Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

(انواع عناصر داستانی) شماره سیزدهم : نفرین

1 ارسال‌
1 کاربران
2 Reactions
1,589 نمایش‌
s4m
 s4m
(@s4m)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 418
شروع کننده موضوع  
تالارگفتمان 1
دیو و دلبر، یکی از معروف ترین داستان ها با محوریت نفرین

نفرین ها قدمت زیادی دارند، قدمتی واقعاً زیاد. هدف آن ها این بود که درس عبرتی برای بقیه باشند تا کسی هوس نکند اخلاقیت را زیر پا بگذارد و کاری ناپسند انجام دهد، چون در غیر این صورت خدایان خشمگین می شوند و بلایی بزرگ بر سر او نازل می کنند.
چه چیزی باعث نازل شدن یک نفرین می شود؟ جواب این سوال کاملاً به خود داستان بستگی دارد. خوردن میوه ی ممنوعه، عبور از یک پل بعد از نیمه شب، سخن تکبر آمیز و یا بی تفاوتی و بی مهری نسبت به غریبه ها هر یک می توانند عامل ایجاد یک نفرین باشند.

نفرین کننده ها می توانند خدایان، جادوگران و یا حتی انسان های معمولی باشند که بنا بر دلایلی به شدت عصبانی و ناراحت هستند. حرف قدرت دارد، خصوصاً هنگامی که از ته قلب زده شود؛ اگر این قلب با خشمی تلخ پر شده باشد، تاثیر آن دو برابر می شود و اگر شخص در حال مرگ باشد، سه برابر. ولی حتی در شرایط عادی هم باید در بیان سخن احتیاط کرد، چون ممکن است حتی حرف های معمول و در ظاهر کم اهمیت هم عامل ایجاد یک نفرین باشند. هم چنین اگر کسی قولی بدهد و بگوید: " نفرین بر من اگر نتوانم به قول خود عمل کنم! " و نتواند به قول خود عمل کند، در اصل خود را نفرین کرده است. البته ممکن است نفرین توسط شخص خاصی ایجاد نشود و فقط حاصل اجتناب ناپذیر انجام یک گناه باشد. هم چنین هیچ تضمینی مبنی بر این که شخص نفرین شده خود خطاکار است، وجود ندارد؛ مثل نفرین ارثی که سالیان سال، به طور پیوسته و یکنواخت در یک خانواده منتقل می شود.
نفرین ممکن است حاصل کردار یک شخصیت باشد و او را در یک موقعیت مناسب تنبیه کند (و زمینه برای اعمال یک امداد غیبی در داستان را فراهم کند)، ولی حتی در این صورت، نفرین ها باز هم سیاه ترین جادوی سیاه محسوب می شوند.
تاثیر یک نفرین روی شخصیتی که به آن گرفتار شده و البته خود داستان، بسیار زیاد است. برای خلاص شدن از شر آن، ممکن است شخصیت گرفتار کارهایی بزرگ و یا وحشتناک انجام دهد. تحمل یک نفرین می تواند زندگی شخصیت را درام تر و پیچیده تر کند. معمولاً خلاصی نهایی از آن یک سرانجام رضایت بخش را رقم می زند. در هر صورت، نفرین ها یک مساله ی پیش و پا افتاده نیستند.
نفرین ها در هر فرم و حالتی عرضه می شوند. نفرین های رایج شامل موارد زیر می باشند:
- بدشانسی و بخت بد که حتی ممکن است به شکل یک ابر شوم شخصیت نفرین شده را دنبال کنند.
- یک عیب فیزیکی مثل بوی بسیار بد، نغییر حالت ناخواسته (مثلاً تبدیل شدن به یک حیوان به صورت تصادفی)، زشتی و یا بی عرضگی.
- زخمی که درمان نشود. (شکل رقیق تر آن زخمی است که از دست و یا جادوی بخش تاثیر نمی پذیرد.)
- مرگ در یک موقعیت خاص و یا یک بلا/تصادف منحصر بفرد در یک موقعیت غیر قابل تغییر. ممکن است در یک پیش گویی دقیق به آن اشاره شود که در این صورت تلاش برای جلوگیری از وقوع آن به یکی از اهداف شخصیت های داستان تبدیل می شود.
- تبدیل شدن به یک موجود بسیار قدرتمند و حتی روئین تن، ولی به شدت پست؛ مثلاً تبدیل شدن به یک هیولای بدریخت غیرانسانی که دائماً در عذاب است و این عذاب را به هر کس که سر راهش باشد، انتقال می دهد.
- بعضی مواقع یکی از تاثیرات نفرین این است که شخصیت نفرین شده نمی تواند راجع به آن حرفی بزند.

اشیاء هم می توانند نفرین شده باشند؛ مثل شمشیرها و یا حتی مکان ها، هم خانه ها و هم سرزمین ها. مکان هایی که تحت تاثیر نفرین باشند، به یک برهوت و زمین لم یزرع تبدیل می شوند و یا حداقل ظاهر و بوی نامطلوبی پیدا می کنند. این اشیاء و مکان ها برای هر کس که اطرافشان و یا صاحبشان باشد، بدبختی به ارمغان می آورند.
تعدادی از روش های معمول برای از بین بردن نفرین:
- پس دادن یک جسم دزدیده شده، معذرت خواهی کردن یا جبران خطای اولیه.
- انجام دادن یک عمل غیرممکن.
- انتقال آن به یک شخص دیگر؛ مثل یک سکه.
- مردن یا کشتن شخص نفرین کننده. (در مواقعی که نفرین کشنده است، کاربرد ندارد.)
- برای یک کشور یا سرزمین نفرین شده؛ نشاندن پادشاه حقیقی بر روی تاج و تخت.
- نیروی عشق. بعضی مواقع اگر کسی به شخص نفرین شده عشق بورزد، نفرین از بین می رود. گاهی بوسه ای که نشان دهنده ی عشق واقعیست نیز لازم می باشد (مثلاً در داستان زیبای خفته). بسیاری از نفرین ها به نیروی عشق حساس هستند و در مقابل آن ضعیف می شوند، حتی اگر دلیل به وجود آمدنشان هیچ ربطی به آن نداشته باشد.

نمونه هایی از نفرین در آثار داستانی معروف:
- در فیلم دزدان دریایی کارائیب: نفرین مروارید سیاه، شخصیت های پلید داستان (یک گروه دزد دریایی به رهبری کاپیتان باربوسا) تحت نفرینی هستند که باعث شده تا موقعی که تک تک سکه های طلایی را که دزدیده اند، همراه با یک قطره خون از اعضای خود برنگردانند، به عنوان موجودات نامیرا تا ابد زنده بمانند.
- در سری هری پاتر، نوشیدن خون اسب تک شاخ هر کسی را از مرگ نجات می دهد، حتی اگر یک قدم با آن فاصله داشته باشند، ولی بهای آن یک زندگی نفرین شده است. هم چنین جا دارد به نفرین های نابخشودنی (کروسیو، ایمپریو و آوادا کداورا) نیز اشاره کنیم.
- ماردوش شدن ضحاک در شاهنامه هم نوعی نفرین محسوب می شود.
- در بازی نفرین جزیره ی میمون ها، هدف گایبراش (شخصیت اصلی) این است که الین (همسر آینده اش) را از انگشتر نفرین شده ای که او را به یک مجسمه ی طلایی تبدیل کرده است، نجات دهد.
- در بسیاری از اساطیر و قصه های شاه پریان، نفرین یکی از عناصر اصلی داستان است.

   
ida7lee2 و barsavosh واکنش نشان دادند
نقل‌قول
اشتراک: