Header Background day #09
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

داستان کوتاه چیست؟

2 ارسال‌
2 کاربران
13 Reactions
4,258 نمایش‌
lord.1711712
(@lord-1711712)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1032
شروع کننده موضوع  
داستان کوتاه
ولف دیتریش اشنور
ترجمه‌ی سید سعید فیروز آبادی
تایپ: Blackmarauder



داستان کوتاه چیست؟ هر چه باشد آن نیست که نویسندگان امروزی به یاری صفحه‌ی ادبیات روزنامه‌ها ساخته و پرداخته‌اند، زیرا امروز داستان کوتاه دیگر قدر و منزلت خود را از کف داده فاقد طنین ادبی شده است. داستان کوتاه حکایت کوتاهی است که در نهایت کمر به تسلی ذهن خواننده بسته است. اصول واقعی داستان کوتاه به فراموشی سپرده شده توانایی‌هایش بی استفاده مانده و ارزش‌هایش زیر خروارها یاوه‌سرایی و نقدهای بی‌پایه‌ی ادبی مدفون شده است.
پس مفهوم داستان کوتاه چیست؟ تفاوت آن با امثال و حکم در فشردگی همراه با نقطه‌ی اوج، با طرح داستان در گستره‌ی وسیع و هدفمند در ژرفای نثر آن است. داستان کوتاه لحن خشکی دارد و برشی برگرفته از زندگی است. آغاز و انتها در داستان کوتاه مطرح نیست. هر سطری خواستش را بیان می‌دارد. بیشتر در پی وحدت زمان است و زبانش ساده و بی‌آلایش است. با این همه نمی‌توان در آن نشانی از ابتذال یافت. شخصیت‌های داستان کوتاه هیچ وقت این گونه صحبت نمی‌کنند، امّا حس می‌کنیم قادر به این گونه رفتارند. از ویژگی‌های مهم دیگر آن پرهیز از شاخ و برگ و دوری از گزافه‌گویی است.
همین دو مشخصه نشانگر آن است که داستان کوتاه به هیچ روی هنر خاص کشوری نیست. تفاوتی ندارد که ما ریشه‌های آن را در گروتسک‌های مارک تواین یا داستان‌های ترسناک ادگار آلن پو جستجو کنیم یا در نحوه‌ی تأثیر هوشمندانه و نکته‌سنجی دقیق اُ. هنری، مهم آن است که داستان کوتاه به یاری نویسندگان پرآوازه‌اش نقش زلزله‌نگار روابط اجتماعی، سیاسی، و در کل انسانی را برعهده گرفته است. حتی فراتر از اینها مبدل به مدعی‌العموم، مدافع موجودیت انسان، و یک حربه شده است. داستان کوتاه در عین حال تکان‌دهنده‌ترین، سرسختانه‌ترین، و مؤثرترین ابزار مؤثر بر آحاد اجتماع است، از نقطه‌نظر ادبی نیز موفق‌ترین به شمار می‌آید.
ارزش واقعی داستان کوتاه در پیام انسانی، همدردی با مطرودان و مظلومان، انتقاد سخت و کوبنده از جامعه است. داستان کوتاه همواره جذاب است و هیچ‌گاه در خلاء جریان ندارد.
بیشتر متوجه روابط ملامت‌آمیز، متهاجم، همدردی برانگیز، و تکان دهنده است. هسته‌ی اصلی آن انسان است، نه انسان آرمانی، بلکه انسان، همان‌گونه که هست: رنج کشیده، آشفته و پریشان، آلوده به گناه، و نفرین شده. اتفاقی نیست که شخصیت‌های داستان کوتاه اغلب کودکان، بیماران روانی، زنان علیل، ولگردهای کودن، زوج‌های عصبی، و قهرمانان از درون مرده‌ی جنگ، آدم‌های حرّاف، ضعیف، کم بضاعت، و ناتوان است. اگر در پی آن باشیم که او را خدشه‌ناپذیر و متعادل نشان دهیم، تصویری دروغین عرضه داشته‌ایم، اما جز میل مفرط به واقعیت هیچ حربه‌ی دیگری نشانگر ارزش داستان ـ کوتاه ناب و واقعی نیست.
نویسنده‌ی داستان کوتاه از چه شیوه‌‌های ادبی بهره می‌گیرد؟ در وهله‌ی نخست زبان روایت بی‌نهایت بی‌آلایش و سخت روزمره است همراه با برودت و تأکید بر عینیت. «بیان شاعرانه‌ی معمول» در اینجا جایی ندارد. تمامی توجه معطوف به جریان پرهیجان و دقیق ماجراست.
نویسنده در سطح داستانش باقی می‌ماند. برای او اینکه شخصیت داستان به چه می‌اندیشد و آیا به این اندیشه جامعه عمل می‌پوشاند یا نه بی اهمیت است، امّا ژرف‌نگری به کفایت در میان سطور رخ می‌نماید. داستان کوتاه خوب همراه با شیوه‌ی نگارش رئالیستی خود دامی در برابر خواننده می‌گسترد که رهایی از آن تنها با کوشش فروان امکان‌پذیر است. گفتگوها غلوآمیز نیست و بیشتر بیانی ظریف، یکنواخت و محدود دارد، امّا با توجه دقیق به آواهای عادی و حساسیت آنها در می‌یابیم که فراز و نشیب‌هایشان به پیش‌پا افتاده‌ترین واژه‌ها نیز طنین خاصی می‌بخشد. از سوی دیگر او علاقه‌مند به تشریح موبه‌موی پدیده‌های روزمره است و آنها را به عنوان نقطه‌ی مقابل جریان داستان به کار گرفته از وجودشان به عنوان نقابی برای پنهان کردن علاقه‌اش به شخصیت‌های داستان سود می‌جوید . در کّلِ داستان به تعقیب همین شیوه می‌پردازد. دیگر موضوعات کوچک شمرده می‌شوند و افراد حاشیه‌ای هرگز مستقلاً پا به ماجرای داستان نمی‌گذارند. بلکه از دریچه‌ی دید شخصیت اصلی مشاهده می‌شوند.
از آنچه گفتیم چنین برمی‌آید که نام داستان کوتاه نامی خودسرانه بر یک نوع ادبی نیست. داستان کوتاه برای پیشرفت و تکامل نیازمند اصولی محکم و شرایطی کاملاً ملموس است؛ امّا این شرایط کدامند؟ بسیاری از این شرایط پرورده‌ی اجتماعند. در جامعه باید نابسامانی‌های سیاسی و اجتماعی قابل نقد وجود داشته باشد تا نویسنده‌ی داستان کوتاه بتواند آنها را به باد انتقاد بگیرد. در کشوری که مردم زندگی سیاسی منظم و مرفهی دارند، نگارش داستان کوتاه اگر امری محال نباشد ابزاری برای سرگرمی است. در وهله‌ی نخست داستان کوتاه نیازمند به فضاست، چه از نظر جغرافیایی چه از نظر ذهنی. تنگنا راه تنفسش را می‌بندد. باید شهرهای بزرگ را همراه با ملیت‌های مختلف با زبان‌ها و عقاید سیاسی رنگارنگ و گوناگون در کنار خود داشته باشد. او نیازمند راه‌آهن‌ها، استپ‌ها، جنگل‌ها و زمین‌های هموار است. در حوزه‌ی داستان کوتاه فجایع طبیعی باید امری معمول باشند. فجایعی همچون زلزله، حمله‌ی ملخ‌ها و توفان. باید به مجرمان فرصت داد تا از چنگ قانون بگریزند و جامعه درگیر روابط بدوی و غیرانسانی باشد. برای پیدایش داستان کوتاه بی‌تردید باید تحقیرشدگان و آنانی که دچار تبعیض نژادی‌اند وجود داشته باشند و قوانین نیز بر خلاف فردیت باشد.
اما داستان کوتاه نویسندگان خاص خود را دارد. نویسنده‌ی این نوع ادبی به دلیل تراکم افکار شاعرانه یا ایده‎‌هایش قلم‌فرسایی نمی‌کند. به خاطر منافع مادی نیز نمی‌نویسند. می‌نویسند، زیرا رنجیده، عصبانی، مضطرب و دردمند است. او همیشه پایبند اخلاقیات است، حتی به هنگام نگارش متون خشن. هیچ‌گاه در پی آن نیست که خواننده را خوشنود سازد. او پیوسته با واقعیات برخورد دارد. نویسنده‌ی داستان کوتاه بلندپروازی شاعرانه نمی‌کند، بلکه وجدانش انگیزه‌ی نگارش اوست. با این همه، همیشه تلاش است تا قالب داستان کوتاه را تکامل بخشیده ظرافت بیشتری در آن بگنجاند و آن را از تحقیر گونه‌های پر حجم دیگر ادبی مصون نگه دارد. بی‌تردید تمامی این تلاش‌ها بدون وجود علاقه‌مندان به ادبیات امکان‌پذیر نیست. این خود نیز وابسته‌ی وسایل ارتباط جمعی همچون فصل‌نامه‌ها، جراید و مجلات است. وظیفه‌ی وسایل ارتباط جمعی حمایت از داستان‌های کوتاه واقعی است.


   
andromeda، ida7lee2، mahdi.kholdi772 و 5 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
mehr
 mehr
(@mehr)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 839
 

MAMmad
فونت و نوشتارش رو درست کن! از لحاظ نگارشی مشکل داره! دوتای قبلی رو من درست کردم!


   
andromeda، ida7lee2، R-MAMmad و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
اشتراک: