|
|
نویسنده از راه پرسش و پاسخ قصد داشت دین رو زیر سوال ببره ولی مشکل اینجاست که پاسخ ها کاملا احمقانه و گاهی کاملا بر خلاف آموزه های اسلام بودن به زودی یه داستان کوتاه در این سبک مینویسم ولی بر خلاف نویسنده از پرسش و پاسخ واقعی استفاده میکنم نه پاسخ های احمقانه
خب داستان جالبی بود و خواننده را در مسئله دچار تفکر میکرد که میشد جواب بهتری نیز به دخترک داد .
در عصر امروز نسبت به گذشته تعصب شدید، نسبت به دین خیلی کم شده و اکثرا سعی در زندگی مسالمت آمیز دارند.
اینکه کسی این سوالات برایش دغدغه شود مطمئنا جایز جوابی در خور است و اکثرا کسی جوابشان را نمیداند . این دلیل بر مشکل داشتن دین ما و دینهای دیگر نیست بلکه ناشی از فهم اشتباه و کمبود اطلاعات است. زمانی که دین اسلام کامل شد مسلمانان زیادی دچار سوال میشدند همانطور که در داستان هاست خیلی از افراد سعی در جلوگیری از آن را داشتند ولی معجزهی پیامبر (ص) پاسخگوی همه سوالات بود . قرآن کریم یک دیکشنری بود که تمام قفلهای ذهنی را کلیدی میساخت زمانی که پیامبر شیوهی تفکر در قرآن را به مردم آموخت دین اسلام پهنه وسعتش آنچنان قدرتمند و گسترده شد که رجوع به آن برنامهی زندگی بسیاری از افراد بزرگ شد .
من خودم زمان زیادی جبهه گرفته بودم و برخورد سردی نسبت به دین داشتم ولی به مرور توانستم پاسخ سوالاتم را بیابم و بدانم که بهانهای لازم داشتم برای ایمان به خداوند و فهمی زیبا و ملایم از دین اسلام.
نویسنده از راه پرسش و پاسخ قصد داشت دین رو زیر سوال ببره ولی مشکل اینجاست که پاسخ ها کاملا احمقانه و گاهی کاملا بر خلاف آموزه های اسلام بودن به زودی یه داستان کوتاه در این سبک مینویسم ولی بر خلاف نویسنده از پرسش و پاسخ واقعی استفاده میکنم نه پاسخ های احمقانه
بله. طبق معمول مدیران بوک پیج که ید طولایی در شکستن قوانینِ خودشون دارن دوباره طی یه حرکت زیبا قوانین سایت و همینطور اخلاقیات رو زیر پا گذاشتن و با داستانی با دیالوگ های احمقانه و پر از بغض و کینه به اعتقادات دیگران بی احترامی کردن.
البته با سابقه ای که از بعضی مدیرای قدیم و جدید به یاد دارم، این کارا به هیچ عنوان بعید نبود.
باشد که از رو بروند.
بله. طبق معمول مدیران بوک پیج که ید طولایی در شکستن قوانینِ خودشون دارن دوباره طی یه حرکت زیبا قوانین سایت و همینطور اخلاقیات رو زیر پا گذاشتن و با داستانی با دیالوگ های احمقانه و پر از بغض و کینه به اعتقادات دیگران بی احترامی کردن.البته با سابقه ای که از بعضی مدیرای قدیم و جدید به یاد دارم، این کارا به هیچ عنوان بعید نبود.
باشد که از رو بروند.
بله متاسفانه، و هر وقت هم از ارزش های انقلاب دفاع میشه با گفتن حرف سیاسی ممنوع بحث رو تموم میکنن اما تو بقیه موارد مثل این...
بله متاسفانه، و هر وقت هم از ارزش های انقلاب دفاع میشه با گفتن حرف سیاسی ممنوع بحث رو تموم میکنن اما تو بقیه موارد مثل این...
الان اگر این رو پاک کنم، داستان تو رو هم پاک کنم مشکلی نداری دیگه؟
الان اگر این رو پاک کنم، داستان تو رو هم پاک کنم مشکلی نداری دیگه؟
نظر شخصیه نویسنده به من ربطی نداره. ولی داستان شما خلاف قوانین سایت و اخلاقیات هست و داستان ایشون خلاف قوانین نیست.
نظر شخصیه نویسنده به من ربطی نداره. ولی داستان شما خلاف قوانین سایت و اخلاقیات هست و داستان ایشون خلاف قوانین نیست.
یا نمیدونی اخلاقیات چیه یا داری همینجوری از کلمات استفاده میکنی. که البته دوتاش یکی شد که :/
به هر حال، من کامنت نویسنده رو ریپلای کردم و از اونجایی که ایشون ادعا کردن بحث سیاسی باید جلوش گرفته بشه ولی ما قوانین رو با جلوی بحث سیاسی رو نگرفتن شکستیم، پس هم داستان ایشون و هم داستان این آقای محفوظ باید تحت عنوان «سیاسیبودن» بحث بشن. اصولاً از اونجایی که نظریه حاکم «سیاسیبودن اسلام»ئه، هر چیزی که ربط به اسلام داشته باشه باید حذف بشه از روی سایت. در صورتی که داستان ایشون بدون وجود نوشته محفوظ هم میتونه بار آموزشی خودش رو حفظ کنه و لزوما با اون معنی پیدا نمیکنه (البته بار آموزشی از نظر خودشون چون یه کلمه هم روانشناسی تربیت توش به کار نرفته).
این از این. قوانین بعضی وقتا باید شکسته بشن. من به آزادی بیان معتقدم، و دوست دارم توی این سایت گفتگو شکل بگیره. حالا یکی از طرفین گفتگو با اعتقادات ایدئولوژی حاکم نظر متفاوتی داره تفاوتی توی اعتقاد من ایجاد نمیکنه، مخصوصاً که ایراد نداشتن گفتمان رو به خود ایدئولوژی حاکم هم وارد میکنم. جدای از این، اسرائیل هم طبق قوانین بین الملل یه کشور کاملاً قانونیه، اما از لحاظ اخلاقی چیه؟ سؤال اینجاست. و ما داریم قوانین جهانی رو میشکنیم، چرا شکستن قوانین جهانی عیبی نداره اما شکستن قوانین دیگه خیلی کار بدیه؟ این مثال بود.
آره الان میتونی شروع کنی یکی یکی بشینی بحث کنی که «نه، ایدئولوژی حاکم هیچ مشکلی با گفتگو با مخالف نداره و منشاء ما امر قدسیه و پس عیبی نداره قانون بشکنیم و ما راست میگیم و توی فلان مورد حرف ما اخلاقی بوده پس... پس... پس...» اما من اصلا بحثم روی مصادیق نیست و دارم درباره کلیات حرف میزنم.
به طور خلاصه، من دلم میخواد توی سایت دیالکتیک برقرار باشه، اگر ایدئولوژی حاکم با دیالکتیک مشکلی داره من قانون رو نقض میکنم. هنوزم مشکلی هست؟
یا نمیدونی اخلاقیات چیه یا داری همینجوری از کلمات استفاده میکنی. که البته دوتاش یکی شد که :/
به هر حال، من کامنت نویسنده رو ریپلای کردم و از اونجایی که ایشون ادعا کردن بحث سیاسی باید جلوش گرفته بشه ولی ما قوانین رو با جلوی بحث سیاسی رو نگرفتن شکستیم، پس هم داستان ایشون و هم داستان این آقای محفوظ باید تحت عنوان «سیاسیبودن» بحث بشن. اصولاً از اونجایی که نظریه حاکم «سیاسیبودن اسلام»ئه، هر چیزی که ربط به اسلام داشته باشه باید حذف بشه از روی سایت. در صورتی که داستان ایشون بدون وجود نوشته محفوظ هم میتونه بار آموزشی خودش رو حفظ کنه و لزوما با اون معنی پیدا نمیکنه (البته بار آموزشی از نظر خودشون چون یه کلمه هم روانشناسی تربیت توش به کار نرفته).
این از این. قوانین بعضی وقتا باید شکسته بشن. من به آزادی بیان معتقدم، و دوست دارم توی این سایت گفتگو شکل بگیره. حالا یکی از طرفین گفتگو با اعتقادات ایدئولوژی حاکم نظر متفاوتی داره تفاوتی توی اعتقاد من ایجاد نمیکنه، مخصوصاً که ایراد نداشتن گفتمان رو به خود ایدئولوژی حاکم هم وارد میکنم. جدای از این، اسرائیل هم طبق قوانین بین الملل یه کشور کاملاً قانونیه، اما از لحاظ اخلاقی چیه؟ سؤال اینجاست. و ما داریم قوانین جهانی رو میشکنیم، چرا شکستن قوانین جهانی عیبی نداره اما شکستن قوانین دیگه خیلی کار بدیه؟ این مثال بود.
آره الان میتونی شروع کنی یکی یکی بشینی بحث کنی که «نه، ایدئولوژی حاکم هیچ مشکلی با گفتگو با مخالف نداره و منشاء ما امر قدسیه و پس عیبی نداره قانون بشکنیم و ما راست میگیم و توی فلان مورد حرف ما اخلاقی بوده پس... پس... پس...» اما من اصلا بحثم روی مصادیق نیست و دارم درباره کلیات حرف میزنم.
به طور خلاصه، من دلم میخواد توی سایت دیالکتیک برقرار باشه، اگر ایدئولوژی حاکم با دیالکتیک مشکلی داره من قانون رو نقض میکنم. هنوزم مشکلی هست؟
اتفاقا اشتباه کردی. احمد قرار نیست باهات بحث فلسفی و اعتقادی و... کنه.
تبصره 1: انتشار مطالب و اشارات مغایر با ارزشهای دینی، عرفی، اخلاقی و مصالح ملی در بخش دیدگاهها، پروفایل و … برخلاف مقررات سایت است.
موضوع خیلی سادست شما مدیری و وظیفتون هست مجری قوانین سایت باشید.
اگر نمی تونید یا دوست ندارید قوانین رو رعایت کنید حق ندارید پشت جایگاه مدیریت بشینید.
البته قبلا هم گفتم مدیرای بوک پیج عادت دارن قوانین سایت خودشون رو بارها و بارها نقض کنن و نظرات شخصیشون رو بالاتر از قوانین ببینن.
اینجا قوانین فقط برای کاربراست.
اتفاقا اشتباه کردی. احمد قرار نیست باهات بحث فلسفی و اعتقادی و... کنه.موضوع خیلی سادست شما مدیری و وظیفتون هست مجری قوانین سایت باشید.
اگر نمی تونید یا دوست ندارید قوانین رو رعایت کنید حق ندارید پشت جایگاه مدیریت بشینید.
البته قبلا هم گفتم مدیرای بوک پیج عادت دارن قوانین سایت خودشون رو بارها و بارها نقض کنن و نظرات شخصیشون رو بالاتر از قوانین ببینن.
اینجا قوانین فقط برای کاربراست.
درست میفرمایید.
درست میفرمایید.
برای درست و غلط اعتراضم نسبت به عدم اجرای قوانین، احتیاجی به تائید ندارم.
و به عنوان مدیر وظیفه داری یا تاپیک رو حذف کنی یا از مقامی که نمی تونی مسئولیتش رو بپذیری و محدودیت هاش رو قبول کنی کنار بکشی.