Header Background day #19
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

چگونه داستان نویسی را شروع کنیم؟

1 ارسال‌
1 کاربران
11 Reactions
1,599 نمایش‌
ZAHRA*J
(@zahraj)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 544
شروع کننده موضوع  

Rachelle ArlinCredo

همه می‌دانند که نوشتن داستان به راحتی نمایشنامه یا شعر نیست، این ادبیاتی خلاقه است که باید برای احساسات خواننده جذابیت داشته باشد. چون داستان کوتاه توصیف‌های نویسنده از واقعیت را انتقال می‌دهد، باید استفاده ی هنری از زبان برای نشان دادن تجربه ی انسانی انجام شود. اما چگونه داستانی فوق العاده بنویسیم؟ چه مواردی را باید در اندیشه داشته باشیم تا درگیر داستان کوتاهی شویم که موفق باشد. این جا راهنمای کوچکی برای شروع به کار شما آورده‌ایم.

خواندن

خواندن برای هر کسی که می‌خواهد بنویسد لازم است. برای این که بتوانید یک داستان کوتاه خوب بنویسید، ابتدا باید داستان کوتاه‌های دیگر را بخوانید، که به شما کمک هم می‌کند که بیاموزید چگونه دیگر نویسنده‌ها بر خواننده تاثیر می‌گذارند و از شیوه‌ی آن ها به عنوان مبنای آفرینش شیوه و تاثیر گذاری خود استفاده کنید .

الهام گرفتن

برای نویسنده‌های حرفه‌ای جاافتاده نیازی به الهام گرفتن نیست چون اندیشه به طور طبیعی جریان پیدا می‌کند و آن‌ها فقط آن اندیشه‌ها را به کلمه‌هایی روی کاغذ تبدیل می‌کنند . اما برای نویسنده‌های تازه کار مهم است که از چیزی الهام بگیرند چون نه تنها این الهام به شما کمک می‌کند که اولین بند نوشته‌ی خودتان را شروع کنید بلکه به شما در ادامه ی کار تا پایان یاری می دهد. الهام گرفتن شما می‌تواند با یک شئ‌، شخص یا حتا رخدادی که نمی‌توانید از یاد ببرید باشد

صحنه‌ها ( پلات‌ها ) را طراحی کنید

برای این که نوشته‌ی شما با وقایع داستانی که از قبل در ذهن دارید هم راستا باشد، خوب است که به طور خلاصه صحنه‌های داستان‌تان را روی کاغذ دیگری با دقت طرح ریزی کنید. شخصیت‌های احتمالی داستان‌تان را بنویسید و رخدادهای اصلی را به ترتیب فهرست کنید. نباید تفصیل زیادی برای رخدادها بنویسید چون این فقط به عنوان یک طرح اولیه خام برای آن چیزی که داستان شما شبیه آن خواهد بود، است

راوی( نظرگاه ) داستان‌تان را انتخاب کنید

این که چه کسی داستان را روایت می‌کند و چه طور می‌گوید برای این که یک داستان کوتاه تاثیر گذار باشد بسیار حیاتی است. منظر داستان، به طور بنیادی حس و آهنگ داستان را تغییر می‌دهد. از این رو شما باید با دقت از قبل برای تفکیک نهایی زاویه‌ی دید مورد استفاده در داستان تان تصمیم بگیرید، مطمئن شوید که این زاویه‌ی دید در تمام داستان شما ثابت می‌ماند تا همخوانی آن برقرار بماند

شخصیت‌ها را در ذهن بپرورید ( شخصیت سازی)

برای یک داستان کوتاه، حداکثر تنها سه شخصیت اصلی بیافرینید. شخصیت‌های اصلی زیاد داستان شما را گیج کننده در می‌آورد چون هر شخصیت جدید بعد جدیدی برای داستان مهیا می‌کند. هر شخصیت باید بیش از یک کاریکاتور سطحی و مبتذل باشد. حرف‌های شخصیت‌هاتان را طوری بنویسید که با خصلت های آن ها تناسب داشته باشد. آن ها را قابل قبوت ولی مرموز بسازید.

مقدمه ی خوبی فراهم کنید

وقتی همه چیز را طراحی کردید، با شتاب اولین بند داستان تان را بنویسید . شخصیت های اصلی تان را معرفی کنید و فضا را به نمایش بگذارید . فضا باید جایی باشد که درباره اش زیاد می دانید تا بتوانید تصویر لازم برای صحنه ای که به روشنی تشریح شده در اختیار خواننده بگذارید . مقدمه ی داستان تان را جالب بنویسید تا خوانندگان را علاقمند کنید و آن ها را تشویق کنید که تا آخر آن را بخوانند. علاوه بر این مهم است که جزییات اصلی و بخش بزرگ‌تر جریان را عقب تر بیاورید تا رازگونگی آن حفظ شود.

طرح داستان بی نظیری را گسترش دهید

از دل مقدمه‌ی‌تان رخدادهایی را بیرون بکشید که سرانجام مساله یا درگیریی را برای شخصیت یا شخصیت‌ها می‌آفریند. پس از آن چیدمانی از سرنخ‌ها را گسترش بدهید تا خواننده را علاقمند، کنجکاو و هاج و واج نگاه دارد. با پیشرفت داستان درگیری‌ها را تشدید کنید. این کار فقط خواننده‌ی شما را به شوق نمی‌آورد که بیش تر بخواند بلکه آن‌ها را به داستان شما متمرکز می‌کند

نشان بدهید، نگویید

شخصیت‌ها باید آن‌هایی باشند که جوابگوی بیان داستان از طریق اعمال و گفته‌هاشان باشند و نه این که نویسنده به خواننده بگوید که چه چیزی بیان می شود . به جای گفتن، ” آنت واقعا از بهترین دوست‌اش کریستینا ناراحت بود که دوست-پسرش را از چنگ اش در آورد” ، بگویید ” آنت درد شدیدی در معده اش حس کرد از این خیانت که کریستینا به او نزدیک می شود و لبخند ملیحی به رویش می زند. او به سختی نفس کشید و سعی کرد خودش را آرام کند که با خشم فروخورده بگوید :” امیدوارم حالا خوشحال باشی که خودت را مثل یک دوست جا زدی”

از فعل معلوم استفاده کنید

تا جایی که می‌توانید سرزندگی بیشتری به داستان‌تان بدهید. برای این کار، فعل‌ها را به صورت معلوم در داستان‌تان استفاده کنید. به جای گفتن” گل‌ها به وسیله‌ی جوانا جمع شد” ، بگویید ” جوانا گل ها را جمع کرد”

هر از گاه از دیالوگ استفاده کنید

در زندگی بخشیدن به داستان تان، آوردن دیالوگ مهم است. از دیالوگ فقط برای برجسته کردن شخصیت‌ها استفاده نکنید . از آن برای باز کردن هویت شخصیت برای خواننده سود ببرید. به صورت نقل مستقیم از آن استفاده کنید مانند”برو آن جا!” به جای این که غیر مستقیم بگویید:”دختر به او گفت که برود آن جا”

مرجعی را دم دست داشته باشید
یک مرجع خوب مانند فرهنگ نامه یا لغت نامه در آفرینش داستان خوب حیاتی است. می‌توانید از آن ها برای چک کردن هجی کلمه‌ها استفاده کنید و واژه هایی را پیدا کنید که با متن شما همخوانی بیشتری دارند. به جای استفاده از یک جمله یا پاراگراف بلند می‌توانید از یک یا چند کلمه برای آرایه‌ی چیزی که می‌خواهید بیان کنید استفاده کنید. اغلب اوقات یک واژه تاثیر بیشتری از یک پاراگراف کامل یا زبان گزاف دارد.

موجز پایان بدهید

پایان بندی ها مانند سورتمه سواری خطرناک است. برای پایان بندی خوب، توصیه می‌شود کمی پیچ و خم اضافه کنید. پایان بندی تان را بی‌نظیر کنید اما تن به پایان بندی سرسری ندهید. سعی کنید رضایت بخش باشد اما خیلی قابل پیش بینی نباشد. به یاد داشته باشید که کوتاه باشد اما دقیق و پویا تا خواننده با حس هم‌آوایی بماند. پایان‌بندی شما همه چیز از آغاز تا پایان را خاتمه می‌دهد.

ویرایش و بازخوانی کنید

بعد از آن که آخرین کلمه های داستان تان را هم در آوردید، زمان شروع چرخه ی ویرایش است. با دقت به اثرتان وارد شوید و تمام اشتباهات را با توجه به ساختار جمله، کاربرد کلمه، قالب، نقطه گذاری، دیکته، هجی، دستور زبان و بررسی توصیفی درست کنید. کلمه ها، عبارت‌ها و حتی پاراگراف‌هایی که به نظر نمی‌رسد در عناصر اصلی داستان شرکت داشته باشند را پاک کنید. بعد از این کارها بگذارید برای چند روز یا حتی چند هفته کناری بماند و بعد دوباره آن را ویرایش کنید. در فرصت های مختلفی داستان‌تان را دوباره بخوانید . این کار به شما امکان می دهد موارد مختلفی را که می خواهید تغییر دهید تا داستان شما در بهترین حالت اش جلوه کند‌، ببینید.

بگذارید دیگران با خواندن امتحان کنند

اجازه بدهید دوستان‌تان کار شما را بینند. ممکن است اشتباهاتی که از دید شما پوشیده مانده را تشخیص بدهند. مثلا، بعضی از کلمه‌ها یا سطرها که شما خیلی دوست‌شان دارید، آن ها را سر در گم می‌کند. در این مورد باید برای تغییر یا حذف کامل آن تصمیم بگیرید.
به یاد داشته باشید که شما برای این نمی نویسید که باید بنویسید بلکه می نویسید چون می خواهید که بنویسید.


   
masuodmohararzade2، ida7lee2، faezeh و 8 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
اشتراک: