Header Background day #27
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

نقد هفتگی کتاب: حلقه جادوگر 1: جستجوی قهرمانان

1 ارسال‌
1 کاربران
0 Reactions
3,354 نمایش‌
hera
 hera
(@hera)
Noble Member
عضو شده: 2 سال قبل
ارسال‌: 576
شروع کننده موضوع  

تالارگفتمان 1
نویسنده: مورگان رایس
ژانر: فانتزی حماسی، ماجراجویی

تاریخ انتشار: 1 ژانویه 2012

خلاصه:

یکی از آثار پرفروش سایت آمازون و اثری دیگر از مورگان رایس نویسنده یادداشت های خون آشام است به اذعان منتقدین این کتاب در راستای ادامه دادن راه اثر نویسندگان هری پاتر و چرخ زمان می باشد. این کتاب در ژانر فانتزی حماسی نوشته شده است.
این کتاب روایت کننده ماجراجویی های سرنوشت پسری به نام تور است که از روستایی کوچک به سمت سرنوشتی گمنام قدم پیش می گذارد و در صدد است تا در زندگی فعلی خود تغییر دهد و به هدف خود در زندگی دست یابد.

لینک دانلود کتاب

نظر سمیه بانو:

کتاب خوبی بود دوستش داشتم قبلا خونده بودمش البته شخصا فکر میکنم یه ویرایش اساسی لازم داره اما به جز اون داستان روون بود خوب نوشته شده بود و در خیلی جاها خلاقیت داشت یه مدت بود که سر فرصت یه کتاب رو نخونده بودم البته داستان یه کم هم تکرار داره. ماجرا درباره پسریه که توی خونه با رفتار متضاد پدرش روبرو هست. پدرش به سه تا برادرش حسابی پر و بال د اده درحالی که پسر چهارم رو طور دیگه ای نگاه میکنه. اون یه چوپانه و برخلاف برادراش جثه ریزی داره. ارزوش پیوستن به گارد پادشاهیه اما پدرش بهش اجازه داوطلب شدن نمیده. حتی وقتی بدون اجازه اقدام میکنه به خاطر هیکل ریزه میزش رد میشه. حالا دوتا انتخاب داره به حرف پدرش گوش کنه و عمرش رو به چوپانی و گوسفند چرونی بگذرونه یا دنبال ارزوهاش بره این دوراهی معمولا سر راه هر فردی قرار میگیره.

نظر rezA:

خب داستانش طرفدار که کم نداره ماشالله من ی مدت پیش خوندمش. الان نه. واسه همین درست یادم نیست. اما اینو یادم میاد که با اینکه خیلی داستان خوبی بود و به شدددت جذبش شدم، ولی توی طول داستان همش احساس میکردم از نظر احساساتی داستان خشکه?

نظر نفیسه:

یکم زیادی تکراری بود یه فرد که کاملا کم اهمیت و تازه باهاش بد رفتاری هم میشه در نهایت همین فرد به جایگاه خیلی خوبی می رسه و تازه فرد مهمی هم میشه خیلی به ویرایش نیاز داشت

نظر من:

کتابش به شدت کلیشه بود و شخصیت هاش به طرز عجیبی بی منطق انگار که کل دنیا برای اینه که به ساز شخصیت اول برقصن و تو چند صفحه آخر یه دفعه قضیه برعکس شد و انداختنش زندان تو یه اتفاق واقعا مسخره که مشخص بود پسره بی تقصیره نغمه هم شروعش با کلیشه است ولی بعد از قتل ند با سرعت زیادی از کلیشه های حماسی فاصله گرفت و در مورد این کتاب استفاده نویسنده از کلیشه تا حد زیادی اغراق آمیز بوده اما نسبتا جالب و اینکه کلیشه فقط یه ابزاره می شه خوب یا بد استفاده شه


   
نقل‌قول
اشتراک: