Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

(انواع عناصر داستانی) شماره یازدهم : قاب بندی

1 ارسال‌
1 کاربران
2 Reactions
1,306 نمایش‌
s4m
 s4m
(@s4m)
Honorable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 418
شروع کننده موضوع  
تالارگفتمان 1
شهرزاد قصه گو، مادر همه ی قاب بندها

قاب بندی یکی از تکنیک هایی روایی است که در آن یک داستان توسط داستانی دیگر احاطه (قاب بندی) می شود و نظام "داستان درون داستان" ایجاد می کند. این کار اغلب از طریق روش "داستان گویی صحنه جدا" انجام می پذیرد؛ روشی که در آن خواندن یا بیان یک داستان به گونه ای صورت می گیرد که گویی صحنه ای از یک نمایش است. داستان درونی عموماً هسته ی اصلی اثر است و کار قاب بندی این است که آن را در یک زمینه (کانتکست) دیگر قرار دهد.
در قاب بندی، عموماً شخصیت های داستان بیرونی مخاطبان داستان درونی می باشند؛ مثل پدر یا مادری که در حال خواندن یک داستان برای فرزندشان می باشند. در موقعیت های دیگر، شخصیت داستان بیرونی خود نویسنده ی داستان درونی یا ایفا کننده ی نقشی در آن می باشد. بعضی مواقع هم پیش می آید که داستان درونی حاصل توهمات یا افکار شخصیت های داستان بیرونی می باشد.
نیازی نیست که از دید شخصیت های قاب بند، داستان درونی لزوماً افسانه یا قصه باشد. از نامه، دفترچه خاطرات و شرح حال نویسی هم می توان به عنوان ابزار قاب بندی استفاده کرد.

کلیپ ها و جُنگ های تلویزیونی عموماً از قاب بندی استفاده می کنند تا المان های نامربوط و پراکنده یشان را به یک کلیت واحد ربط دهند. اپیزودهای مخصوص "Treehouse of Terror" سری سیمپسون ها به همین طریق از قاب بندی استفاده می کردند.
گاهی یک سری به طور کل بر روی یک قاب بندی متداوم بنا شده است؛ مثل سری آشنایی با مادر (How I Met Your Mother) که راجع به پدری است که نحوه ی آشنایی خودش با مادر فرزندانشان را برای آن ها توضیح می دهد و یا برنامه ی رادیویی ارتمند شما، جانی دلار که هر یک از داستان های آن، توضیحاتی هستند که پیرامون حساب مخارج یک کارآگاه خصوصی ارائه می شوند. گزارشات ضبط شده هم به نوعی قاب بندی محسوب می شوند؛ خصوصاً گزارشاتی که بعد از وقوع کامل یک حادثه ضبط شده باشند.
قاب بندی یک عنصر داستانی کهن می باشد و سابقه ی آن به قلمروی پادشاهی مصر باستان و حکایات ملوان کشتی شکسته (2300-2500 سال قبل از میلاد مسیح) بر می گردد.
به نظر می رسد این تکنیک حاصل اعتقادی قدیمی باشد که بیان می کرد تلف کردن وقت مردم با زمینه سازی های دروغین و طولانی برای تعریف کردن یک داستان کار درستی نیست.
هم چنین یکی از کاربردهای قاب بندی، تاکید روی این مساله است که راوی داستان قاب بندی شده خود نویسنده ی اصلی آن نیست. در این حالت، موقعیت برای خلق یک راوی غیر قابل اطمینان نیز فراهم می شود.

نمونه هایی از قاب بندی در آثار داستانی معروف:
- رمان ماشین زمان اچ.جی.ولز، توسط یکی از مهمانان حاضر در جشن مسافر زمان تعریف می شود. در دو فصل اول و فصل آخر، او در حال دیکته کردن صحبت های مسافر زمان می باشد.
- I, Robot، کلکسیونی از داستان کوتاه های نوشته شده توسط آیزاک آسیموف از قاب بندی مصاحبه با ربات شناس معروف، سوزان کالوین استفاده می کند تا این داستان های مختلف را به هم ربط دهد.
- کابینت دکتر کالیگاری (The Cabinet of Dr. Caligari) اولین مثال استفاده شده از این عنصر در صنعت سینما می باشد.
- در فیلم ادوارد دست قیچی اثر تیم بورتون، داستان فیلم قصه ای است که یک مادربزرگ (که به نظر می رسد خود یکی از شخصیت های داستان است) برای نوه اش تعریف می کند.
- سری اساسینز کرید ظاهراً راجع به الطیر ابن الاحد یا اتزیو آدیتورده دی فرنزه در خاور میانه و ایتالیای عصر رنسانس و سفرهایشان برای به قتل رساندن مردانی که پشت توطئه ی وسیع شوالیه های تمپلار هستند، می باشد. ولی بازی در اصل راجع به مردی به نام دزموند مایلز است که در آینده ای نزدیک زندگی می کند و به کمک دستگاهی به نام آنیموس، خاطرات اجدادش را در یک محیط شبیه سازی شده، ولی واقع گرایانه تجربه می کند.
- داستان بازی مافیا از طریق توضیحات شخصیت اصلی راجع به ماجراهای خود در مافیا برای یک رییس پلیس روایت می شود.


   
blacksnake و ida7lee2 واکنش نشان دادند
نقل‌قول
اشتراک: