خو این تاپیک که از اسمش پیداس چیه :29:
بامزه ترین خاطره هاتون رو بگین تا بخندیم :دی
سوتی موتی . اتفاق . هرچی که دارین رو کنین
خو خودم شروع میکنم یختون وا شه :15:
اقا ما خیلی سال پیش نزدیک هف هشت سال پیش رفتیم ترکیه بعد اونجا من سوار یه پونی (اسبای کوچولو ) شدم . اون یارویی که قرار بود منو منو بگردونه با اسب افسار اسبو ول کرد منه ابله هم عین تو فیلما پامو زدم تو پهلو اسب . اسبه عین خر رم کرد. منم از ترس داشتم سکته میکردم . اسب که نبود موتور جت بود . من از رو زین داشتم میوفتادم هی چنگ میزم به زین نیوفتم . بعد اشتباهی چنگ انداختم به اسبه اسبه ترسیده بود و رم کرد خلاصه اون یارو دوید دنبال اسبه ارومش کرد منم عین روح شده بودم از ترس .
صحبت از سسسسوتیییی پیش اومد من یه سوتی صوتی براتون بگم
یه درس برنامه نویسی داشتیم تو دانشگاه استاده میخواس امتحان بگیره و بچه ها همه شاکی مام که هیچی نخونده بودیم از موقعیت استفاده کردیم یه ویروس توی همون 10 15 دقیقه نوشتم که سیستم رو پشت سر هم ریست میکردو استارت اپشم توی رجیستر گذاشته بودم تسک منیجرم اجازه نمیداد بالا بیاد و بعد یکی یکی ریختم روی سیستم های سایت ، البته اون زمان رمز رمز دیفریز سایتو داشتم اقا اومدیم سیستما رو ویروسی کردیم و استاده اومدو اعضاب خراب امحان کنسل شد یه ساعت بعد کلاس عملی برنامه نویسی بود با همون استاده که من عاشقش بودم رفتم یکی یکی سیستم ها رو پاک کردم و رفتم گفتم استاد بیا ببین من تونستم سیستم ها رو درست کنم اونم باور نکرد اومد گفت کو سیستما گفتم اه اینا ببینو حال کن یه + هم بزار جلو اسم من :دی
اقا این استاده زرگ تشریف داشت گفت کو فایل ویروسه چطور پاکش کردی اقا مام جو گرفتمون و شروع کردیم کلاس گذاشتم اخه رو پرژکتور بود و جلو همه بچه ها من به استاد نشون میدادم یعنی حالی داشت عجیب! بعدش استاده فایل ویروسه رو دید که من کپی کردم رو فلشم اومد روش یه راست کلیک کرد رفت تو قسمت امضای فایل ویروسه و گندش در اومد!!!!
من که فکر نمیکردم استاده اینقدر سیریش باشه اسم خودمو به عنوان سازنده ویروس توی پروپرتیس فایله نوشته بودم ! و استاده هم دیدش! ولی بنازم جلو بچه ها یه کلاسی برام گذاشت که نگو گفت تک تک خطو ویروسو باید برای همه توضیح بدی و اخرشم با یه کفو سوتو جیغو هورا من رو بد رغه کرد
بعله تو دانشگاه کلا من یه سر اصلی کله کردن امتحانا و کلاسا بودم هنوز ویروسه رو دارم کسی خواست بگه براش بفرستم بره حال استادا رو بگیره بکنه تو قوطی!
پ ن:
راستی استاده 3 تا درس باش داشتم 3 تا رو بهم 20 داد دمشششش گرم اقای قطره سامانی بود! الان دانشگاه تهران داره درس میده !
خب فعلا تنها چیزی که اومد ذهنم شیطنت کوچیکمون تو کلاس زبان بود.
خب ما یه معلم زبان داریم شدیدا سخت گیر تا ثانیه 60 ام کلاس ازمون کار میکشه. قرار بود معلمه بیاد کلاس ماهم تو هول و ولا که چیزی نخوندیم. یهو یه زنبوره از پنجره اومد تو ..تو این جیغ و داد دوستم کتاب یه همکلاسی نچسب رو برداشت و انداخت طرف زنبوره خلاصه زنبوره مجروح شد و افتاد زمین . زنده بود ولی نتونست پروزا کنه. یکی از بچه های دلاور کلاس در حینی که من مشغول دفع یه زنبور دیگه بودم(زنبور دیگه هم کمی بعد اومده بود کلاس) زنبور رو انتقال دادن روی صندلی معلم. ولی خب اگه یکی خوش شانس باشه چیکار میشه کرد؟!
زنبوره درست قبل اینکه معلم رو صندلی بشینه خودشو پرت کرد پایین. کل کلاس هم صرف این شد که نکنه زنبوره که حالا داره میپره بیاد خودمون و نیش بزنه و نقشه مون رو بشه...