با وجود اینکه جنگ های ستاره ای یک حماسه فضایی و میراث یک حماسه کهن است بین این دو مجموعه شباهت های متعددی وجود دارد:
1_ وریل رهبر اژدهاسواران گالباتوریکس را در نبرد شکست می دهد ولی لحظه ای در زدن ضربه نهایی تردید می کند و همین تردید باعث مرگ او می شود. همانطور که که میس ویندو تا پای کشتن پالپاتین می رود ولی با خیانت آناکین به قتل می رسد.
2_ اروگاندر رویا آریا را می بیند که از او کمک می خواهد و برای نجات او می رود و با دروزا روبرو می شود و شکست می خورد و با کمک مورتگ فرار می کند. همانطور که لوک به دلیل دیدن تصویری که r2d2 از لیا ضبط کرده بود برای نجات لاو می رود و با دارت ویدر روبرو می شود و هان سولو برای فرار به او کمک می کند.
3_ لشکرکشی امپراتوری به کارواهال و فرار بیشتر اهالی می تواند از نابودی آلدران با ستاره مرگ الهام گرفته شده باشد.
4_ نظام و وظایف اژدها سوارها بسیارشبیه به جدای هاست.
5_ پنهان شدن بروم در نزدیکی اروگان و این که همه فکر می کردند او بعد از نبرد با مورزان و کشتن مرده شبیه پنهان شدن اوبی وان کنوبی در نزدیگی لوک و این که همه فکر می کردند او بعد از نبرد با دارت ویدر و مغلوب کردن او مرده است می باشد.
6_ پنهان شدن اورومیس بین الفها و آموزش اروگان توسط او و اینکه اروگان قبل از آماده شدن برای شرکت در جنگ واردن ها با امپراتوری سرزمین الف ها را ترک می کند و در نبرد با مورتگ شکست می خورد مشابه این است که یودا پنهان می شود و لوک توسط او آموزش می بیند و قبل از آماده شدن به نبرد با دارت ویدر می رود ولی شکست می خورد.
7_ مبارزه اروگان و مورتگ جلوی گالباتوریکس و این که مورتگ شکست می خورد و لحظه آخر به گالباتوریکس پشت می کند و اروگان با کمک او گالباتوریکس رو می کشد و این که در همان موقع واردن ها با سربازان امپراتوری در جنگ بودند شبیه این است که دارت ویدر و لوک جلوی پالپاتین با هم می جنگند و لوک پیروز می شود و بعد ویدر با مشاهده اینکه پالپاتینقصد کشتن لوک را دارد او را به قتل می رساند.
8_ اینکه کوای گای جن شاگرد دوکو بود و بعد از خیانت او به جنگ می رود شبیه این است که بروم شیفته مورزان بود و بعد از پیوستن او به گالباتوریکس با هم مبارزه می کنند با این تفاوت که کوای گای جن می بازد و اگه یودا نیامده بود کشته می شد ولی بروم می برد و مورزان را می کشد.
شباهت های دیگه ای هم به ذهنم رسیده بود ولی متاسفانه یادم رفته. با وجود این شباهت ها شما میراث را تقلیدی از جنگ های ستاره ای نمی دانید؟
به نام خدا
باید عرض کنم که خارج از بحث ژانر و یونیورس زیاد شباهتی به هم ندارند.حداقل میگفتید ارباب حلقه ها یه چیزی.
این شباهت هایی که شما گفتید تقریبا میتوان توی آثار هم سبک پیدا کرد.
من خودم شخصا توی داستانم یکی دو قسمتش به آموزش گذشت.
یا اینکه تقریبا توی بیشتر داستان ها
قهرمان خوبه توی کشتن شک میکنه.
یه نوار ویدئویی هم که یه چیزی رو اطلاع بهد هم خوب چیز معمولیی نیست.
در ضمن شما کدوم قسمت جنگ ستارگان رو میگید؟سه گانه ی اول یا دوم؟
به نظرم بهتره شباهت هاش رو با یک سه گانه مقایسه کنیم.
علیرغم این شباهت ها، تفاوت هایی هم وجود داره. به طور مثال:
دنیاهای به شدت متفاوت هستند
نوع سیستم مبارزات متفاوت هستند
قهرمان داستان بعضاً اشتباهات فاحشی میکنه که جنگ ستاره ای این مورد رو شاهد نیستیم (نمونه بارزش الدست)
علیرغم این شباهت ها، تفاوت هایی هم وجود داره. به طور مثال:
دنیاهای به شدت متفاوت هستند
نوع سیستم مبارزات متفاوت هستند
قهرمان داستان بعضاً اشتباهات فاحشی میکنه که جنگ ستاره ای این مورد رو شاهد نیستیم (نمونه بارزش الدست)
تفاوت دنیا ها رو قبول دارم. میراث دنیاش رو از کتاب های اژدهاسواران پرن و دریا زمین و نیزه اژدها گرفته ولی خط سیرش کپی از جنگ های ستاره ایه.
سیستم مبارزات چندان متفاوت نیست. جدای ها از شمشیر و نیرو استفاده می کنن و اژدهاسوارها از شمشیر و جادو.
اشتباهات قهرمان داستان هم در هر دو مجموعه وجود داره. برای مثال وقتی که لوک قبل از آماده شدن به جنگ دارث ویدر می ره که باعث می شه یه دستش رو از دست بده.
من به شخصه جنگ ستاره اي را نخواندم.
ترجمه شده؟
اگه اره لينك بديد بخوانيم تا بحث مفيد باشه.
من هرچی فکر میکنم نیست!
شباهتایی که میگه درسته
ولی اینکه قبول کنیم این شباهتا، تقلیدن
به نظرم اشتباهه.
یه چیزایی هستند، اصلا واسه ادبیات یه جور کلیشن.
خیانت نزدیک ترین شخص و نجات فرد درست در اخرین لحظه.
جک اسپارو نمونه کامل این جور شخصیتاس.
یا مثلا
دکتر اختاپوس توی مردعنکبوتی دو.
اینا خب ایده های مشابه هستند که زیاده.
یا مثلا میگی از طریق ویدئو یا الهام جای بقیه رو میفهمن و میرن نجاتش میدن و اینا.
خب اینم که یه ایده قدیمیه.
خیلی جاها گفته شده.
بیلبو توی هابیت از طریق یه نقشه هدفو میفهمه و میره دنبالش.
یا مثلا تو داستانای نجات شاهزاده خانم.
اینا زیاده.
این ایده اینکه یه فردی که فکر میکنی دوباره برگرده توسط شرلوک هلمز کاملا به اثبات رسیده.
پس یعنی جنگ ستارگان تقلیدی از شرلوکه؟
علی به نظرم دلایلت رو درباره یونیورس کنی بهتره.
گرچه این فقط واسه خندس بحثش علی.
جدی نگیر.
درسته شباهت هایی هست. اما این شباهت ها تنها محدود به این دو اثر نمیشن. اینا کلیشه هایین که تقریبا توی هر داستانی پیدا می شن، طوری که با خوندن فقط چند فصل از یه کتاب می شه تشخیص داد که چه کسی خیانت می کنه، یا کدوم شخصیت منفی در آخرین لحظه نظرش رو تغییر می ده.
در مورد کریستوفر پائولینی باید بگم همونطور که احتمالا می دونی، کل دوران نوجوانی و جوانیش رو پای ساختن این دنیا و داستان هایی که توش رخ میده، گذاشته. پس به نظرم نامردیه که فکر کنیم کل این سال ها رو برای به وجود آوردن یه تقلید خوب از اثری که حتی ژانرش هم با میراث فرق داره، تلاش کرده.
من هرچی فکر میکنم نیست!
شباهتایی که میگه درسته
ولی اینکه قبول کنیم این شباهتا، تقلیدن
به نظرم اشتباهه.
یه چیزایی هستند، اصلا واسه ادبیات یه جور کلیشن.
خیانت نزدیک ترین شخص و نجات فرد درست در اخرین لحظه.
جک اسپارو نمونه کامل این جور شخصیتاس.
یا مثلا
دکتر اختاپوس توی مردعنکبوتی دو.
اینا خب ایده های مشابه هستند که زیاده.
یا مثلا میگی از طریق ویدئو یا الهام جای بقیه رو میفهمن و میرن نجاتش میدن و اینا.
خب اینم که یه ایده قدیمیه.
خیلی جاها گفته شده.
بیلبو توی هابیت از طریق یه نقشه هدفو میفهمه و میره دنبالش.
یا مثلا تو داستانای نجات شاهزاده خانم.
اینا زیاده.
این ایده اینکه یه فردی که فکر میکنی دوباره برگرده توسط شرلوک هلمز کاملا به اثبات رسیده.
پس یعنی جنگ ستارگان تقلیدی از شرلوکه؟
علی به نظرم دلایلت رو درباره یونیورس کنی بهتره.
گرچه این فقط واسه خندس بحثش علی.
جدی نگیر.
یکی دو مورد شباهت درست. ولی اگه دقت کنی میراث کل خط سیر اصلیش کپی از جنگ های ستاره ایه.
خوب ممکنه شباهت هایی باشه اما نمیشه گفت تقلیده
هرچند قبول دارم بیشتر از شباهته اما خوب این دوتا مجموعه های پرطرفداری هستند .نویسنده نمیتونه به قصد تقلید از یه مجموعه دیگه کتاب رو بنویسه چون
میدونه اگه مردم متوجه بشن اون کپی کرده خب چهرش بین مردم خراب میشه . بالاخره باید جنبه های اجتماعیش رو هم در نظر گرفت .
تازه خیلی از این شباهت ها وجود داره . نمیشه گفت تقلید چون اینطوری داره به شخصیت نویسنده توهین میشه . مثلا خانم مارپل و شرلوک هلمز هم خیلی شیخصیت های پرطرفداری هستند . اما شباهت های زیادی هم دارن . اما اگه دقت کنیم میبینیم که خالق های هر دو شیخصیت افراد با فرهنگی هستن و همین هم راجع میراث و جنگ ستارگان صدق میکنه . شباهت های زیادی بین کتابا وجود داره اما مطمئین باش که هیچ کدوم به قصد تقلید نبوده
این بود انشای من :107:
کل خط سیر پیرنگ.....
علی به نظرم داری اشتباه میکنی. در نوع جهان این دو داستان تفاوت های اساسی هست.
و بقیه شباهتا هم کلیشه های رایج ادبی هستش.
اگر بخوایم این شکلی حساب کنیم.
جنگ ستارگانم تقلیدی از تالکینه.
شما بری یه نیگا بندازی کمپلت هم میشن.
مثل پالپاتاین و سارومان.
كاملا با اين موضوع كه جنگهاي ستارهاي و ميراث مثل هم هستن مخالفم با اينكه كلا سمت جنگ هاي ستارهاي نرفتم، با اين حال اين دو مجموعه ژانر هاي متفاوتي دارن و هر كدوم مخاطب هاي خاص خودشونو دارن.
درسته كه شباهت هاي زيادي شايد در بعضي از اتفاقات داشته باشن ( كه اين كاملا طبيعي هستش) اما نميشه گفت كه ميثرات تقليدي از جنگهاي ستارهايه و اگر هم تقليد باشه باز هم مجموعه ميراث يكي از بهترين آثاره در ژانر خودشه و نويسندش هم بهترين تقليد كار زيرا كه به بهترين حالت تقليد كرده از داستان جنگ هاي ستارهاي.
کل خط سیر پیرنگ.....
علی به نظرم داری اشتباه میکنی. در نوع جهان این دو داستان تفاوت های اساسی هست.
و بقیه شباهتا هم کلیشه های رایج ادبی هستش.
اگر بخوایم این شکلی حساب کنیم.
جنگ ستارگانم تقلیدی از تالکینه.
شما بری یه نیگا بندازی کمپلت هم میشن.
مثل پالپاتاین و سارومان.
بین نوع این دو داستان تفاوت وجود داره درست، این شباهت ها هم اگه یکی دو تا بودن درست، ولی خیلی بیشتر از اونین که تصادفی باشه. و نه جنگ های ستاره ای تقلید از تالکین نیست، پالپاتین که کلا با سارومان متفاوته. سارومان حتی دارک لرد اصلی نیست و با وجود قدرت نسبتا زیادش شخصیت ضعیفی داره در حالی که پالپاتین هم قوی ترین سیث لرد تاریخه هم شخصیت قوی و حتی تحسین برانگیزی داره. کتاب اربابان سیث رو بخونی درک می کنی حرفم رو.
كاملا با اين موضوع كه جنگهاي ستارهاي و ميراث مثل هم هستن مخالفم با اينكه كلا سمت جنگ هاي ستارهاي نرفتم، با اين حال اين دو مجموعه ژانر هاي متفاوتي دارن و هر كدوم مخاطب هاي خاص خودشونو دارن.
درسته كه شباهت هاي زيادي شايد در بعضي از اتفاقات داشته باشن ( كه اين كاملا طبيعي هستش) اما نميشه گفت كه ميثرات تقليدي از جنگهاي ستارهايه و اگر هم تقليد باشه باز هم مجموعه ميراث يكي از بهترين آثاره در ژانر خودشه و نويسندش هم بهترين تقليد كار زيرا كه به بهترين حالت تقليد كرده از داستان جنگ هاي ستارهاي.
تفاوت ژانر ربطی نداره به شباهت خط سیر اصلی. تقلید داستانی و موضوعی هم نیست. شباهت خط سیره و تقلید نظام اژدهاسوارها از شوالیه های جدای.
خب علی
خودت جواب خودتو دادی.
تفاوت ها هست.
مثلا بروم بزرگترین اژدها سوار بود؟ و هم رده گالباتوریکس؟
نه.
برعکس پالپاتاین، که خفن ترین سیث بوده.
اینا علی کلیشه های رایج ادبی هستن.