تجربیات نویسندگی

من نکاتی که یاد گرفتم این بود:
1-به نثر و نوع گفتار شخصیت های داستانم توجه کنم(خدا مدیونه چقدر خوردم)
2-ریتم رو حفظ کنم.
3-یه چند وقت فصل رو نگه دارم و بعد از باز بینی بذارم(که تقریبا عمل نمیکنم و نخواهم کرد)
4- خواننده اصولا راست میگوید.

یه چیزی ک من فهمیدم در نوشتن اینه که باید زیاد خوند! مطالعه خیلی مهمه و هرچقدر فرد بیشتر آثار بزرگ رو مطالعه و تجزیه تحلیل کنه، سعی کنه از روی اونها به هنر های نوشتن پی ببره. سعی کنه ادبیات قدرتمندی داشته باشه، خواندن زیاد بیان بهتری رو میاره و تجربه ها و دانشی میده که میشه در راستای ایده های داستان ها بکار برد

من هنوز تجربه زیادی ندارم ولی به نظرم هرکسی که میخواد بنویسه بهتره یکی دوتا نکته رعایت کنه
1- قبل از اینکه بنویسین یک یا دو صفحه از یک رمان خیلی خوبو بخونید و کاملا به نوع نوشتاری و ادبیاتش توجه کنین
2- بهتره توی تجربه اول داستان بلند ننویسید...شاید به نظر رمان نوشتن اسون بیاد ولی وقتی که شروع کنید به مشکلات پی میبرید. یه جمله اشتباه در اول کتاب میتونه پایان کتاب شمارو بی مفهوم و بد کنه
3- انتقاد پذیر باشید...البته نه به این معنا که از نوشتتون دفاع نکنید ولی نظرات خوب رو بپذیرید

برای ایده پردازی حتما اون ایده رو برای کسی توضیح بدین
توضیح دادن باعث میشه مشکلات منطقی ایده گرفته شه ( توسط سوالاتی که طرف مقابل میپرسه )
و اینکه در توضیح دادن امکان رشد ایده هست.
داشتن یک کسی که کل ایده و روند رو بدونه و پیشنهاداتی ارایه بده ( حالا میخواد ویرایشگر باشه یا نه) خیلی ب روند داستان کمک میکنه

چند تا نكته از من(الكي مثلا من نويسندم):

1. موقعي كه حوصله نوشتن نداريد سعي نكنيد خودتونو مجبور به نوشتن كنيد چون اون چيزي كه مينويسيد واقعا يه چيز مزخرف ميشه و همچنين حتي براي خودتون هم قابل درك نميشه چه برسه براي خواننده.....
2. وقتي هيچ ايده اي نداريد براي ادامه داستان براي چند روز داستان رو نميه كاره رها كنيد و بعد دوباره سراغش بريد(ممنون از ممد جان كه اين روش رو به من پيشنهاد داد)
3. استفاده از قيد ها و يا آستفاده از آرايه تكرار در متن داستان باعث ميشه كه داستان روان تر و فضاي داستان واضح تر و همچنين متن دلنشين تر بشه
4. هميشه به نظر اطرافيان و دوستاني كه واقعا وقت ميزارن و داستان رو با دقت ميخونن توجه كنيد
5. سعي نكنيد زياد اغراق آميز بنويسيد كه خواننده رو از ادامه دادن منصرف كنه
6. لحضات احساسي داستان رو فراموش نكنيد اما زياد زياده روي نكنيد
7. بيان حس شخصيت ها براي اين كه خواننده بتونه با شخصيت همراه بشه خيلي مهمه
8. وجود مقداري طنز در هر نوشته اي بنظر من واجبه(اما زياد زياده روي نكنيد، امير حسين اين نكته رو براي تو گفتم almatra)
9. سعي نكنيد گره هاي زيادي در داستان بندازيد كه خودتون هم يادتون بره اون گره ها رو شفاف سازي بكنيد
10. آخر داستان را با يك فاجعه يا اتفاق خيلي مهم تموم نكنيد كه خواننده در سردر گمي بمونه
11. از توصيفات خيلي زياد بپرهيزيد
12. سعي كنيد ريتم داستان را يكنواخت نگه داريد
13. همون طور كه دوستان در پست هاي قبل گفتن مطالعه زياد داشته باشيد تا با لحن هاي مختلف آشنا بشيد
14. يك كار مهم اين هست كه موقعي كه يه داستان يا رماني رو ميخونيد خودتونو جاي شخصيت هاي مختلف بزاريد و سعي كنيد داستان رو با روش خودتون پيش ببريد
15. سعي كنيد بين بخش هاي مختلف نوشتتون يك انسجام قوي برقرار باشه
16. در نوشتن فانتزي هيچ موقع خواب هاي شخصيت ها و پيشگويي ها رو فراموش نكنيد چون ميتونن موضوع هاي جالبي رو براي گره انداخت در داستان ايجاد كنن
17. يك نكته مهم اين هست كه بتونيد بر روي افكارتون تمركز داشته باشيد
18. در آخر نزاريد زندگي واقعيتون تحت تاثير فعاليتتون در فضاي مجازي كه در ذهنتون و يا در كامپيوترتون هست قاطي بشه كه زياد عواقب خوبي نداره(اينو براي شخص نويسنده گفتم)

راستش بقیه بچه ها قطعا خیلی حرفه ای تر از من هستن توی نوشتن اما تو تمام مدتی که نوشتم یه سری مسائلی رو یاد گرفتم که حقیقتش هم نمیدونم برای همه کس کاربرد داره یا نه ...

یکی از این مسائل اینه که سعی کردم همیشه تو داستان هایی که می نویسم همیشه منفعل باشه ... یعنی داستان که داره پیش میره جوری نوشته بشه که شاید وسطش بتونم تمام سیر داستان رو تغییر بدم و ثبات نداشته باشم ... شاید بگید بی ثباتی تو نوشته یه ضعف برای نویسنده و نوشته اس اما من نظرم اینه که اگه به محتوای اصلی و شخصیت ها دست خورده نشه ، بی ثباتی توی داستان میتونه خیلی جذاب هم باشه چون حتی خود نویسنده از اون ایده ای که به دست آورده و به قول معروف اون جرقه ای که تو ذهنش ایجاد شده خیلی لذت میبره !

یه جیز دیگه که به نظرم میتونه خیلی خیلی موثر باشه اینه که نویسنده با نوشته و شخصیت هاش زندگی کنه ... به جای شخصیت ها تصمیم بگیره و خودش رو جای اون ها بگذاره و به عقیده من این زمانی اتفاق می افته که نویسنده شخصیت هاش رو شبیه آدم های واقعی اطراف خودش بنویسه نه این که شخصیتی خلق کنه که اخلاق و رفتار اون شخصیت با تمام کسانی که اطرافش هستن متمایز باشه ...

سومین مسئله این هست که به نظرم داستان جدای بحث های ویرایشی و نوشتنی و تکنیک های مختلف داستان پردازی مثل شخصیت پردازی و توصیف ها و ... یه مسئله مهم باید توش رعایت بشه اونم اینه که داستان ایده داشته باشه ... یعنی چی ؟؟؟ مگه همه داستان ها ایده ندارن ؟؟
متاسفانه همینطوره !!
به نظر من داستانی که توش ایده ای برای زندگی انسان ها و مفهومی که نیاز داریم به جامعه مون برسونیم نداشته باشه اون داستان ، داستان نیست... (ایده داشتن مثل داستان "دنیای سوفی" که خود داستان جدای مباحثی که مطرح میشه ، ایده و نظریه یکی از فیلسوف های غرب هست) و این نکته بسیار مهمیه ...

راستش همینا به ذهنم رسید الآن !
امیدوارم کمکی تو نوشتن هاتون بکنه

یکی از مشکلاتی که من تو چیزای که نوشتم عمدتا بهش برخوردم شخصیت های مصنوعی و سطحی بود.

شخصیت های مصنوعی مطابق چیزی که براشون ساخته شده عمل نمیکنن. وقتی شخصیتی نوشته میشه یک طرز فکر باید براش آفریده بشه که روی همون پیش رفت. نباید برای همه ی شخصیت ها یک نوع طرز فکر بکار برد.
و شخصیت های سطحی هم اون شخصیتایین که پردازش نشدن. کسانی که اصلا برای خواننده ها مهم نیستن. اونهایی که مرگشون احساسی ایجاد نمیکنه پس انرژی ای که واسه متن گذاشته میشه حروم میشه

Hermit;18607:
یکی از مشکلاتی که من تو چیزای که نوشتم عمدتا بهش برخوردم شخصیت های مصنوعی و سطحی بود.

شخصیت های مصنوعی مطابق چیزی که براشون ساخته شده عمل نمیکنن. وقتی شخصیتی نوشته میشه یک طرز فکر باید براش آفریده بشه که روی همون پیش رفت. نباید برای همه ی شخصیت ها یک نوع طرز فکر بکار برد.
و شخصیت های سطحی هم اون شخصیتایین که پردازش نشدن. کسانی که اصلا برای خواننده ها مهم نیستن. اونهایی که مرگشون احساسی ایجاد نمیکنه پس انرژی ای که واسه متن گذاشته میشه حروم میشه

وجدانا شما این حرفو از این بشر قبول میکنید؟
کسی که بهترین شخصیتش شخصیتی هست که شخصیت نداره؟ که به طور عجیبی شخصیت داره.
ولی شخصیت نداره:22:
و در عین حال یکی ازبهترین شخصیت پردازی ها رو داره
ولی شخصیت نداره(البته تا نیمه های داستان)
نتیجه:مرتضی شخصیتی ساخته که شخصیت داره و شخصیت پردازی ولی شخصیت نداره.
مرتضی داداش در بقیه رو بیخیال، اونا عالیند.
زیر دیپلم حرف بزن سواد من برسه.

نوشتن اصول نداره چون در واقع هر نویسنده برای خودش اصولی داره
اما چیزی که مهمه اینه
همواره بنویسید یعنی یه خودکار و دفترچه کوچیک همیشه همراه باشه خودش کلی کمکه
و اینکه همیشه یکی رو داشته باشین که درباره نوشته هاتون صادقانه صحبت کنه صادقانه نقد کنه و ایراداتتون رو بگه برای من که جواب داده

نکته ی دیگه ای که برای نوشتن مهمه زیاد نویسیه! خوب این خیلی مشخصه ولی عمده ی افراد مثل من دوست دارن از اول خیلی عالی بنویسن و این تقریبا غیر ممکنه. آره افراد خیلی کمی هستن که اولین آثارشون خیلی خوب بوده اما عمده ی نویسنده ها با تمرین زیاد نویسنده ی خوبی میشن.
ب دوستان پیشنهاد میکنم اگه وقت آزاد دارن به تمرین های نویسندگی سر بزنن. توی این سایت تمرین های خوبی هست گه وقت زیادی نمیبرن و اگه هر روز انجام بشن سرعت پیشرفت نویسنده بسیار بالا میره

بخش تمرین های نویسندگی

Hermit;18614:
نکته ی دیگه ای که برای نوشتن مهمه زیاد نویسیه! خوب این خیلی مشخصه ولی عمده ی افراد مثل من دوست دارن از اول خیلی عالی بنویسن و این تقریبا غیر ممکنه. آره افراد خیلی کمی هستن که اولین آثارشون خیلی خوب بوده اما عمده ی نویسنده ها با تمرین زیاد نویسنده ی خوبی میشن.
ب دوستان پیشنهاد میکنم اگه وقت آزاد دارن به تمرین های نویسندگی سر بزنن. توی این سایت تمرین های خوبی هست گه وقت زیادی نمیبرن و اگه هر روز انجام بشن سرعت پیشرفت نویسنده بسیار بالا میره

بخش تمرین های نویسندگی

موافقم مرتضی
زیاد نوشتن کمک میکنه وقتی نوشته یه سال قبل رو با نوشته امروزت مقایسه کنی میفهمی که چه کردی

شاید نکته ی مهم دیگه ای که به ذهنم میرسه اعتماد ب نفسه
البته اعتماد ب نفس کافی، نه اونقدر زیاد که فکر کنیم داستانمون بهترینه و نقد هارو نپذیریم و نه اونقدر کم که در میانه ی راه داستانو ول کنیم و یا اصلا شروع به نوشتن نکنیم. خیلی ها رو میبینم که به دلیل کمبود اعتماد به نفس هیچ اثری نمینویسن.
هر داستان هرچقدر هم رو کاغذ وارد شدنش بد باشه بازم یه داستانه و ارزش گقته شدن داره، پس نیمه کاره رها نکنین. اگر حتی خیلی بده به شکل یک تمرین نویسندگی به اثرتون نگاه کنین و تا آخرش پیش برین.

هیچوقت شتاب زده ننویسید
آثار زیادی رو دیدیم که شتاب زده نوشته شده و اون مقداری که میشد زیبا نشده.
برای نوشتن وقت بزارین و بازبینی کنید و حوصله به خرج بدین

وقتی یه چیزی رو مینویسید بدید چند نفر بخونن قبل انتشار تا اگه اشکالی هست و به دید شما نیومده آن ها بیانش کنن و شما بتونین تصحیحش کنید

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

متی اگه میتونی یه جمع بندی بزن از این مطالبی که تو این تاپیک قرار میگیره و یه سری چیز میز هم خودت بهش اضافه کن تا یه مقاله یا یه کتاب خوب ازش در بیاد
خوش حال میشم این ایده عملی بشه

مرتضی: همینجا جواب میدم اسپم نشه. آرمان جان اول اینکه مقاله به یه سری افراد متخصص نیاز داره که چیزایی که توش میاد سندیت داشته باشه، من به شخصه حرفایی که زدم رو طوری نمیبینم که بخواد یه چنین چیزی ازش دربیاد. و اینکه احساس میکنم این حالت گفتمانی برای افراد راحت تر باشه. شخصا یه مقاله ی طولانی در این زمینه رو من باشم نمیخونم. حوصله ی من سر میره. درکل اگه این تاپیک جلو رفت و ازش استقبال شد و بچه ها خودشون خواهان این بودن خودم یه فایل درست میکنم از مجموع تجربیاتی که گذاشته شد و بصورت پی دی اف همینجام میزارم