دلنوشته های یک نویسنده(کسی که می نویسد)

تشکر بابت ایجاد تاپیک .

واقعا عدم نظر دهی برای داستان کی از مواردی هست که نویسنده ها رو ناامید میکنه و دیگه اونا هیچ ذوق و شوقی برای ادامه راه ندارن . حتی شده فقط بنویسن خوب بود ! بیشتر نویسنده ها به همین دو کلمه هم راضی هستن واقعا ! برای من که واقعا این یک عامل بی انگیزه شدنه ! خب وقت میزارم و مینویسم ! درسته که داستانم از نظر خیلی از افراد به درد نمیخوره و الکیه ! ولی خب من راضیم که همین نظر رو هم لااقل بدن تا حداقل بدونم که به درد نمیخوره و دیگه ادامه ندم و وقتم رو روش نزارم ! من که به شخصه از نظر ندادن اعضا برای داستان ها خیلی گله دارم !:2:

هعی...
بیاین خودمون خودمون رو تشویق کنیم.
:20::9:

Envelope;29569:
هعی...
دلم گرفته حاجیه ها و حاج آقا ها...
شده تا حالا از دیدن چیزی دلسرد بشین؟نگین نه چون امکان نداره.خیلی چیزا ممکنه باعث دلسرد شدن یک نویسنده بشه.
-ته کشیدن ایده ها.
-اینکه فکر میکنی نوشته هات خوب نیست(قبلا هم گفتم.من خیلی خیلی دلسرد شدم.چندین و چند بار تا فصل چهار پنج نوشتم و پاک کردم.ولی دوباره نوشتم).شاید واقعا خوب نیست ولی دیگران نمیتونن با دادن نظر،دلگرمی یا تشکر روحیه تو بالاتر ببرن؟گرمت کنن؟
-وقتی نقد میشی،نباید ناراحت بشی.اگه ناراحت شدی،حداقل دلسرد نشو.انتقاد خیلی خوبه.ولی حواسمون باشه که نقدی که میکنیم به روحیات نویسنده آسیبی نرسونه(خدارو شکر هرکی داستان منو نقد کرده،خوشحال شدم و نقدشونو ذخیره کرده،قصد به کار گرفتنشونو دارم).
و اما یه چیز دیگه که خیلی دلسرد میکنه:
-خواننده میاد تو تاپیک،خلاصه داستان یا سخنان نویسنده رو میبینه و خوشش میاد.میگه خب برم دانلودش کنم.دانلود میکنه و میخونه(مورد داشتیم نخونه)و کلا نویسنده رو یادش میره!بابا توقع زیادی نیس بخدا.یه نظر بده فقط.یه تشکر حداقل.اصلا اینارو هم نمیخواد یه لایک زیر تامیک بی صاحاب بکوبون.
چهل تا دانلود،فقط ده تا پست!نویسنده دلسرد نمیشه وقتی ببینه انقد بازدید کمه؟
درست کنین خواهشا.
توی زندگی واقعی وقتی میبینین که یکی بهتون توجه نمیکنه چطوری میشین؟
خودتون بزارین جای یه نویسنده که با ذوق و شوق نوشته و هیچکس نرفته جاش بازدید کنه.

خخخخخخخخ هنوز زود نیست شما دلسرد بشی گلم شما جونی پر از انرژی ما پیرمردا دلسرد میشیم !
خب من تنها به این راضیم که هر کی خوند داستان رو یه پست بزاره زیر داستان بگه

دیگه چیزی نمیخوام همین دو کلمه باشه من خداتا جلد برای داستانم ردیف میکنم!

نظر خوبیست.
منم خواستارشم.

هعی...
بعضی وقتا هست داستان استپ میخوره نمیشه ادامه دادش.
بحث ته کشیدن ایده هم نیست...
آدم یه جوری میشه.نه یه جور بد ها...اصلا.
فک کنم من فقط بلدم خط خطی کنم ولی بعضی وقتا حال نوشتن نمیاد.نه نوشتن، نه تقویت.
خوب من میگم باید چطوری دوباره برگردیم سر کار؟
کافیه یکی بیاد انگیزه بده.اصلا اینارو ولش انگیزه هم نمیخواد یکی بیاد سیم کارتو بگیره یا وای فای رو قطع کنه.البته برای من که نت جلومو میگیره.

راه دیگش، روی کار اومدن نژاد هل دهندگانه.
باو بیاین هل بدین دیگه :دی