آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه
مقالات
5
ارسال
3
کاربران
38
Reactions
1,975
نمایش
شروع کننده موضوع 01/12/1393 2:42 ق.ظ
نشانه گذاری
هنگام سخن گفتن برای نمایش و نشان دادن ارتباط دستوری و معنایی بین کلمات، جمله یا نشان دادن روابط بین جمله های گوناگون یا اجزای جمله، به وقف یا مکث یا تغییر آهنگ سخن متوسّل می شویم.در زبان کتبی این مقصود به کمک علائم و نشانه های سجاوندی حاصل می شود
نشانه های سجاوندی در حکم علائم راهنمایی و رانندگی هستند که کار رفت و آمد را برای راننده و پیاده آسان می سازد. گاه کاربرد نابجا، به کار نبستن یک علامت، موجب بدخوانی و در نتیجه بد فهمی می گردد؛ علاوه بر آن از سرعت خواندن آن نیز می کاهد.( دقیقا مثل جزوه دادن استادمون اکثر کلمات داخل جزوش یا به هم وصل بودن یا نقطه و ویرگور نداشتن خلاصه یک جزوه 30 صفحه ای خوندنش 6 ساعت طول کشید). به کمک علائم نگارشی، تکیه و آهنگ کلام در نوشته نیز رعایت می شود.
..
علائم نگارشی عبارتند از:
| 1-نقطه . | 6-گیومه «» | 11- کمانک () |
| 2-ویرگول ، | 7-نقطه ویرگول ؛ | 12-ممیز / |
| 3-دونقطه : | 8-خط فاصله - | 13-ستاره * |
| 4-سوال ؟ | 9-سه نقطه ... | 14-ایضاً ً |
| 5-توجّه ! | 10- قلاب | 15- ابرو {} |
- خب حالا اینجا برای آشنایی بیشتر و بهتر این علائم، آن ها را در جدولی می آورم.
« جدول علائم نگارشی »
| ردیف | نشانه | نام | کاربرد | مثال |
| 1 | . | نقطه | 1. در پایان جمله های مستقلّ امری و خبری:
2. پس از حرف یا حروفی که بصورت نشانه ی اختصاری بکار رفته باشند: |
فردوسی شاعر حماسه سرای ایران است. باید بتوانیم این کار را به سرانجام برسانیم. 1374 هـ . ش (هجری شمسی) |
| 2 | ، | ویرگول | 1. بین اجزای جمله ی مرکّب:
2. پس از منادا: 3. در دو طرف بدل: 4. بین کلمات هم پایه، بجای «و» به نشانه ی هم پایگی: 5. بین دو کلمه که اگر بین آنها مکث صورت نگیرد، ممکن است به اشتباه خوانده و یا فهمیده شود: 6. بجای هر مکث کوتاه در جمله: 7. برای جدا کردن اجزای نشانی، منابعِ نوشته، اعداد، تاریخ: 8. پس از گروه بندی: |
اگر شب ها همه قدر بودی، شب قدر بی قدر بودی.
خدایا، به فریادم برس. اخوان ثالث، شاعر نو پرداز معاصر، در سال 1369 درگذشت. منطقه خلیج فارس شامل شش کشور است: مادر، حسن را به سوی خود خواند. به عنوان مثال، می توان به موارد زیر اشاره کرد... تهران، خیابان انقلاب، کوچه پارسا،... . هرسال، به یاد این شاعر بزرگ مراسمی اجرا می شود. |
| 3 | : | دو نقطه | 1. قبل از نقل قول:
2. قبل از برشمردن اجزای تشکیل دهنده یک مجموعه: 3.بعد از کلماتی که می خواهیم آنها را معنا کنیم: 4.بعد از جملاتی که در برگیرنده وعده ی توضیح بیشتر به خواننده اند و این توضیحات پس از آن ذکر شده اند: 5. قبل از ذکر مثال در مورد حکم یا موضوعی: 6.برای معنی واژگان در لغت نامه ها: |
صاحب نظران آموزشی معتقدند:« شرط درست نوشتن، درست فهمیدن است.» علی گفت:« این همه راه دور و دراز و این همه بی مهری؟» اصول دین پنج مورد است: توحید، نبوّت، معاد، عدل و امامت. حلیه: پیرایه ماجرا اینگونه آغاز شد: من وقتی به کتاب خانه رسیدم، ... . علامت سوال باید در پایان سوال پرسشی بیاید: آیا این کتاب شماست؟ نیکی: خوبی |
| 4 | ؟ | علامت سوال | 1. در پایان جملات پرسشی:
2. برای نشان دادن تردید در مورد یک مفهوم،( داخل پرانتز بکار می رود): |
آیا تاکنون فکر کرده اید که هزاران مادّه ی نگارشی پیش روی شماست؟
وفات حافظ در سال 721(؟) هـ.ق. اتّفاق افتاد. |
| 5 | ! | علامت توجه | 1. در پایان جمله تعجبی، تأکیدی و عاطفی:
2. پس از اصوات: 3.برای استهزا:( از داخل پرانتز بکار می رود) |
ببین حسین چه شکلی شده!:21: عجب روزگاری!:20: هان! ای دل عبرت بین... . همه می گویند که او نابغه(!) است. |
| 6 | «» | گیومه | 1. دو طرف سخنی که بطور مستقیم از جایی ای کسی نقل می شود:
2.دو سوی عنوان ها،اسم ها و اصطلاحات علمی یا فنّی(فقط بار اوّل): 3.برای تأکیدبر یک کلمه در جمله(گاهی در چاپ، بجای استفاده از گیومه کلمه مورد نظر را با حروف تیره(Bold) یا ایتالیک می نویسند): |
معلم گفت:« امروز کلاس ریاضیات تعطیل است.»
«فضا سازی» در آغاز، میانه و پایان نوشته نقش مهمی دارد. بار دیگر نام دیگر نظام کشور ما را به یاد آورید: جمهوری اسلامی ایران. |
| 7 | ؛ | نقطه ویرگول (نقطه بند) | 1.برای جدا کردن جملاتی که از نظر ساختمان و مفهوم، مستقل به نظر می رسند؛ ولی در یک عبارت طولانی با یکدیگر بستگی معنایی دارند:
2.پس از جملات، در بیان توضیح و مثال و پیش از کلماتی مانند مثلاً، فرضاً، یعنی و ... 3.پس از اجزای هر دسته(آخرین مورد با نقطه مشخص می شود): |
برای نوشتن باید خوب فکر کرد؛ منابع را جمع آوری کرد؛ فهرست ها را تنظیم کرد و ...
به این صنایع «صور خیال» می گویند؛ یعنی،کاربرد عناصر و آرایه هایی مانند استعاره، تشبیه و ... اهداف ما در درست نویسی عبارتند از: |
| 8 | - | خط فاصله | 1. در دو طرف جمله معترضه:
2.هنگامی که دو کلمه پشت سر هم دو جنبه مختلف از یک منظور را نشان می دهد: 3.به معنای«تا» و «به»، برای بیان فاصله ی زمانی و مکانی: 4.در مکالمه، بین اشخاص داستان ها یا نمایش نامه ها و یا ذکر مکالمات تلفنی، در ابتدای جمله و از سر سطر، بجای نام گوینده: 5.در چاپ، هرگاه کلمه ای در آخر سطر نگنجد و بخشی از آن در سطر بعد نوشته شود، درانتهای قسمت اوّل کلمه: 6.برای جدا نویسی حرفهای یک واژه به منظور تصریح یا تأکید: |
حافظ شیرازی - که او را لسانالغیب نامیده اند- قرآن را با چهارده روایت از حفظ داشت
قطار تهران-مشهد وارد ایستگاه شد. این بیماری بیشتر در گروه های سنّی 15-25 سال رخ می دهد. - در برابر امیر تعظیم کن ... نوشتن با خواندن کتاب- حسین گفت:«به این کار می گویند دروغ، د-ر-و-غ.» |
| 9 | ... | سه نقطه | 1.برای نشان دادن جملات محذوف ویا ادامه دار:
2.برای نشان دادن سخن ناتمام،بریده بریده و یا لکنت زبان: 3 برای نشان دادن کشش در گفتار: 4.برای نشان دادن حذف کلام که از جانب نویسنده یا گوینده اصلی نیست؛ در این صورت علامت«...»، داخل کروشه می آید: |
گزارش انواع مختلف دارد: ورزشی، سیاسی، خبری، هنری و ... حسن گفت:« من؟ نه، هرگز نمی توانم این موضوع را... .» شما...شما... زبانم لال... سقف هُر...ی ریخت. در مورد دوم، می توان به این ترتیب به نتایجی دست یافت مورد دیگری که به آن می پردازیم، زبان نوشته است. |
| 10 | قلاب (کروشه) |
1.در نمایش نامه و فیلم نامه، در دو طرف توضیحات صحنه، توصیف شخصیت ها و دستور کارها
2.در تصحیح متون، در دو طرف کلمات الحاقی یا توضیحات احتمالی: |
معلّم وارد کلاس می شود و بر جای خود می نشیند.
گفت:« من مردی طرّارم، این زر امانت به من دادی.» |
|
| 11 | () | کمانک (پرانتز) |
1.معنی و معادل یک کلمه و یا هر توضیحی در مورد آن، هک از نظر نویسنده خارج از متن اصلی باشد( این توضیح در صورتی که ازمقدار متناسب بیشتر باشد، بهتر است در پاورقی بیاید):
2. گاهی یکی از دو هلال کمانک برای جدا کردن شماره یا عنوان از مطلب اصلی بکار می رود؛ در فارسی هلال چپ«)» و در انگلیسی هلال راست«(»: |
زبان معیار(استاندارد) زبان ملّی ماست.
الف-1) فعل ساخت ها (صیغه ها)ی نامناسب، ....A-1) Listening
|
| 12 | / | ممیّز | 1.برای جدا کردن روز، ماه و سال در نوشتن تاریخ:
2.برای جدا کردن مصراع های یک شعرـ هنگامی که فشرده نوشته شودـ: 3.به معنی «یا»: |
در تاریخ 57/11/12 امام وارد ایران شد.
خانه دوست کجاست/ در فلق بود که پرسید سوار/ آسمان مکثی کرد... نشانی خانه/محل کار خود را بنویسید. |
| 13 | * | ستاره | 1.گاهی برای توضیح یک کلمه در پاورقی:
-اگر توضیح دیگری افزوده شود،معمولا دو ستاره می گذارند ولی بیش از آن را بهتر است با عدد یا حرف نشان داد. |
از تهران تا کرانچی*، حدود یک هفته راه بود.
* شهری در پاکستان امروزی. |
| 14 | ًً |
ایضاً | 1.علامت جملات و کلمات مشابه، برای پرهیز از تکرار، غیر از ارقام و اعداد: | ساده نویسی یعنی خودداری از کاربرد کلمات پیچیده. " " " " " " " " " " " " مفاهیم بیگانه. " " " " " " " بیان ساده و صمیمی. |
| 15 | {} | ابرو (آکولاد) |
1. برای نشان دادن انشعاب، اجزای یک مجموعه یا به هم پیوستگی چند بخش مختلف: | 1. فنی ویرایش سه نوع است{2.زبانی 3 .عملی |
خب امیدوارم از این مطالب نهایت استفاده رو ببرید. خدا وکیلی دستم شکست.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
دیگه به بزرگواری خودتون ببخشید
یک درهم بر هم شد
جدولاش خود به خود پاک شد
05/12/1393 12:19 ب.ظ
خیلی دمت گرم ولی برای اینکه دستت نشکنه کاش اول توی نت سرچ می کردی ببینی تایپ شدش وجود نداشته باشه
اونجوری کارت راحت تر می شد
بازم دمت گرم همه استفاده می کنیم
شروع کننده موضوع 05/12/1393 2:40 ب.ظ
ممنونم
اما تو نت مثل این کم پیدا میشه. چون این مطالب چکیده و کامل شده است.
بابت نظرت دمت گرم:53:
wizard girl reacted
08/01/1394 11:45 ب.ظ
مرسی از تاپیک مفیدت
یه چیزی که در جمله نویسی اکثر دوستان نویسنده دیدم اینکه
فعل و فاعل و مفعول و مسند رو جابه جا استفاده میکنن
ضمیرها رو در هم به کار میبرن
پرسش
میشود لطفاً درباره‌ی صرف افعال برای فاعل جمع توضیحی بیاورید. اگر فاعل جاندار نبود، آیا باید از فعل مفرد برایش استفاده کرد؟ یا اینکه با فعل جمع هم درست است؟ شکوفه‌ها لبخند مي‌زنند.
پاسخ
درباره‌ي مطابقت فعل با فاعل در زبان فارسي:
اگر فاعل جاندار باشد، فعل در جمع و مفرد با آن مطابقت مي‌کند: آنها آمدند/ او آمد.
اگر فاعل جاندار نباشد؛ مطابق بودن يا مطابق نبودن فعل با فاعل هر دو درست است: برگهاي درخت ريختند/برگهاي درخت ريخت. اما اگر در جمله از صنعت تشخيص(=جان‌بخشي) استفاده مي‌کنيم، بهتر است فعل با فاعلش مطابقت کند: شکوفه‌ها به زيبايي لبخند مي‌زنند.
در اسم جمع‌ها؛ مانند: مردم، لشگر و... فعل هم مي‌تواند جمع بيايد و هم مفرد: قافله به آرامي رهسپار شد./ مردم شاد شدند.
wizard girl and seatmon reacted
