باورها و اعتقادات عامیانه مردم باقی مانده و تبدیل به شخصیت هایی ماندگار در ادبیات فولکور ایران شدند.
چنانچه بخواهیم تصوری از اهریمن را ارائه دهیم، خلاف ابلیس که احاطه شده در شعله های آتش است، او را باید شبح گونه ای پیچیده در ابریشمی سیاه و تاریک تصور کرد که از هیچ تلاشی برای نابودی انسان ها و آفریده های نیک خداوند کوتاهی نمی کند.
ابليس و شيطان و اهريمن و لوسيفر مگه يكي نيستند؟
اينا اگه اشتباه نكنم هر سه تا اسامي شيطان هستند ديگه!
در كل جالب بود ممنون.
ابليس و شيطان و اهريمن و لوسيفر مگه يكي نيستند؟
اينا اگه اشتباه نكنم هر سه تا اسامي شيطان هستند ديگه!
در كل جالب بود ممنون.
آهریمن به موجودات شیطانی خیلی قدرتمند گفته میشه
اما سه تای بقیه یکی هستن