در تخیل انسانها، جادو به ترفندهایی گفته میشود که در داستانها برخی افراد انجام داده و (به گفته داستانسراها)، میتوانند از طریق این ترفندها قوانین طبیعت را دور زده و کارهایی خارقالعاده بروز دهد. به فردی که جادو میکند جادوگر گفته میشود. در داستانها، جادوگران میتوانند افراد راطلسم کنند، جادوهای دیگر را خنثی کنند و در شکل و ظاهر افراد و اجسام تغییر بهوجود بیاورند. در تخیلات داستانسرایان، جادوگران معمولا این کارها را با خواندن ورد، کمک گرفتن از نیروهای فراطبیعی، استفاده از ترکیبی از اجسام، و یا تهیه آشهایی مرموز انجام میدهند.
در متون ایران باستان اشارات متعددی به جادو و جادوگری شده است. در دوران پیش از مدرن در اروپای مسیحی باور بر این بود که جادوگران با شیطان در تماس هستند و از نیروی وی برای آسیب رساندن به مردم و اموالشان استفاده میکنند. در میانه سده ۲۰ میلادی باور بر این بود که جادوگران خوب و بد با هم در جنگ بودند. اعتقاد بر اینکه جادوگران مضر هستند به صورت یک ایدوئولوژی فرهنگی در میان مردم شایع بود. اعتقاد به جادوگرها باعث شد که افرادی به عنوان شکارچی جادوگر به وجود بیایند که این افراد هنوز در بعضی از اقوام به خصوص درآفریقا به عنوان مثال در اقوام بانتو دیده میشوند.
***
واژهشناسیواژهٔ «جادو» در زبان پهلوی jâdug بودهاست. لیکن در پهلوی و نوشتههای کلاسیک فارسی از جمله شاهنامه کلمهٔ «جادو» به معنی شخص جادوگر است. عملی که این شخص انجام میدهد «جادوی» است که به معنی جادوگری است یعنی امروز «جادوی» را «جادو» میگویند و ناچار «جادو» را «جادوگر» میگویند. دو نمونه از کاربرد «جادو» در معنی اصیل آن ذکر میشود: در خوان چهارم رستم (زن جادو=جادوگر) در شاهنامه آمدهاست «چو آواز داد از خداوند مهر / دگرگونه گشت جادو (=جادوگر) بهچهر». در مثالی اخیرتر سعدی میگوید «همشیرهٔ جادوان (جادوگران) بابل / همسایهٔ لعبتان کشمیر»
واژه عربی سِحْر نیز در فارسی هممعنی با جادو استفاده میشود و جادوگر را ساحر نیز مینامند. واژه فارسیافسون در قدیم هممعنا با جادو استفاده شده اما امروزه معنای آن بیشتر نزدیک به طلسم یا وردهایی است که برای طلسم خوانده میشود. به کسی که افسون میکند افسونگر گفته میشود. تعویذ به وردها و دعاهایی گفته میشود که نوشتهشده و همراه برده میشود. واژه نِیرَنگ نیز در قدیم به عنوان مترادف با جادو و افسون به کار میرفته است.
امروزه عبارت «جادو جَنبَل» یا «جنبل و جادو» به عنوان عنوانی تحقیرآمیز برای جادو بهکار میرود.در قصههای فارسی عبارتی که به عنوان نمونهای کلی از ورد جادوگران استفاده میشود به این صورت است: «اَجّی مَجّی لا تَرَجّی».
در اسلامدین اسلام به جادوگری باور دارد. بنا به گفته قرآن در سوره بقره جادوگری توسط شیاطین از زمان حضرت سلیمان رواج یافت چنان که شیاطین برای اختلاف و جدایی انداختن و بروز انواع فتنهها به مردم جادو را آموزش میدادند که خداوند دو ملک به نامهای هاروت و ماروت را مامور ساخت تا راه مقابله با جادو را به مردم یاد دهند خداوند درباره جادو میفرماید: "ساحر هر کاری که کند و از هر دری که وارد شود خوشبخت و رستگار نمیشود."
ترفندهای خیالی را در اسلام این طور نام بردهاند و معنا و دستهبندی کردهاند (ترتیب موارد در دسته بندی زیر اصلاح شده است):
- علم و فنّ تنویم یا خواب مصنوعی یا خواب مغناطیسی یا هیپنوتیزم
- جادو (در معنای خاص): ایجاد تغییری در عالم مادّه به روشی فراطبیعی به ارادهٔ جادوگر.
- کیمیا: علمی که در مورد تبدیل مس، فلزّات، یا حتّی سنگ به طلا بحث میکند. تلاش در این زمینه منشاء به وجود آمدن علم شیمی شد.
- هیمیا یا علم و فنّ طلسمها: روش ترکیب قوای عالم بالا با موجودات عالم پایین
- علم و فنّ اعداد و اوفاق: دربارهٔ ارتباط اعداد و حروف مطالب با هم و تشکیل جداول خاصّی به صورت مثلّث یا مربّع و قرار دادن حروف و اعداد در خانههای آن برای رسیدن به مطالب مختلف به طرزی مخصوص
- علم و فنّ خافیه: در مود چگونگی تغییر و تکثیر حروف و اسامی چیزی که مورد نظر است و استخراج نامهای ملائکه و شیاطین موکّل بر آنها. سپس دعا کردن با وردی که از آنها تشکیل شده.
- علم و فنّ احضار ارواح (شبیه لیمیا)
- لیمیا یا علم و فنّ تسخیرات: چگونگی ارتباط با ارواح قدرتمند عالم بالا. (شبیه احضار ارواح)
- مانند تسخیر جن
کیمیا، سیمیا، لیمیا، هیمیا و ریمیا را علوم یا فنون پنج گانهٔ مخفی میخوانند. کهانت در معنای عام یعنی برقراری رابطه با یک جن. کاهن نه تنها میتواند از جن در مورد گذشته، حال، یا آینده بپرسد؛ بلکه میتواند از او بخواهد کاری عجیب انجام دهد. زبان سحر و جادو زبان خاصی است و فقط برخی از حروف آن با فارسی و عربی مشترک است و بیشتر در نحوه نوشته شدن آنها فرق است.
در جوامع اروپاییدر میان عوام در اروپا
- تحت تاثیر قرار دادن وقایع، با استفاده از نیروی اسرار آمیز یا فراطبیعی
- حقّههای مرموزی که برای سرگرمی اجرا شود.
بر حسب دسته بندی ریچارد کیک هِفِر، مورخ دانشگاهی:
- جادوی روانشناختی: اولی بر روی ذهن دیگری تأثیر میگذارد تا آنگونه که جادوگر میخواهد عمل کند، مانند علاقهمند ساختن کسی به دیگری
- جادوی خیالی یا توهمی: پدید آوردن عجایب گوناگون به چشم بیننده. مانند جادویی که ضیافت شامی را پدید آورد یا جادوگر را نامرئی کند،
- جادویی که تغییر فیزیکی واقعی در شیئی بوجود آورد، در این تقسیم بندی گنجانده نشده است. مثلاً معجزه
در افسانهها:
- جادوی واضح: جادویی است که به سرعت نتیجهاش ظاهر شود.
- جادوی تدریجی و ظریف: جادویی است که اثرش به طور تدریجی و نامحسوس دنیا را تغییر میدهد.
در نظریات جدید؛ برحسب آنچه در جادو استفاده میشود (ممکن است همه یا بعضی موارد استفاده شود):
- جادوی سرایتی: به کمک اجسام فیزیکی که زمانی با شخص یا چیزی که جادوگر میخواهد روی او تأثیر بگذارد، در تماس بودهاست.
- جادوی همسانی با استفاده از تصاویر یا اشیای فیزیکی است که به نوعی با شخص یا چیزی که میخواهیم تحت تأثیر قرار دهیم، شباهت دارد. مانند عروسکهای وودو
در فرهنگ عام بر حسب تعالی:
- جادوی متعالی یا جادوی سفید: از یک نیروی الهی کمک میگیرد و هدف متعالی دارد
- جادوی پست یا جادوی سیاه: جادویی که با نیروهای پست از قبیل مرگ سر و کار دارد یا هدف شخصی دارد. مثلاً
- برای آسیب زدن به فردی استفاده شود
- با اجساد و موادّ مرده (گاهی نفرت انگیز و کثیف) سروکار دارد
- احظار و گفتگو با روح مردگان مثلاً جهت گفتگو با روح عزیزی که مردهاست یا برای گرفتن اطلاعات از روحهای مردگان به عنوان نوعی پیش گویی یا برای کمک گرفتن در انجام جادویی دیگر.
در فرهنگ عام برحسب روش؛ مواردی که بین مردم معروف است:
- ورد: شناخته شده ترین عمل جادوگری، اوراد و حرکاتی است طبق روندی خاص (اغلب خواندنی، نوشتنی، حرکتی و گاه با وسایلی چون گوی و چوب دستی جادویی) که اجرای آن آن اثر خاصّی را به همراه دارد.
- غیب گویی: یک عمل جادوگری مشهود دیگر است که هدف آن دادن اطلاعات درباره گذشته، حال و آینده(پیشگوییاست. این کار اغلب با ابزاری انجام میشود. انواع غیب گویی عبارتند از:
- طالع بینی، فال گیری و تفسیر فال یا طالع
- فال ورق: غیب گویی به کمک ورق فال گیری
در مکتب تلماآلیستر کراولی جادو به جای Magic به صورت Magick مینویسد و ظاهراً معنای خاصّی برای آن دارد.
موارد ظاهراً مشابه امّا متفاوت با جادوتعریف اعمال مشابه دیگر در اینجا، کمک میکند تا متوجّه تفاوتشان با جادو شویم:
- دعا و نیایش که یک عبادت است، اگرچه به ورد که نوعی جادو دانسته میشود، شبیه است.
- عمل قربانیکردن برای یک موجود یا خدای مافوق طبیعی و سپس درخواست از این خدا یا موجود و میانجی گری آن خدا در اجابت آن عمل نیز در صورت اجابت به جادو شبیه است.
تفاوت دعا و جادو این است که:
- دعا و عبادت نیاز به خواست شخص و موافقت یک خدا دارد که میتواند درخواست را رد کند. اما شرایط موفّقیّت شخصی و ناشی از عملکرد معیوب جادوگر است
- هنگامی که دعا منجر به نتیجه نمیشود، به این معناست که خدا اینگونه خواسته. اما هنگامی که جادویی موثر نمیافتد، به علت نقص در عملکرد جادوگر است.
- جادو بیشتر دارای یک دستورالعمل خاص است. امّا دعا بدون تفکر و دقّت قبلی نیز صورت میگیرد.
بعضی بر این باورند که چه در دعا و چه در جادو به کار بستن خود باور یا ایمان است که نتیجه مطلوب را به بار میآورد. امّا نیایشگر به تاثیر خدا یا واسطه باور دارد. در حالی که جادوگر به تاثیر ارادهٔ خود از راهی غیر طبیعی ایمان دارد. کسی هم که اعتماد به نفس دارد به تاثیر ارادهٔ خود از راهی طبیعی ایمان دارد.
استفادهٔ نابجا از این کلماتلغات مرموز اغلب عمداً یا سهواً در معنای یکدیگر به کار میروند. این سوء تفاهمها گاه مهم میشوند. مثلاً:
- کیمیاگران در قدیم، برای رسیدن به سنگ کیمیا که فلزّات، مخصوصاً مس را به طلا تبدیل میکرد به طور سرّی تلاش میکردند. نتیجهٔ تلاشهای آنها کشف بعضی واکنشهای شیمیایی و عناصر و ... بود. آنها این اعمال را کیمیا میدانستند و علایم ستارهشناسی را برای نشان دادن عناصر به کار میبردند. این علایم در شکل روبرو آمده. اّما اکنون معلوم شده که واکنشهای شیمیایی حقیقی، طبیعی و غیر جادویی (در معنای عام) اند.
- نجوم، یا علم ستارهشناسی در قدیم نوعی جادو تلقّی می شده. امّا اکنون پیش گویی به کمک ستارگان، از ستارهشناسی جدا شده است.
- مخالفان پیامبران گاه معجزات آنها را سحر میخواندند، تا معجزه بودن آنها را انکار کنند.
- افرادی نیز سحر یا اعمال عجیب خود را معجزه می خواندهاند تا بتوانند ادعای پیامبری کنند.
از این پس در مقاله منظور از لغت جادو، جادوی خاص است.
خیلی خوب بود ممنون فقط منبع رو میشه بگی که اضافه تر هم بخونیم
ویکی پدیا: منبع
برای زدنه منبع پست اولو ویرایش میکردی و اونجا منبعو میزدی و ممنون بابته تاپیک
.
و در مورد جادو
کریستال جان خیلی چیزا تو این دنیا وجود داره که ما نمیدونیم
صرفا نباید شبیه تعریفی باشه که ما از جادو میدونیم مثلا همین متافیزیک یا علوم غریبه
ولی لازمه ی این ها هم درجاتی هست که هرکس بهش نمیرسه البته تلاش میخواد وپشتکار و یه استاد خوب که هیچکدومو نداریم:bl6:
سلام مطلب جالبی بود ولی فکرکنم عکسش رو عوض کنی بهتر باشه.
من به جادو اعتقاد دارم.
وجود داره و فكر هم مي كنم نيوري پليد باشه يعني جادوي خوب بي معنيه.
من به جادو اعتقاد دارم.
وجود داره و فكر هم مي كنم نيوري پليد باشه يعني جادوي خوب بي معنيه.
چرا جادوی خوب وجود نداره؟
سلام مطلب جالبی بود ولی فکرکنم عکسش رو عوض کنی بهتر باشه.
فکر لازم نیست،بهتره عوضش کنه.برای بچه ها بد آموزی داره.:df:
مطلب جالبی بود
چرا جادوی خوب وجود نداره؟
از نظر من برای جادو باید با جنو شیطان ارتباط برقرار کنی .........
ومن یکی از اثراتشو شنیدم که باعث شده بود زوجی که باهم هیچ مشکلی نداشته باشن بعد از 10 سال زندگی با هم به مشکل بر بخورن .........
آقا خلاصه یه نفروآوردن که تو این کارا خبره بوده جای جادورو پیداکرده واونو به درک واصل میکنه الان این زوج گرامی 30ساله دارن با خوبی وخوشی زندگی میکنن.......واین داستان واقعیههههههه
از نظر من برای جادو باید با جنو شیطان ارتباط برقرار کنی .........
ومن یکی از اثراتشو شنیدم که باعث شده بود زوجی که باهم هیچ مشکلی نداشته باشن بعد از 10 سال زندگی با هم به مشکل بر بخورن .........
آقا خلاصه یه نفروآوردن که تو این کارا خبره بوده جای جادورو پیداکرده واونو به درک واصل میکنه الان این زوج گرامی 30ساله دارن با خوبی وخوشی زندگی میکنن.......واین داستان واقعیههههههه
به هر حال این که جادوی خوب وجود نداره هم اشتباهه بد داره خوب هم داره
به هر حال این که جادوی خوب وجود نداره هم اشتباهه بد داره خوب هم داره
خوبشو تا حالا ن دیدم ون شنیدم
چرا جادوی خوب وجود نداره؟
جادو در ارتباط با نيروي خير نيست! و در بيشتر جادوها بايد چيزي را در قبال جادو از دست داد براي همين جادو خوب فكر نكنم وجود داشته باشه! در بيشتر مواقع در اروپا جادوگران با قرباني كردن كودكان دست به جاد ميزدند .
جادو در ارتباط با نيروي خير نيست! و در بيشتر جادوها بايد چيزي را در قبال جادو از دست داد براي همين جادو خوب فكر نكنم وجود داشته باشه! در بيشتر مواقع در اروپا جادوگران با قرباني كردن كودكان دست به جاد ميزدند .
شما کتاب خانه ی پریان رو نخوندین نه؟نویسندش یه خانوم ایرانی هست