|
خلاصه:
در دنیاهای متعدد حقایق ساده ای وجود دارد. محفل خواهران همیشه بهتر می داند. نگهبانان حفاظت و خدمت خواهند کرد. وقف نشدگان هرگز پشیمان نخواهند شد. و تو باید همیشه مراقب حصاری که دهکده را احاطه کرده باشی، حصاری که از دهکده در مقابل جنگل دست ها و دندان ها محافظت می کند. اما به آهستگی، بعضی حقایق در حال ناامید کردن او هستند. او چیزهایی را می آموزد که هرگز نمی خواست در مورد پیمان خواهری و نگهبانان آن و قدرت هایشان بداند، و در مورد وقف نشدگان و بی رحمیشان. وقتی حصار شکاف بر می دارد و دنیا به آشوب کشیده می شود، او باید بین دهکده اش و آینده اش انتخاب کند، بین کسی که دوست دارد و بین کسی که او را دوست دارد. و باید با حقیقت در مورد جنگل دست ها و دندان ها روبرو شود. آیا او می نواند بیرون دنیایی احاطه شده با این همه مرگ زنده بماند؟ |
من کتاب رو خوندم..برای اولین بار اول از همه
کتاب خوبی بود. جدی میگم. قوی نوشته شده بود و ترجمه هم نسبتا خوب بود اما مطمئنا نیاز به ویرایش داره مثلا یه جا خوندم نوشته بود با بازوهای باز بهم خوش آمد میگن... اون آغوش بازه. و این اصطلاحه.فکر میکنم رو اصطلاحات باید کار بشه
برگردم سر کتاب داستان دختری که در دهکده ای بسته هست و دنیاش رو زامبی ها تصرف کردن
یه مقدار کتا ب منو یاد فصل دوم یا سوم واکینگ دد انداخت که توی زندان بودن امااز نظر یه کتاب اخر الزمانی سیر خوبی داشت.
یه کتاب خوب بود واقعا
چهل صفحه از کاتب مونده پس من هنوز اخرش رو نمیدونم اما تا اینجا
یه عشق اخرالزمانی تو سرزمین زامبی اها هستش و ادمهایی که رویای ازادی و رویای رسیدن به دریا رو دارن
فضای داستان یه جورایی بستس انگار محصور بودن شخصیتها رو میتونم احساس کنم که به نظرم این یعنی نویسنده خوب نوشته اما وقتی به بخش فرار تو جنگل میرسیم تنها چیزی که داریم جنگل هست و علائم که این ضعیف بود. یه مقدار هم ویرایش کتاب و ترجمش ایرادهایی داشت که قابل گذشته.کلا کتاب خوبی بودش
من دیشب این کتابو خوندم
فضاسازیش خیلی خوب بود دقیقا حس گیر افتادن و محاصره بودن در یک دهکده بسته رو منتقل کرده بود اما ضعف زیاد داشت
در واقع داستان رو منطقی جلو نبرده بود که بدونی چطور و چرا این زامبی ها ایجاد شدن چرا این دهکده بریده در حقیقت داستان رو روی اون داستان عاشقانه جلو برد بیشتر تا زامبی ها
با این حال قوی نوشته بود
مقادیری درگیر کننده بود
ازش لذت بردم
خب میدونم خیلی وقت از نقد این کتاب می گذره ولی من واقعا الان وقت کردم بخونمش:40::17:
کتاب خوبی بود به طوری که واقعا منو درگیر کرد و تا تمومش نکردم نشد بزارمش کنار
فضاسازی و شخصیت سازی عالی بود
ولی نیاز به ویرایش اساسی داشت از اواسط کتاب حس کردم هدف نوشته تغییر کرده از نجات و حفظ دهکده به یک داستان عاشقانه تغییر کرد
همچنین واقعا بعضی سوال ها رو بی جواب گذاشت و بیشتر از این که ژانر وحشت و زامبی باشه روی ژانر عاشقانه مانور میداد
از همه ی اینا که بگذریم کتاب خوب و نوشته ی قوی بود ازش خوشم اومد
شاید نباید تغییر موضع میداد