آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه
داستان کوتاه
24
ارسال
10
کاربران
25
Reactions
5,930
نمایش
شروع کننده موضوع 1394/03/11 22:31
سلام. از قبل از عید بود که میخواستم یه داستان کوتاه راجع به بچه های سایت بنویسم . که بر اساس رنک ها هر کدوم از اعضایی که نقش داشتن داخل سایت قدرت داشتن . هیچی از داستان رو لو نمیدم .
من میخواستم هرکی رو که میشناسم و بیارم توی داستان ، ولی خب گفتم نامردی میشه
هرکی دوست داره ، اینجا اعلام کنه من بیارمش داخل داستان
یه مشخصاتی هم بدین که بفهمم چه اخلاقی دارید چطوری هستید کلا
البته اگه نمی شناسمتون
اگرم که نمیخواید جزء داستان باشید که هیچی
ولی گفته باشم اونایی که خودم میشناسم راهی نداره داخل داستان نباشند
با تشکر
1394/03/12 03:13
شاید من باشم،:1: یکم روشن میکنی محمد جان؟
شروع کننده موضوع 1394/03/12 03:17
شاید من باشم،:1: یکم روشن میکنی محمد جان؟
]چی و روشن کنم اخه
معلومه دیگه
میخوام یک داستان کوتاه بنویسم که شخصیت هاش اعضای سایت هستن
قدرت های فانتزی شماها بر اساس رنک ها و سرمایتون داخل سایت حساب میشه
یعنی اینکه از شخصیت تو داخل داستان استفاده میشه
1394/03/12 03:21
من هستم :1:
چی میخوای از خودم بگم؟ البته توی تاپیک معرفی خودمو معرفی کردم
1394/03/12 10:03
من هم هستم
بابک(البته اسم شناسنامه ایم فرق میکنه)
قزوین بدنیا اومدم و بزرگ شدم
از سال 87 تا اان درباره رویا و سفر روح و کلا فلسفه به صورت رسمی مطالعه می کنم
لیسانس سخت افزار دارم و فوق لیسانسم در زمینه مکاترونیک
مدیرکل اموزش یکی از موسسات غیر انتفاعی قزوین هستم
یک پسر یکساله دارم و با تمام سختیهایی که زندگی داره از اون راضیم و اعتقاد دارم که هیچ چیزی بی دلیل برای ادم پیش نمیاد و سر راه ادم قرار نمی گیره
در کل ادم شادیم و اعتقاد دارم کلیداصلی زندگی شاد بودن و استفاده از انرژی مثبت اونه
خیلی از فلسفه ها رو مطالعه کردم
کتب عرفانی رو دوست دارم و مطالعه می کنم
اگر چیز دیگری هم خواستی بگو
ida7lee2 واکنش نشان داد
شروع کننده موضوع 1394/03/13 00:47
کس دیگه ای نبود ؟
شروع کنم به نوشتن ؟ بعدا کسی شکایت نکنه ها
ida7lee2 و ba_ba_k802 واکنش نشان دادند
1394/03/13 03:16
منم میخوام
محمد:39:
تولد استان کرمان همون جا هم بزرگ شدم
کتابای تاریخی معمای جنای فانتزی مذهبی وعرفانی رو دست دارم
ادم شادیم کم عصبانی میشم ولی وقتی که عصبانی بشم دیگه به ارومی از خر شیطون پایین نمیام
بیشترم خواستی بگو درخدمتیم:19:
ida7lee2 واکنش نشان داد
1394/03/13 14:28
بسي عالي
من و سميه و سينا و هانيه و علي و مرتضي و مهرنوش هم تو داستانت بيار.
تشكر مومن
شروع کننده موضوع 1394/03/13 14:45
بسي عاليمن و سميه و سينا و هانيه و علي و مرتضي و مهرنوش هم تو داستانت بيار.
تشكر مومن
شما چه بخواید چه نخواید هستید داخل داستان . :21:
*HoSsEiN* واکنش نشان داد
1394/03/14 02:25
کی شروع میکنی هوووووووووووووومممممممم
شروع کننده موضوع 1394/03/14 03:01
به زودی شروع میکنم
1394/03/14 03:34
به زودی یعنی کی تاریخ بگو
شروع کننده موضوع 1394/03/24 13:48
خب دیگه دارم شروع میکنم برای نوشتن این داستان اساطیری
یه مرد میخوام واسه کاور
دیگه هیچی از الان میخوام شروع کنم
در ضمن بچه ها ناراحت نشیدا اگه تکه تکه شدین ، اگه له شدین ، اگه سوخاری شدین ، خلاصه عواقبش پای من نیست پای اطلاعاتی هست که من ازتون دارم و قلمم :24:
خب شاید فردا شایدم ماه بعد داستان رو تحویلتون دادم بستگی به کسایی داره که بفهمن امروز چه روزیه
ida7lee2 واکنش نشان داد
1394/03/24 15:34
خب دیگه دارم شروع میکنم برای نوشتن این داستان اساطیری
یه مرد میخوام واسه کاور
دیگه هیچی از الان میخوام شروع کنم
در ضمن بچه ها ناراحت نشیدا اگه تکه تکه شدین ، اگه له شدین ، اگه سوخاری شدین ، خلاصه عواقبش پای من نیست پای اطلاعاتی هست که من ازتون دارم و قلمم :24:
خب شاید فردا شایدم ماه بعد داستان رو تحویلتون دادم بستگی به کسایی داره که بفهمن امروز چه روزیه
:53:سلام سورن جان
تولد مبارک :36:
ida7lee2 واکنش نشان داد
صفحه 1 / 2
بعدی
