Header Background day #22
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

تمرینهایی برای خلق ایده 2

10 ارسال‌
3 کاربران
36 Reactions
4,317 نمایش‌
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
شروع کننده موضوع  

این هم یه تمرین دیگه برای ایده پروری

3. از روزنامه امروز سه مقاله انتخاب کنید. برای هر کدام یک جمله بنویسید و موقعیت اصلی را شرح دهید. بدون اینکه اسمی از افراد و ماجراهای واقعی ببرید دنباله شو بنویسید. با ایده و فکر خودتون پرورشش بدین
این تمرین برای اینه که به شما کمک کنه لحنهای مختلف نوشتاری رو تمرین کنید و همیشه با یک روش و یک سبک ننویسید
این سه مقاله رو میتونید در یک پست بدید میتونید در سه پست بدید


   
Nemesis 21، ********، ida7lee2 و 3 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
شروع کننده موضوع  

barsavosh;7294:
من متوجه این مطلب نشدم. میتونی کمی بیشتر توضیح بدی؟

دقیقا اینی که حسین میگه

فردا برو يك روزنامه بخر و يه تيتر را انتخاب كن،‌فرضا حوادث و براي هر كدام يك داستان مجزا بنويس شبيه به محيطي كه توش اتفاق افتاده بنويس

فقط از سایت روزنامه ها هم میتونی استفاده کنی یا هر نوشته ای که توی روزنامه باشه

مثلا این

27 نَه تعداد دوستانم است که آمدند و رفتند، نه شماره پاتوق مجازی جدیدم است، نه محل زندگی جدیدم و نه تعداد عجقهام است که عوض شدن! 27 من هستم، یک Made in Iran & Mashhad ! یک انسانی که قرار بوده آدم بشود ولی هنوز نشده! خودش هم مونده چرا؟ مسئولینِ تو آسمون رسیدگی کنند!

یک مسئول هستم از آسمان تماس میگیرم خدمتتون.
آقا تلاش نکن.کلیه فرشتگان عرش دستشون بنده. آخه دم عیدی کی وقت داره بیاد به آدم شدن شما برسه؟مگه ملت بیکارن که هی چپ و راست بشینن از بالا آسمون زاغ سیاه شما زمینی ها رو چوب بزنن؟بعدم چی ...نه هرکسی.یکی مثل تو که کلهم آدم بشو نیستی به چه کارمون میاد؟
هر کار دلت میخواد میکنی هرراهی دوست داشتی میری بعد وقتی کارت گیر کرد میای سراغ ما؟ آهای با تو هستم حضرت آقا.همین هفته پیش نبود که کیف پول اون پیرمرد رو توی مترو زدی؟ حالا اومدی واسه ما ناله میکنی که مسئولین رسیدگی کنن؟ مگه وقتی چپ و راست به دختر مردم تهمت میزدی تا خودت رو تبرعه کنی یاد مسئولین بالا بودی؟ عجب رویی دارین شما آدمیزادها.

و یک توضیح:
همونطور که تو ی پست اول گفتم
. از روزنامه امروز سه مقاله انتخاب کنید. برای هر کدام یک جمله بنویسید و موقعیت اصلی را شرح دهید. بدون اینکه اسمی از افراد و ماجراهای واقعی ببرید دنباله شو بنویسید. با ایده و فکر خودتون پرورشش بدین
این تمرین برای اینه که به شما کمک کنه لحنهای مختلف نوشتاری رو تمرین کنید و همیشه با یک روش و یک سبک ننویسید
یه بار اول شخص مینویسی یه بار سوم شخص یکبار راوی یه بار دانای کل
پیشنهاد میکنم امتحانش کنین


   
********، ida7lee2 و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
barsavosh
(@barsavosh)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 150
 

proti;7311:

یه بار اول شخص مینویسی یه بار سوم شخص یکبار راوی یه بار دانای کل
پیشنهاد میکنم امتحانش کنین

من همیشه با اینا مشکل داشتم. اول شخص که مشخصه
اما راوی، دانای کل و سوم شخص، اینا یکی هستن؟ یا از هم جدا هستن؟
یه توضیحی بدین ممنون میشم
proti *HoSsEiN*


   
********، ida7lee2 و proti واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

barsavosh;7347:
من همیشه با اینا مشکل داشتم. اول شخص که مشخصه
اما راوی، دانای کل و سوم شخص، اینا یکی هستن؟ یا از هم جدا هستن؟
یه توضیحی بدین ممنون میشم
@proti @*HoSsEiN*

اگه اشتباه نكنم :
اول شخص خود شخص راوي داستانه،‌مثلا : من به سوي خيابان حركت كردم.
داناي كل شخصيه كه بر تمام ماجرا نظر داره و از همه چيز باخبره، توي خيلي از داستانها از راوي كل استفاده ميشه ، مخصوصاً اگه دنياي داستان بزرگ باشه و هر لحظه بايد از يكي از شخصيت ها حرف بزنه،‌در اين مورد داناي كل به فكر و ذهن و احساسات شخصيت ها هم اشنايي داره و ميتوانه بگه هر كدام در ان زمان به چه چيزي فكر مي كنند.
سوم شخص ،‌يه چيزي بين اين دوتا است، با اين تفاوت كه راوي داستان فقط با يك نفر همراه هست و از اون ميشه حرف ميزنه،‌بيشتر از شخصيت داستان نميدونه و داستان را با اون همراهي مي كنه و يا فقط از اون ميگه، مثلا : او به سوي كوچه حركت كرد

البته بانو پروتي بيشتر با موضوع اشنايي دارند و بهتر مي توانند راهنمايي كنند
@proti


   
********، ida7lee2، barsavosh و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
شروع کننده موضوع  

barsavosh;7347:
من همیشه با اینا مشکل داشتم. اول شخص که مشخصه
اما راوی، دانای کل و سوم شخص، اینا یکی هستن؟ یا از هم جدا هستن؟
یه توضیحی بدین ممنون میشم
proti *HoSsEiN*

توضیح کامل رو حسین جان دادند
اما برای تکمیلش

یه توضیح کوچولو
زاویهٔ دید

جهان بینی راوی و نوع نگرش او به دنیای داستان، دیدگاه و جایگاه او نسبت به داستان و رویدادهای داستان است که به دو صورت من و او می‌باشد.یعنی شما به عنوان دانای کل داستان رو تعریف میکنی .اما در داستان نقشی نداری

زاویهٔ دید من

در داستانی که با زاویهٔ دید من روایت می‌شود، راوی، قهرمان داستان و موضوع اصلی روایت است. من در داستان همان قهرمان داستان است و اوست که داستان را برای ما تعریف می‌کند و ما با دیده‌ها و دانش او نسبت به داستان، از رویدادها و شخصیت‌های داستان آگاه می‌شویم. گاه از راوی با زاویهٔ دید من به عنوان راوی درون‌داستانی نیز یاد شده‌است.اتفاقات این داستان برای من اتفاق میوفته .یعنی نویسنده با شخصیت خیالی خودش داستان رو مینویسه

زاویهٔ دید او

هر گاه راوی در داستان حضور نداشته باشد و یا حضور داشته باشد ولی قهرمان داستان نباشد و صرفاً داستان کس دیگری را روایت کند و خود موضوع اصلی روایت نباشد، داستان با زاویهٔ دید او روایت می‌شود. برخی این راوی را راوی برون‌داستانی نامیده‌اند که نادرست می‌باشد چرا که امکان دارد راوی در داستان حضور داشته و نقش ناظر داشته باشد و یا تأثیر چندانی در روند داستان نداشته باشد.مثل اکثر کتابهایی که الان داریم مثل هری پاتر و....

امیدوارم کافی باشه


   
********، ida7lee2 و barsavosh واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
barsavosh
(@barsavosh)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 150
 

من کمی گیج شدم. پس سوم شخص و دانای کل مجزا هستن؟
میشه برای هر دو یک مثال واضح (یک کتاب) بزنید؟


   
******** و ida7lee2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

barsavosh;7512:
من کمی گیج شدم. پس سوم شخص و دانای کل مجزا هستن؟
میشه برای هر دو یک مثال واضح (یک کتاب) بزنید؟

بزار يه جور بگم متوجه بشي، سوم شخص داناي محدود هستش ،‌يعني خودش را محدود به يك كاراكتر كرده و از دهن و احساسات يك نفر ميگه و هر جا اون هست داستان روايت ميشه، داناي كل نامحدوده و به همه شخصيت ها دسترسي داره،‌ممكنه يك خط از يك كاراكتر بگه خط ديگه يك كراكتر ديگه.
يعضي ها هم هستند روايت سوم شخص را با داناي كل ادغام مي كنند و در هر فصل ،‌دقت كن در هر فصل از يك شخصيت ميگه، ولي توي همون فصل به كاراكترش پايبنده و سوم شخص پيش ميره ،‌خواننده احساس مي كنه داره چند داستان مجزا را مي خوانه مثل نغمه هايي از اتش و يخ سري دوم پرسي جكسون
گرگ و ميش ،‌نايت سايد اول شخصه.
كاراموز رنجر را خواندي؟ اگه اشتباه نكنم داناي كله.
نبرد شكافت تا اواخر داستان سوم شخصه. (تا جايي كه شخصيت اصلي اسير ميشه) يعني هر جا اون هست داستان روايت ميشه.
پادشاهي كهن جلد اولش سوم شخصه. پرسي جكسون سري اولش سوم شخص بود.داستانهاي سدني شلدون بيشتر سوم شخصه @proti


   
Nemesis 21، ********، ida7lee2 و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

خب از هرچه بگذريم سخت تمرين خوش تر است.

مقاله اول :
اول سراغ روزنامه محبوب كيهان ميرم و تيتر صفحه اول :
عمليات انتخاري تكفيري ها عليه يك ديگر، ده ها تروريست به هلاكت رسيدند!

متن خبر : به گزارش اسلام تایمز، با تشدید اختلافات درونی میان گروه‌های تروریستی در سوریه ده‌ها عضو «النصره» و جبهه «الشامیه» در حمله انتحاری داعش به هلاکت رسیدند

اول شخص :
چه مدت از جنگ مي گذرد؟ يك سال، دو سال؟ نمي دانم،‌انگار كه قرن ها طول كشيده،‌عده اي مي خواهند به زور حكومت ديني خود را به خوردم بدهند انها مرا تكفير مي كنند انگار كه از دينشان خارج شده ايم،‌اگر دين اين است كه ميگويند اري خارج شده ام،‌من به كشتن بي گناهان،‌ به بردگي بردن زنان و دختران و سر بريدن ديگران اعتقادي ندارم پس به گفته اينان اصلاً دين ندارم.
به ساعتم نگاهي انداختم، ساعتي كه روزي همسرم برايم خريده بود، با به ياد اوردن خاطره اش لبخندي بر لبم نشست، اخرين بار كي بر سر مزارش رفتم؟ يك سال پيش؟ اري يك سال شده است، درست در كنار مزارش قسم خوردم انقامش را از كساني كه ادعاي ازادي دارند بگيرم.
چه لذتي دارد وقتي كه با يك خبر جعلي ميان دو گروه قاتل تفريقه بندازي. ثانيه شمار به دوازده رسيد و صداي بلندي محوطه را پر كرد،‌ چمانم را بستم و بوي سوختن حيوانات انسان نما را به مشام كشيدم، عده اي كثيف از گروه قاتل النصره به درك واصل شدند.


   
********، ida7lee2، sossoheil82 و 2 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

مقاله دوم
باز هم سراغ روزنامه محبوبم كيهان ميرم :63: البته تيتر هاي بهتري هم هست،‌مثل امكان زندگي در مريخ كه روزنامه اعتماد زده ولي ميخوام سراغ تيتر هايي سختر برم.

متن خبر :
شورش در کانادا، اعتصاب در فرانسه بحران اقتصادی غرب اوج گرفت.

داناي كل:
يازدهم جولاي 2063
اين كه مي خوانيد اخرين مقاله اي است كه مي توانستيم در روزنامه لوموند چاپ كنيم، شايد شما دوست داشته باشيد بدانيد چگونه انسان ها به ورطه نابودي كشيده شدند و يا شايد شما هم جز ان 85.7 درصدي باشيد كه سواد خواندن و نوشتن ندارد و يا جز ان 99.7 درصدي باشيد كه توان خريد حتي يك روزنامه را هم ندارد اما ما به عنوان خبرگزاري در اخرين شماره خود تاريخ را براي شما مرور مي كنيم.
در سال 2027 شبح بحران اقتصادی و شورش هاي پياپي بر سر اروپا سنگینی ميكرد ، دولت هايي كه زماني ادعاي ابرقدرتي داشتند بعد بيست سال از شروع بحران نه تنها نتوانسته‌ بودند اوضاع را كنترل كنند، بلکه روز به روز كنترل اوضاع را از دست مي دادند، فروشگاها و بانك هاي زيادي غارت شد، شركت ها يكي پس از ديگري سقوط مي كردند.
بايد كاري انجام مي گرفت به همين خاطر در اجلاس ساليانه سازمان ملل تصميم سختي گرفته شد، بايد ساختارها و مرزها را ميشكستند و يك سرزمين واحد اما طبقه بندي شده و با ضريب امنيتي مختلف ايجاد مي كردند ،‌كاري توان فرسا و طولاني اما پس از 10 سال انجام گرفت. در اين مقاله نمي خواهيم اتفاقاتي كه در اين مدت افتاد را شرح دهيم،‌اتفاقاتي مانند ازاد كردن برده داري، تجارت هاي كثيف و از بين رفتن قانون هاي ابتدايي در جوامع.
ديوار هاي عظيمي بين مناطق كشيده شد و افراد با توانمندي و ثروت به مكان جديد وارد شدند اما هميشه ترس از دست دادن ثروت و تبعيد به مناطق فقير نشين افراد قدرمتمند را تهديد مي كرد به همين خاطر انها راه هاي كسب درامد خود را افزايش دادند و افراد فقير و متوسط روز به روز فقيرتر شدند به شكلي كه امروز شاهد ان هستيد، اما مگر ميشد 0.3 درصد بر ديگران حكمراني كنند، پس از 30 سال باز شورش ها اغز شد، ديوارها يكي پس از ديگري فرو ميريخت و مناطق ثروتمندتر غارت ميشدند،‌زنان و دختران به كنيزي و مردان و پسران به بردگي برده ميشدند.
امروز همچنان اخرين ديوار باقي مانده است اما شايد تا ساعت يا دقايقي ديگر ان هم فرو بريزد، محاصره 5 سال طول كشيده و ما كه فكر مي كرديم ثروتمند هستيم حتي غذايي براي خوردن هم نداريم، به سختي كشاورزي مي كنيم تا غذايي بدست اوريم، خوشبختانه هنوز مردم دست به سرق نبرده اند، ما فهميديم كارمان از اول اشتباه بوده است ،‌نبايد بر ديگران فشار مي اورديم تا خود را بالا بكشيم اما ديگر دير شده است، صداي خورد شدن ديوارها از دور دست ها شنيده ميشود ،‌بايد زودتر مقاله را به پايان برسانم و اسلحه به دست بگيريم و خود و خانواده مان را بكشيم تا گرفتار انها نشويم.


   
********، ida7lee2، Lord VoldeMort و 1 نفر دیگر واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
 

خب تا سه نشه بازي نشه!!!
مقاله سوم
امروز هيچ تيتري كه بشه يه داستان ازش در بياد تو كيهان نديدم ولي چه ميشه كرد بايد استفاده كنيم ديگه!!!
متن خبر :
ملک سلمان: خداوند پادشاهان یهودی قبل از مرا بیامرزد!
ملک سلمان پادشاه 79 ساله عربستان سرانجام از اجداد خود رونمایی کرد! ملک سلمان که به دلیل آلزایمر فقط می‌تواند چند دقیقه بر روی موضوعی تمرکز عقلی کند، طی اظهاراتی، اجداد خود را یهودی خواند.

سوم شخص:
همه ميگفتند سليمان پيرتر از ان است كه چيزي در ذهنش باقي بماند اما خودش خوب ميدانست بيماريش به خاطر پادشاه قبلي است،عبدالله سلمان را خطر بزرگي براي سلطنتش حساب مي كرد به همين خاطر در صدد قتلش برامد اما مرگ جلوي نقشه قتل تدريجي را گرفت و هوش و حافظه سلمان79 براي هميشه گرفته شد.
ملك سلمان به ارامي بر سمت تخت خوابش گام بر مي داشت و سعي مي كرد نگاهش به اطرافيان نيوفتد،‌دور تا دورش را افرد مخلفي گرفته بودند انها را ميشناخت و ميدانست كه همگي مرده اند.
خودش نير كم كم به عقلش شك مي كرد گاهي دلش مي خواست برهنه شود ،دستانش را باز كند و همانند كودكيش انقدر به دور خود بچرخد تا گيج و منگ بر زمين بيوفتد اما جلوي خود را مي گرفت.
روزگاري شايد نه چندان دور او ارزوي تخت پادشاهي را مي كرد اما اينك كه ارواح اطرافش را گرفته و بر تصميماتش تاثير مي گذاشتند اوضاع فرق مي كرد حال دليل حماقت هاي ملك عبدلله را درك مي كرد او نيز بايد به ارواح پادشاهان گذشته كه بيشترشان يهودي بودند پاسخ ميداد.
پادشاهان به او اصرار مي كردند كه دست به كشتار بزن و خون انسان هايي را بر زمين بريزد كه ميدانست گناهي ندارند اما او نيز چاره اي نداشت ،‌ مهتاج چند ساعت خواب شبانه بود و اگر از دستورات پيروي نمي كرد شبش تبديل به جهنمي پر از فريادهايي به زبان عبري ميشد. وارد تختش شد و از سكوتي كه اتاق را گرفته بود لذت برد، دستور امروزش انجام گرفته و هواپيماهايش منطقه اي مسلمان نشين را به خاك و خون كشيده بود.

خب اينم ايده سوم. بقيه شركت نمي كنند؟


   
******** و ida7lee2 واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
اشتراک: