نقد و بررسی کتاب اربابان زمین .

بنده یه نقد میزنم :دی کلی چند صفحه ای الان اصلا حس خوندن فصلهای مرتضی نیست ! یعنی کلاً پریده !!!!!
شاید نخونم تا تکمیل شه ! تکمیل که شد یه نقد از من داره !

s4m;2477:
بنده یه نقد میزنم :دی کلی چند صفحه ای الان اصلا حس خوندن فصلهای مرتضی نیست ! یعنی کلاً پریده !!!!!
شاید نخونم تا تکمیل شه ! تکمیل که شد یه نقد از من داره !

عزیزم اینجا تیم نقده
هرکس میاد انیجا اجبارا باید تا حد امکان همکاری کنه
اگر کتاب رو خوندی هر نقدی به نظرت میاد برام بفرست دیگه

proti;2486:
عزیزم اینجا تیم نقده
هرکس میاد انیجا اجبارا باید تا حد امکان همکاری کنه
اگر کتاب رو خوندی هر نقدی به نظرت میاد برام بفرست دیگه

من نخوندم :دی خوب اولش میزدی اجباراً نقد کنید :دی وارد هم نمیشدم !

کتاب خوبیه اما گاهی اوقات البته گاهی اوقات در حد اپسیلون انسجام نداره

wizard girl;2684:
کتاب خوبیه اما گاهی اوقات البته گاهی اوقات در حد اپسیلون انسجام نداره

لطفا نظرات یک خطی ندید اگر نمونه هایی دارید ممنون میشم بگید
هدف اینجا کمک به بالابردن همین انسجام کارهاست
تا اینجا دوتا نقد به دست من رسیده که خب نقدهای کوچیک بوده اما برای نقد نهایی لازمه

دوستان پس نقد چی شد ؟
همین یه خط بود ؟
نقد کنین متنو بترکونین ! :دی
من منتظرم

Lord.Morteza;2844:
دوستان پس نقد چی شد ؟
همین یه خط بود ؟
نقد کنین متنو بترکونین ! :دی
من منتظرم

یک نقدی بکنم من:onion055:
مرتضی به نظر من یکم هکتور اینا رو بیرحم نشون دادی....اونا مثلا سران دنیای جادو بودن و افرادی هستن که امنیت مردم رو تامین میکنن اما بدون هیچ مکثی میکن حالا که پسره داره میمیره گوی رو در بیاریم.
به نظر من همشون رو بکش.....:19:

kristal;2850:
یک نقدی بکنم من:onion055:
مرتضی به نظر من یکم هکتور اینا رو بیرحم نشون دادی....اونا مثلا سران دنیای جادو بودن و افرادی هستن که امنیت مردم رو تامین میکنن اما بدون هیچ مکثی میکن حالا که پسره داره میمیره گوی رو در بیاریم.
به نظر من همشون رو بکش.....:19:

البته اینکه سران دنیای جادو بودن دلیل نمیشه آدم های خوبی هم باشن،ازطرف دیگه انگار هکتور و آناهیتا وظیفه ای بر عهده دارن

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

چندتا ایراد وسوال

داستانت واقعا خوبه،به نظرم یکی از ایرادات داستان اینکه ایده ها و شخصیت های زیادی وارد داستان شده وداره زیادترم میشه،اینجوری جمع کردن داستان سخت میشه و ممکنه داستان انسجام خودش رو از دست بده
بهتره خصوصیات و توانایی های شخصیت های داستانت بهتر توضیح داده بشه به نظرم الان اطلاعاتی درستی نسبت به قدرت های شخصیت های داستانت وجود نداره ،مثلا قدرت هکتور یا آناهیتا چقدره؟؟؟
داستان درابتدا نشون میداد مثلا جان یا دیوید خیلی قوی هستن ولی حالا تو داستان گفته میشه اونا توان آموزش کورش رو ندارن ،درسته قدرت کورش زیاد شده ولی مهارتش که زیاد نشده؟اونا نمیتونستن حداقل چیزای پایه رو به کوروش آموزش بدن؟
دیگه اینکه درحالی شانس زنده موندن کوروش فقط یک دهم بود وهنوز وضعیت مشخص نبود چرا هکتور استادایی رو برای آموزشش دعوت کرده ؟نمیتونست صبر کنه تا وضعیت کورش مشخص بشه ؟اصلا شاید کوروش میمرد اونوقت دعوت کردن اون افراد مسخره میشد
به نظرم بعضی رفتار های هکتور و آناهیتا مناست شخصیت و مقامشوم نیست مثلا وقتی که داشتن در مورد لباس آناهیتا حرف میزدن نحوه حرف زدنشون درست نبود
چجوریه که هکتور یا آناهیتا نتونستن نفرین رو دست کوروش رو تشخیص بدن؟
آرشام قرار بود در مورد کور شدن چشمش به کوروش بگه ،چرا دیگه در این مورد تو داستان حرفی زده نشد؟
چیزایی که به ذهنم رسید گفتم امیدوارم به یه دردی بخوره

Lord.Morteza;2844:
دوستان پس نقد چی شد ؟
همین یه خط بود ؟
نقد کنین متنو بترکونین ! :دی
من منتظرم

اول اینکه مرتضی جان نقد کردن کتاب کار یه روز دو روز نیست داستان کوتاه که نیست پسرم زمان بندی ما دو تا سه هفتس
بعدشم شما اولین نقدی من هنوز حتی تیم نقد رو کامل ندیدم
برای اطلاعت بنده تا شش فصل نقدیدم اما تا اخر هفته مثلا نیستم که ادامه بدم

خطاب به اعضای گرامی تیم نقد: نقدهاتون رو شخصی کنید برای من تا در نقد نهایی مصرف بشه

سلام

مرتضی جان خسته نباشی. داستانت جذاب بود و باعث شد من همه رو توی یک روز تموم کنم. سرعت بالا در خواندن موجب می شود که نتونم نقد کامل و جز به جز داشته باشم. اما به طور کلی چندتا ایراد به نظرم رسید.

-اولین چیزی که خیلی توی ذوق می زنه، غلطهای زیاد تایپی هست که در بعضی مواقع موجب میشه خواندن متن سخت بشه.
-دوم اینکه بعضی جمله ها منظور نویسنده رو درست نمی رسونند. به نظرم به یک ویراستار برای رفع این مشکلات نیاز داری.
-نکته بعدی این که متنت اوایل انسجام بهتری داره. در اواسط داستان، با ورود شخصیت های مختلف به داستانت، یک جوری بین این همه شخصیت سردرگم شدم.
-هیچ تصویری از شهر سیمرغ در ذهن خواننده ایجاد نکردی. اختلافات طبقاتی مردم و سلسله مراتب داخل شهر بهتر بود ذکر بشه. شهردارها چه کسانی هستند و چجوری انتخاب میشوند؟ پادشاه چه کاری می کنه؟ اینه نمونه سوالاتی هست که با خواندن داستان به ذهن خواننده می رسه.
-توی داستان گفته بودی که 5 نفر به عضویت گروه ویژه می رسند. چرا 6 نفر شدند. اون پسره که پدرش تاجر هست توی مسابقات هیچ اشاره ای به اون نشده بود و یکدفعه داخل اتاق برندگان به اون اشاره شد.
-تعداد افراد زیاد با قدرتهای مختلف موجب میشه که خواننده در مقام مقایسه قرار بگیره. بهتره یک دسته بندی در مورد افراد و قدرت ها و مقام ها داشته باشی.
-چرا سن ابن 500 سال گفته میشود اما کوروش سن نژاد خودش رو 200 سال می دونه.
-جغرافیای داستان و مناطق مختلفی که داستان در اون اتفاق می افتد معلوم نیست.
-چرا آخر ماجرای درگیری نولان و دست شیطان معلوم نشد. البته شاید بخواهی بعدا به اون به صورت یادآوری، اشاره کنی

در مجموع داستانت خوب بود اما سوالات و ابهامات زیادی داخلش هست که هنوز جواب داده نشده. البته این با توجه به نیمه کاره بودن داستانت قابل توجیه هست.
اما پیشنهاد هم برات دارم. اینکه یک کلاس تاریخ و جغرافی برای کوروش بگذار تا هم اون و هم خواننده ها با گذشته و جغرافیای داستان آشنا بشوند.

با توجه به اینکه داستان تا 16 فصل رسیده، چند فصل دیگه تموم می شه؟
اصلا در یک جلد به پایان می رسه یا قراره چند جلدی باشه؟

--------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
ان قسمت هم خطاب به پروتی عزیز:
داخل فایل وردی که قراره نقد کنیم چه چیزهایی رو بنویسیم. مثلا غلطهای املایی رو هم باید نوشت یا نه؟ نیاز به آدرس هم هست یا خیر؟
کلا درباره شیوه نقد کردن یک توضیح مختصر بفرمایید.
برای فرصت نقد داستان هم بهتره مدت بیشتری رو قرار بدین. الان توی ایام امتحانات هستیم و سخته برای بچه ها که داستان رو نقد کنند.

هر دو خسته نباشید

خوب من از اول فصل به فصل داستانت رو دنبال میکردم و الان خیلی از موارد یادم نمیاد ولی یچی میگم
خوب همونطور که بقیه هم گفتن تعداد افرادی که وارد داستان شدن زیاده و توضیح کاملی هم دربارشون داده نمیشه یه جورایی همشون مبهمن فقط بعضی از ویژگی های ظاهری شون گفته میشه .
دوم فضای داستان یکم زیادی تاریکه و نقش اصلی خیلی جنب و جوش نداره خیلی خستس
یه سری افراد بودن که بعد از فصلای اول دیگه خبری ازشون نشد با اینکه به نظر میرسید نقش مهمی دارن

منم با نظر بقیه در مورد اینکه شخصیت هاش خوب معرفی نشدن موافقم

اما این نکته مهمه که داستانت اینقدر خوب بوده که کلی آدم منتظر فصلای بعدیشن

سلام به دوستان.خصوصا نویسنده ی این کتاب...
متاسفانه این روزا نویسنده ها متاسفانه همشون رمان های جادویی می نویسن خیلی جادویی که ادم رو از جادو زده می کنه. ویه جورایی ادم از ادامه ی داستان منصرف می کنه...
یکی هم که جنبه ی انسان محوری تو داستان خیلی زیاده و آدم اصلا شخصیت های داستان رو آدم نمی تونه تصور کنه...در مورد داستان هم که مدل نوشتنش شبیه کتاب سفیر کبیر بود.
ممنون از همگی خصوصا نویسنده ی کتاب:53:

کتابت سبک نوشتنت خوبه وهمینطور توصیفاتت از محیط ها ولی یه اشکال کوچولوش زیاد پرداختن به حاشیه هست وگرنه هم موضوع داستان خوبه هم طرز نوشتارت ومحتوای داستان عالیه. یکی از چیزای که از کتابت خوشم میاد اینه که موضوع جالبی ونو داره که تکراری نیست:41: