درود دوستان
خب تصمیم گرفتم هر سه فصلی که می نویسم یک فصل برای خوانندگان بذارم تا هم دستم باز باشه و هم داستان پیش بره.
مرسی.
تنها همین را به یاد داشته باش! قلبی که ناقص باشد، به دنبال همتای خود می گردد. همتای تو خفته است؛ انتظار سخت تر از آن است که می پنداری. بـــســیار سخـــت.
هفت منطقه متفاوت، تشکیل شده در تاریخچه ای نامتقارن اما دارای اعتقادی متقارن. مناطقی که در روزگاران قدیم خوش، اما کنون محصور در ویرانی و خرابی بودند. زمانی که هفت شش شوند، پایداری مقاومت در هم می شکند. در اوج عشق ناب، اتحاد از هم پاشیده و تنها با جایگذاری حسی جدید به مأوا خواهند رسید. در زمان تعیین شده، هر یک از سرنوشت داران، راه خود را پیش گرفته تا به نیروی وجود خود دست یابند. تنها یکی زنده خواهد ماند، منتظر یا جستجوگر! هر یک که باشند، اتحاد را به ارمغان می آورد. از آن استفاده کن؛ تنها راه پیروزی اتحاد است ... اتـــحـــاد |
کاور رو هم دادم یکی از دوستان بزنه
مجموعه: افتخارهای مدفون شده
#اول: سایه های تزویر
در مورد تعداد جلد ها هم نمی دونم فعلاً. دارم می نویسم تا ببینم، شاید تو دوتا تمومش کردم.
پارت اول(فصل 1 تا 8 )
فصل 9
اول بگم من چن صفحه از داستان رو بیشتر وقت نکردم بخونم ولی داخل این چن صفحه از داستانت خیلی خوشم اومد:sut2: و با یه چیزیش خیلی حال کردم اونم کینه که از بقیه کپی نکردی :(s1203):، منظورم اینه که کل موجودات و فضا های داستان رو خودت ساختی و ایده همشون از خودته (البته فک کنم) من با همین داستانت خیلی حال میکنم :(s1203):و یه نمه داستانت رو حرفه ای نشون میده (به نظر میاد نویسنده قبل از این داستان چن تا داستان دیگه نوشته) و اگه رو فونت داستانت کار کنی بهتره میتونی از فونت های رایجی که معمولا برای داستان ها استفاده میکنن استفاده کنی بهتره و اگه گذینه Bold رو هم خاموش کنه جالبتره(البته از نظر من و توهینی به کسی نمیکنم ، شاید صفحه آرای کتابت با این فونت بیشتر حال میکرده _ کسی چه میدون:onion055:)
و یه سه تا سوال ::moji:
این جلد رو کلا چن فصل براش در نظر گرفتی؟؟
متوسط صفحاتت داخل هر فصل چه قدره؟؟
زمان ارئه فصل ها چه جوری؟؟؟
سلام
داستانت رو تازه خوندم و ازش لذت بردم
موضوع داستانت رو خیلی ازش خوشم اومد و اون ایده ی نورها که هر کدوم یک جمله رو به الکساندر گفتن ،خیلی باحال بود ..فقط صفحه 6 فصل 1 ،نوشتی به سرعت به بقل پیرمرد رفت .احیانا بقل با "غ" نیست؟
و بی صبرانه منتظر ادامه داستانت هستم
اول بگم من چن صفحه از داستان رو بیشتر وقت نکردم بخونم ولی داخل این چن صفحه از داستانت خیلی خوشم اومد:sut2: و با یه چیزیش خیلی حال کردم اونم کینه که از بقیه کپی نکردی :(s1203):، منظورم اینه که کل موجودات و فضا های داستان رو خودت ساختی و ایده همشون از خودته (البته فک کنم) من با همین داستانت خیلی حال میکنم :(s1203):و یه نمه داستانت رو حرفه ای نشون میده (به نظر میاد نویسنده قبل از این داستان چن تا داستان دیگه نوشته) و اگه رو فونت داستانت کار کنی بهتره میتونی از فونت های رایجی که معمولا برای داستان ها استفاده میکنن استفاده کنی بهتره و اگه گذینه Bold رو هم خاموش کنه جالبتره(البته از نظر من و توهینی به کسی نمیکنم ، شاید صفحه آرای کتابت با این فونت بیشتر حال میکرده _ کسی چه میدون:onion055:)
و یه سه تا سوال ::moji:
این جلد رو کلا چن فصل براش در نظر گرفتی؟؟
متوسط صفحاتت داخل هر فصل چه قدره؟؟
زمان ارئه فصل ها چه جوری؟؟؟
خب ممنون اول!
بعد دو جلده! احتمالا جلد اول با توجه به حجم هشت تا یازده صفحه ای هر فصل پنجاه فصل باشه! بازم می گم احتمالا.. اما اگه به حجم مورد نظرم رسید از تعداد فصلا کم می کنم.... بله! آه چه زجرا که نکشیده ام:24:
زمان خاصی نداره!هر موقع امتحانام تموم شد منظم فصل می دم:دی
سلام
داستانت رو تازه خوندم و ازش لذت بردم
موضوع داستانت رو خیلی ازش خوشم اومد و اون ایده ی نورها که هر کدوم یک جمله رو به الکساندر گفتن ،خیلی باحال بود ..فقط صفحه 6 فصل 1 ،نوشتی به سرعت به بقل پیرمرد رفت .احیانا بقل با "غ" نیست؟
و بی صبرانه منتظر ادامه داستانت هستم
بابا کار ویراستاری عجله ایه برا همین در میره!آخرش اصلاح می کنم:دی
آره! خودم عاشق اون تیکه ام:24: نگی خود شیفته هااااااا:24:
چشم ادامه می دم و ممنون از نظرتون
سلام! ممنون از نظراتتون. خب در مورد ارائه فصول وقتی زمان می دم استرس می گیرم و نمی تونم اونی که دوس دارم رو ازش در بیارم:دی در مورد مبهم بودنش هم تمام ابهامی که داره در ادامه جلد برطرف می شه! خودم از قصد فصلا رو کوتاه و بعضی جاها کم توصیف می دم تا بعدا روشون تو قسمتای دیگه کار کنم!متشکرم smhmma 6019
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
سلام! ممنون از نظراتتون. خب در مورد ارائه فصول وقتی زمان می دم استرس می گیرم و نمی تونم اونی که دوس دارم رو ازش در بیارم:دی در مورد مبهم بودنش هم تمام ابهامی که داره در ادامه جلد برطرف می شه! خودم از قصد فصلا رو کوتاه و بعضی جاها کم توصیف می دم تا بعدا روشون تو قسمتای دیگه کار کنم!متشکرم smhmma 6019
من به عنوان خواننده فقط نظرمو میگم.
در کل باید بگم داستان ایده ی جالبی داشت.
تا اینجا شخصیت های زیادی وارد داستان شدن که من فقط چند تاشون رو یادم موند و اگه همینجوری پیش بره تا آخر داستان فکرکنم 400-500 تا شخصیت میشه:دی
والا تا اینجا چیزی از شخصیت ها ندیدیم که بخوایم نقدشون کنیم هنوز روند داستان هم مشخص نیست.یعنی فقط چند تا شخصیت دیدیم و نمیشه خود داستان رو نقد کرد.فقط درباره ی نوع نگارش میشه نظر داد.
یکی از چیزای که فهم متن داستانت رو سخت میکنه اینه که بعضی جاها جملات خلیی خیلی طولانی میشه و چند تا اضافه پشت سرهم میان که باعث ابهام میشه.مثلا وقتهایی که می خوای توصیف کنی که باعث میشه آدم نفهمه چی به چیه و مجبور بشه جمله هارو 2 و 3 بار بخونه تا متوجه بشه.بعضی جاها هم مشخص نیست که دقیقا چه اتفاقی داره میافته مثلا اونجایی که الکس رو بیهوش میکنن،معلوم نشد کی براش نامه نوشته بود یا بعد از بیهوش شدنش،ادموند کجا ولش کرد ؟
تنوع نژاد"آهیشیبی" هم خوبه دستت رو باز میذاره.
راستی چرا ادموند و اون چند نفر دیگه قدرت هاشون رو از بقیه مخفی می کنن؟دلیلش بعدا مشخص میشه؟
فصل 8 فقط 4 صفحه بود ؟
منتظر فصل 9 هستم
:دی
نه تا پایان جلد یک فقط دو سه تا دیگه اضافه می شن!بعد روشون کار می کنم.
مورد دیگه اینکه فکر کردم انتهای بیهوش شدن الکس تو جنگل برای پایان فصل مناسب باشه و اینکه اگه ادامش می دادم خسته کننده می شد. من ترجیح می دم فصلام کوتاه باشه و هیجان انگیز تا بلند و خسته کننده.
بذار ببینم چند نفر نقد می کننتا فصل نه رو بدم.
در ضمن موافقم که هنوز روند داستان مشخص نیس. آخه شخیصت ها رو باید یه طوری معرفی می کردم دیه:دی
بعد؛ مگه خوبه متن داستان آسون باشه؟:دی بذار دو سه بار بخونید کیفشو ببرید خو...خخخخخخخخخخ
ولی مطمئن باشید این شروع داستانه! اتفاقات هیجان انگیزی در راهه:دی
خدا بخواد تصمیمم برای تموم کردن این کتاب قطعیه! اگه مشکلی پیش نیاد و چرخ پنچر نشه:24:
داستانت خیلی باحاله فقط انثد شخصیت توشه ادم گیج میشه
تا الان ک من بیشتر با شخصیت الکس حال کردم
امیدوارم زودتر فصل بدی
هعی
مجید حاجی ادامه نمیدی؟
حیف کاور و قلمت نیست؟
بعد سربازی انشاالله:(
مدیران محترم یکی قفل کنه تاپیک رو خواستم ادامش بدم پیام می دم:)
با تشکر