سلام میلاد، چطوری؟ حالت خوبه؟
خب قطعا متعجب شدی که چرا اسم تو بالای این تاپیک خورده. بذار برات توضیح بدم.
ما و بچه های بوک پیج که زیاد میریم تو سایت میریم و اینا، متوجه یه چیز ضد حال توی تو شدیم.
اینکه امسال عید پیش خانوادت نیستی. البته بذار بهتر بگم، تو چندین عید رو بدون خانوادت گذروندی. ما و بچه های بوک پیجم که همچین چیزی رو دیدیم. تصمیم گرفتیم برات یه تاپیک عیدی بزنیم و توش بگیم که: پسر درسته امسال پیش خانوادت نیستی، ما هم هیچ وقت خانواده ی تو نمیشیم. ولی اینو بدون که ما بچه های بوک پیج پشتت هستیم و الان یه تعداد آدم مشتی و خفن با کلی عیدی اومدن که حالا نورورزی که یه روز ازش باقی مونده رو بهت تبریک بدیم، عیدی بهت بدیم و جشن بگیریم.
اینم بدون که این یه تصمیم از جمعی از بچه ها بوده. رضا، بانو حریر، حسین، ممد و .... .
خب دیگه اشک و اینا رو بریزیم دور و بریم سراغ بخند خنده داره ی من، اسپشیال مخصوص میلاد!
خب همانطور که همه این شکلیند، میلاد در یک سالی در یک خانواده ی مذهبی متولد شد. وی از همان ابتدا بسیار آدم سفت و سختی در دینش بود. درست مثل عکس های زیر:
در عکس زیر میبینید که میلاد و دوستانش چه میکنند!
او پس از مدتی درس خواندن تصمیم گرفت به عرصه ی موسیقی های لایت و آرام وارد شود. عرصه ای که او را به اوج موفقیت رساند(البته موسیقی اسلامی بودا:دی)
اما اتفاقی عجیب در زندگیش افتاد که او را متحول کرد. دیدن فرد زیر!!!!!
همین فردی که در بالا مشاهده میکنید باعث تغییر و تحول میلاد شد. که سیر تغییر را در زیر میبینید.
و در نهایت او به موجود دهشتناک زیر تبدیل شد
اما او وقتی خودش را در آینه دید تصمیم به تغییر و تحول گرفت، تغییر و تحولی که در نهایت منجر به این شد وی سر از کار های نظامی در بیاورد.
وی همکنون به عنوان نویسنده در بوک پیج کار میکند. ولی شایعات حاکی از آن است که وی گروهک تروریستی جدیدی به نام مالش تشکیل داده که تشکیلات مخوفی است و سربازانش مانند عکس زیر بسیار وحشتناکند!
دیگر اخباری از میلاد در دسترس نیست.
راستی میلاد داداش، بازم عیدت مبارک، امیدوارم سال خوبی داشته باشی و از عیدی من لذت برده باشی. اینم بدون که:
نوکریم فرمانده!!!!
به به به، ببینین چه خبر شده، گرگ تنهای جنگل ها سیبری مگه نیاز به تبریک گفتن عید داره.
ای روزگار ای جوانی، ای روزگار تنهایی.
بالاخره تموم میشه. شما هر کی هم بشید جاتون صاف تو سینه قبرستونه. نصیحت معلم ما به ما البته به این صداقت نگفت.
ولی نه برادر من نه خواهر من مگه دنیا بچه بازیه، من مگه قابل مقایسه با انشتین هستم، ( البته حمل بر خود ستایی نباشه ولی اگه داوینچی باشه شاید بشه یه کاریش کرد.) مگه ممکنه.
میلاد کسی که اختفای هویت رو در حد فرا زمینی ها رعایت میکنه، سرباز جان بر کف داستان های کوتاه یه سیبل عالی برای نقد ( اینو باور نکنید، البته امتحانش مجانیه) کسی که اگه تو محل کارش باشه...........
خوب این شخص خدوم و زحمتکش که شاید بشه گفت موج نوی داستان های کوتاه بوک پیج رو راه انداخت در حال حاضر دور از خانواده خودش داره عاطل و باطل میگرده ادعا هم میکنه وای دلم تنگ شده. خوب چه اراجیفی سرودم. عیدت مبارک.
میلاد جان سال نوت مبارک
ایشالا که هر سال رو در کنار بهترین افرادی که میشناسی بگذرونی و بهارهای زیاد و زیبایی رو ببینی
:53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53::53:
میلاد عزیز عید تولدت مبارک :دی
خیلی ها ممکنه الان از خانواده هاشون دور باشن ولی حضور خانواده ها همیشه به ما نزدیکه، همه جا حمایتمون می کنن پس غم به دلت راه نده
ایشالاه که سال جدید سال آرزوهاست و به همه ی خواسته هات تو همین امسال خواهی رسید :8:
ممنون از دوستان عزیز ولی اون چیزی که شما فکر می کنید من نیستم ، من لیاقت این همه محبت دوستان رو ندارم واقعام من رو شرمنده می کنید بازم از همتون ممنونم :53::53::53:
یاعلی
میلاد عزیز سال نوت مبارک و بدون که این جا ما همه مثل یه خانواده ایم و قطعا این کار فقط یه تشکر کوچک از کارهایی بود که در سایت انجام میدی:53:
عیدت مبارک آقا میلاد! هزار و خورده ای سال عمر مفید و با شادی برات آرزو می کنم...
بزار ببینم آرزوم برآورده میشه یا نه. هومم؟
میلاد:9a1d645a22388add4f9
جنگ و جنگ و جنگ. در فالت جنگ ریشه دوانده و خون فواره می زند... سری به کناری پرت می شود و دل و روده...
لعنتی:13: یکی کانال رو عوض کنه -_-
خب....الان درست شد.
در فال تو عشق و زیبایی و خیانت...
-_- نگفتم بزنین جم تی وی. حیا کنین.
خب... احساس خورد شدگی می کنی، حس رها شدگی در وجودت انباشته شده... تنهایی، سردت است...
دیگر نگران این ها نباش! نگرانی تو همین جا خاتمه می یابد، زیرا که...کفش تن تاک را امتحان کن! و چای...( اینجا تبلیغ ممنوع است)
دقیقا سه ماه و هفت روز دیگر خبر بسیار خوبی به تو می رسد! از آن خبر ها که مانندش تا دهه ها یافت نمی شود...گوی کمی تار است و من دقیقا نمی دانم خبر در چه رابطه ای ست...
میلاد! گوی با تاکیید اشاره دارد به تو بگویم که...لطفا در هنگام نوشتن داستان هایت دقت بیشتری به خرج بده...بنویس، ویرایش کن، بازنویسی کن. بلافاصله آن را منتشر نکن.
در هنگام قدم زدن، شاخه گلی روی زمین می یابی. می خواهی آن را برداری که کمی جلوتر شاخه دیگری می یابی...
مسیری از گل تو را به دختر زیبایی در انتهای مسیر می کشاند، که پنجه آفتاب برای توصیف زیبایی او ناچیز است.
یک دل نه صد دل عاشقش می شوی.
می فهمی دختر سرهنگ است.
عقب می کشی!
چیزی که زیاد است دختر زیباست، والا!( از نظر حقوق زنان این جمله ایراد اساسی دارد، چند روز دیگر برای گوی یک حادثه دلخراش اتفاق می افتد)
تصمیم گرفته ای به کار خود بپردازی و امور دنیوی را رها کنی...فکر خوبی است. من یک غار با ویو عالی و کف پارکت می شناسم، رفت و آمد خرس هایش هم صدمه ای به کسی نمی زند.
تارک دنیا می شوی...با ریشی انبوه و بدنی لاغر و استخوانی... چند سال دیگر که به تو سر می زنیم ترکیبی از گاندی و دامبلدور را می بینیم...
میلاد به میادین رزمی باز می گردد!
کماندویی را تصور کنید، با چشمانی بدون رحم و چهره ای خشن... حالا این تصور را با پسرکی لطیف که ذوق نویسندگی دارد ترکیب کنید!
میلاد را یافتید:)
نحوه مرگت...نحوه مرگت از پیری و در رخت خواب نخواهد بود! در فضای آزاد می میری و شاد باش....
سه احتمال مرگ برایت وجد دارد:
یا در اثر برخورد لنگه کفش همسرت با فرق سرت جان به جان آفرین تسلیم می کنیییی!
پاستیل مسمومی می خوری...و...خدا نگه دارت باشد.
بند کفش هایت زیر پایت گیر می کند و با مخ زمین می خوری!
روحت شاد یادت گرامی.
در زندگی بسیار سود خواهی کرد! شاد باش!
روزی سه وعده لواشک درج یک بخور، برای سلامتی ات تجویز می کنمممم!
( من قرار بود اینو پریروز بدم! شرمنده)
فال جالبی بود تا باشه از این فال ها :db459c4ae8a21f94ecc
ممنون حریر عزیز :18faa1d72931d039ea7
آقا ایووول تاپیک. من نوکر داداش میلادمم هستم :8:
پونصد میلیون سال عمر مفید داشته باشی بعد منم میام سربازت میشم. ولی خو پنجاه سال بیش تر نمیتونم در خدمتت باشم!
مرگ مرا فرا میخواند. البته من نمیخوامش ها :22:
من چیزی ندارم بدم میلاد! چیکار کنم حالا؟
استخدامی زدی میام عضو پایگاهت میشم دیگه.
دوباره هم بنده نوکر داداش میلاد میباشم.
دست امیر جونم درد نکنه. :دی چه فکر بکری.
راستی اون رضا که توی متن نوشتی منم دیگه توروخدا؟ آره؟ بگو که منم. من قلبم با میلاده:shy: