واقعا شروع نویسندگی باید چطور باشه؟
خیلی از دوستان ما با نوشتن داستان بلند شروع کردن و کلا در میانه ی داستان اون رو رها کردن! درحالی که میتونستن با داستان کوتاه به هنر های ریز نویسندگی و ریختن احساسات به درون متن مسلط بشن!
عده ای هم برعکس! شاید با نوشتن داستان کوتاه شروع کردن اما نتونستن پیشرفتی داشته باشن و با چند نقد از نوشتن زده شدن! درحالی که داستان بلند میتونست به اونها کمک کنه تا توصیفات و داستان پردازی خوبی داشته باشن!
درکل از کجا شروع کنیم که مفید تر باشه؟ کوتاه یا بلند؟ نظر شما چیه؟
من خودم اول با داستان بلند شروع کردم دیدم خیلی خوب پیش نمیره و خیلی ابتدایی هستش .
روی آوردم به داستان کوتاه که نقد زیاد شد خیلی کوبنده و شدید ولی من کم نیاوردم و دارم از نقد های دوستان استفاده میکنم و تونستم مقداری از مشکلاتم رو که خیلی ابتدایی به نظر میرسید رو رفع کنم ولی هنوز هم راه درازی در پیش دارم ....
من پیشنهادم داستان کوتاه است چون وقت کمی گرفته می شود و هم مشکلات رو راحت تر می شود پیدا کرد و رفع کرد.
بنظرم از داستان كوتاه شروع كنيم بهتره چون هنوز بي تجربه ايم از كار هاي كوتاه شروع كنيم بهتره اين طوري با نقد هايي كه از داستانت ميشه ميفهمي چه طور شروع كني و چه طوري بهتر داستان رو ادامه بدي و اينگونه براي مراحل بالاتر يعني نوشتن داستان بلند و رمان و يا حتي داستان هاي بلند قسمتي بهتر ميتونيم شروع كنيم و حرفه اي تر پيش بريم همينطور از ادامه دادن منصرف نمي شيم
من نظره خاصی ندارم، چون به نظرم باید هرکدوم رو انتخاب میکنیم، جدی باشیم
جدیت در طول مسیر خیلی مهمه، اگر در هرکدوم جدی باشیم نتیجه ی خوبی داره مسلما
ولی با اینحال من داشتان بلند رو انتخاب میکنم. درسته که در میانه ی داستان پیچیدگی های زیادی بوجود میاد که کار رو واقعا سخت میکنه اما به نظرم داستان بلند رو میشه با یکم خلق ایده، به حد مطلوب رسوند
ولی داستان کوتاه نوشتن هنر بزرگیه، گنجوندن کلی محیط و داستان در قالب فقط چند صفحه...کاره خیلی سختیه
و کم پیش میاد شاهد داستانی باشیم که از نظره خواننده اون داستان به نوعی یک داستان بلند جلوه نکنه
خودم از یه ایده شروع کردم
یه فکری میوفتاد تو سرم مینوشتمش بعدا سر فرصت تو ذهنم پر و بال میدادمش
اما تا بعد از دیپلم رسما به فکر نوشتن داستان رسمی نیوفتادم هرچی قبل از اون نوشتم برا خودم بود مثلا تو یه کتاب یه تیکه رو میخوندم خوشم نمی اومد بعد میشستم فکر میکردم اگه اینجوری نمیشد اونجوری میشد چطور میشد و همین میشد تمرین برام
داستان كوتاه يا بلند؟
خب اگر كسي به داستان كوتاه نويسي عادت كنده توصيفاتش و شخصيت پردازيش و ... تند ميشه و ديگه داستان بلند نويسيش سخت ميشه ولي در كل باعث يادگيري نگارش و بيان ها ديالوگ ها ميشه.
داستان بلند اگه اولين اثر باشه ايده به خاطر خامي از بين ميره و فدا ميشه ولي كم كم قلم فرد قوي ميشه بطوري كه فصل اول با فصل اخر قابل مقايسه نخواهد بود.
در كل من داستان كوتاه را پيشنهاد ميدم چون اگه اثر بلند ناپخته باشه خوانده نميشه و نويسنده نااميد شده و كارشو ول مي كنه.
به نظر من نویسندگی با نوشتن شروع نمیشه، با گوش کردن شروع میشه، با خوندن، با تخیل کردن و گاهی هم ناخنک زدن به تخیلات، تا زمانی که ذهن از تلاطم برای یک ایده بیفته و اونوقته که باید تلاش کنید ایده ای که تو ذهنتون رنگ باخته برای خودتون جذاب و خوش آب و رنگ بشه و اگه این اتفاق بیفته حداقل خودتون راضی هستین.
سلام
من تا حالا داستان ننوشتم و تجربه در نویسندگی ندارم.
ولی فکر می کنم که نوشتن داستان کوتاه برای ابتدا بهتر است، چرا که داستان بلند و یا رمان نیاز به تجربه بیشتری دارد.
ولی برای داستان کوتاه هم باید نوشت و نقد شد، نوشتن داستان کوتاه حرفه ای در گام اول کار بسیار مشکلی است.