تا حالا به این فکردید که پنیر و کره چقدر شبیه ما ادمان.؟!!
من یه خانواده کره میشناختم که تصمیم گرفتن واسه پسره کره ایشون برن خاستگاری دختر پنیری !
تا قبل اون کلی خانواده پنیری دیده بودن که مامان کره ای ، تحقیق مختصری هم کرده بود.
پسر کره ای عاشق دختری بود که از خانواده لیقوان بود. تکه نونی داشت و تصمصیم گرفته بود رو اون جفت هم بشن. بابای دخترک ناراضی بود . بابای خودشم همین طور.
بابای دخترک لیقوانی میگفت : من دخترمو که از مرغوب ترین پنیر محلییه بدم به یه جوجه کره پاستوریزه ایی . که معلوم نیست از کجا اومده . تازه تکه نونشم که لواشه. باز یه بربری بود .! چیزی بود !.
بابای کره ایی هم میگفت : این دختر دهاتیا که بو گوسفند میدن . کجاشون به ما میخوره . خیلی شورن . خیلی هم به مزاج هر کسی نمیان.اینا باید برن با کره محلیا ازدواج کنن.
خلاصه بعد از کلی داستان . مامان کره ایی دختری از خانواده پنیر تبریزی پیدا کرد. تو کره هام رسمه که دختر از تبریز بگیرن . بهتره.
بابی کرهایی هم تو شرکتشون با یه پنیر خامه ایی اشنا شده بود که دخترش کلی برو رو داشت . و هم مزه خوب..میگفت اینا پنیر فرنگین . تومنی 2 زار با بقیه فرق دارن.
یه شب پسر کره ایی رفت دم دبه دخترک لیقوانی. با هم کلی صحبت کردن و به این نتیجه رسیدن که با تکه نون پسرک برن یه جایی که دست هیچ کس بهشون نرسه..مثل همه داسنانهای درام و عاشقانه
این داستان هم جز یه پایان خوب نمیتونست نصیبش بشه. خانواده هام که دیدن این 2 تا دلداده هم دیگن راضی شدن و با کادوی یه نون سنگگ داغ 2 رو کنجدی رفتن خونه بخت..
پی نوشت : با عرض پوزش از تمام کره ها و پنیر ها . تشابه اسمی نوع کره یا پنیر رو به بزرگی خودشون ببخششن . همه کره ها از نوع و همه پنیر ها از هر نوع مزه خاص خودشونو دارن . در ضمن بنده هم از پنیر تبریزیا زن گرفتم..