Header Background day #08
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

ترک بر دیوار بدیهات

3 ارسال‌
3 کاربران
20 Reactions
3,910 نمایش‌
wizard girl
(@wizard-girl)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 607
شروع کننده موضوع  

ماهنامه شیرازه کتاب
شماره 6،7آذر و دی 1394
از مجموعه کتاب نخوانی

ترک بر دیوار بدیهات

برای بسیاری از ما ، اولین روز ورود به دانشگاه ، به اندازه اولین روز ورود به مدرسه هیجان انگیز است ؛ روزی که به شب محفوظات طوطی وار دوازده سال دانش آموزی گره خورد ؛ روزی که گمان می بردیم صفرهای ما در مقابل یک هایی که در دانشگاه خواهیم آموخت ، ارزشمند و ارزشمندتر می شود . متاسفانه برای نسل ما ، دانشگاه آن گمشده مطلوبی نبود که سیمرغ وار در پی اش بودیم ؛ هر چند سعی می شد یا سعی می کردند تا با تبلیغات ، دانشگاه را محل کسب دانش ، قالبمان کنند . از خیلی قبل تر ، اتفاقی افتاده بود که در ضمیر ناخودآگاه ما ، اجازه نمی داد دانشگاه محلی برای کتاب خوانی باشد . نسل ما در بهترین حالت ، درس خوان بود نه کتاب خوان . این نسل ما هم که می گویم ، برای خودش حکایتی است : نسلی که صرفا به واسطه دانشجو بودن در جرگه فرهیختگان واقع می شد و حتی این امتیاز را می یافت که به خواستگاری برود و با همین سِمت ، زن بگیرد !

تمام دوازده سال دانش آموزی ، به ما یاد داده بودند که باید دانشگاه بروی تا حرفت را بخوانند و بخرند . دوازده سال ؛ اول ، صفِ صبحگاه و بعد کلاس . حتی روز های سرد زمستان .
صف صبحگاه ، مرکز قدرت نمایی شاگردهای مدرسه بود . از خواندن قرآن و شعار ه‍فته و سرود های دسته جمعی گرفته تا ادای دکلمه با حرکات متناوب دست در هوا ، ورزش صبحگاهی ، چمک کردن بهداشت و گاهی سخنرانی های بی سر و تهی که رنج روی پا ایستادن را داشت ؛ ولی به حضور در کلاس می ارزید .
یک بار که در صف صبحگاه ، مرتب و منظم ، ولی سر به هوا ایستاده بودم ، ناگهان بچه ها صدایم کردند : «آهای ، خانم ناظم تو رو صدا میزنه . برو بالای صف دیگه.» با شنیدن این خبر ، ضربان قلبم ایستاد .
هر کدام از پاهایم ، اندازه یک کوه یخ بود ؛ ولی فریاد خانم ناظم مرا به چشم بر هم زدنی ، بالای صف کشاند .ناظم تند ، تند حرف هایی می زد ؛ از درس خواندن ، از کتاب خواندن ، از کتابخانه مدرسه . یکی در میان ، حرف هایش را نمیشنیدم . نگاه بچه های مدرسه روی دوشم سنگینی می کرد . دهانم خشک شده بود :
« از این شاگرد فعال در کتابخانه ، به عنوان کتاب خوان ترین فرد مدرسه تقدیر می کنیم .»
از صدای دست های بچه ها برای تشویق کتاب خوان ترین شاگرد مدرسه ، به خود آمدم . یخ وجودم کم کم آب شد . آب دهانم را قورت دادم و نفس راحتی کشیدم .
سرم را بالا گرفتم و زیر چشمی نگاهی به هم کلاسی هایم انداختم . گویی نوبل کتاب خوانی را گرفته ام . حس شیرین کتاب خوانی را بارها و بارها تجربه کرده بودم . با نوازش آن خوابیده ، با رویاهایش پرواز کرده ، با داستان هایش اشک ریخته و با هوای تازه اش نفس کشیده بودم .
ناگهان از بین جمع ، صدایی تلخ گفت :« مگه کتاب خوندن هم جایزه می خواد؟!»
و بعد ، صدای خنده بچه ها که بادکنک افتخاری را که خانم ناظم باد کرده بود ، به طرفة العینی منفجر کرد ...
هنوز هم هر گاه کتاب میخوانم ، تلخی کلام گزنده آن دانش آموز ، ذائقه ام را آزار می دهد .
هزار بار به این فکر کرده ام که چرا باید دانش آموزی را به خاطر زیاد کتاب خواندن تشویق کرد و آن تشویق را کوبید توی سر بقیه؟! یا در سطح کلان تر ، چرا باید به خاطر کتاب خواندن یا به عبارت بهتر ، کتاب نخواندن ، مشمول سیاست های تشویقی شویم ؟! کتاب قرار است کجای زندگی ما را پر کند یا به کدام نیاز ما پاسخ بدهد که سرانه اش برایمان نگران کننده و مهم باشد؟! سهم کتاب در دنیای امروز ، برای کسب علم و دانایی چقدر است ؟! اصلاکتاب خواندن ، چه سهمی در موفقیت انسان های امروز دارد ؟!
همین آمار نیم بند کتاب خوانی را نیز مدیون مدرک دارهایی هستیم که با جزوه و مقاله و نهایتا فلان کتابی که به زور فلان استاد و یا فلان پروژه درسی تهیه کرده اند ، کسب علم و معرفت ! میکنند و آمار سرانه ی مطالعه را افزایش می دهند. نه اشتیاق مدرسه و نه تلاش برای کسب رتبه و مدارک علمی ، نه سیاست های حمایتی و تشویقی و نه هفته ها و نمایشگاه های کتاب ، سرانه مطالعه را افزایش نمی دهند ؛ مادامی که پاسخ این سوالات اساسی ، جزئی از بدیهات ذهنی و خدشه ناپذیر یک ملت نشود .

یادداشت
مرضیه احمدی


   
Pouryakht2, sorosh, barsavosh and 11 people reacted
نقل‌قول
danialdehghan2
(@danialdehghan2)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 105
 

متن جالب و تلخی بود
اصلا چرا باید کتاب بخونیم؟ مگه هر کتابی که میخونیم باید علمی باشه؟
یادمه اون موقعی که شروع کرده بودم کتاب های ژانر فانتزی میخوندم خیلی از افراد سرزنشم میکردن که این کتاب ها به چه دردی میخورن؟ بشین درست رو بخون. اون موقع جوابی براش نداشتم ولی الآن میتونم بگم هر کتابی چه خوب چه بد ، چه علمی چه غیر علمی ارزش حداقل یک بار خوندن رو داره چون به غیر از مطالب علمی که از کتاب های علمی یاد میگیریم، کتاب های دیگه باعث میشن ذهن آدم فعالتر بشه، بازتر بشه، راحت تر فکر کنیم و خیلی کار های دیگه که به واسطه ذهن انجام میشه. حتی به نظر من کتاب های فانتزی باعث میشه که ذهن خیلی بیشتر تحت تاثیر قرار بگیره و فعال تر و خلاق تر بشه.


   
پاسخنقل‌قول
لینک دانلود
(@linkdownload)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 952
 

چی بگم....
بیشتریا به نظرم یه هول کوچیک برای کتاب خونادن نیاز دارند. شاید قسمتیش تقصیر ماست که هولشان نمیدیم


   
پاسخنقل‌قول
اشتراک: