|
کتاب بی نام و نشان یکی از فن فیکشن های زیبای
هری پاتری است که ادامه کتاب هری پاتر و شاهزاده دورگه است و مربوط به ماجراجویی های هری پاتر و پیدا کردن جاودانه ساز ها و نبرد نهایی با لرد ولدمورت است
|
در بین فن های هری پاتر جزو بهترین هاست قشنگ با نثر روان و اصلا لوس بازی در نیاورده داخلش:دی
باز هم مثل خیلی از فن های دیگه یه سری چیزاش تکراریه اما خیلی نواوری ها هم داره و کلا همه چیزش عالیه به جز پایانش
پایانش یه مقدار نسبت به بقیه ی داستان ضعیفه
البته درمورد پایان کتاب مثل اینکه سرعتی نوشته شده برای همین خیلی خوب نشده
برای همین از پروتی عزیز عاجزانه:دی درخواست دارم بیان پایان رو عوض کنن جوری که خیلی بهتر بشه
ممنان:دی
در بین فن های هری پاتر جزو بهترین هاست قشنگ با نثر روان و اصلا لوس بازی در نیاورده داخلش:دی
باز هم مثل خیلی از فن های دیگه یه سری چیزاش تکراریه اما خیلی نواوری ها هم داره و کلا همه چیزش عالیه به جز پایانش
پایانش یه مقدار نسبت به بقیه ی داستان ضعیفه
البته درمورد پایان کتاب مثل اینکه سرعتی نوشته شده برای همین خیلی خوب نشده
برای همین از پروتی عزیز عاجزانه:دی درخواست دارم بیان پایان رو عوض کنن جوری که خیلی بهتر بشه
ممنان:دی
بابا دست از سرکچل هری پاتر بردارید
باور کن عذاب وجدان میگیرما
لوس بازی نداره؟ جدی؟ از حد گذشته ها
عزیز جان قبلا هم بهت گفتم بی نام یه پایان دیگه هم داره اما من هنوز وقت نکردم تایپش کنم :16:فکر کنم اون یکی آبرومندانه تر باشه چند ماه پیش به اصرار دوستان دنبال تغییر اخرش بودم ولی به تغییر کلی در داستان رسیدم که خب یه داستان تقریبا هزار صفحه ای هست و ... یک چیزهایی نوشتم اما وجدانا از فاز هری پاتر خارج میباشم بعدشم که دیگه دوره ش گذشت و چه دوره هری پاتر چه دوره فن فیکشن برای همین بی خیالش شدم هرکس که میخواست بی نام رو بخونه احتمالا قبلا خوندتش دیگه پس تغییر داستان احتمالا تاثیری در مسئله نداره
پس با تشکر از لطف شما در شرایط فعلی من احتمالا بعیده این کار بشه
آها راستی ممکنه این لینکه رو عوضش کنم یه چند وقت دیگه
بابا دست از سرکچل هری پاتر بردارید
باور کن عذاب وجدان میگیرما
لوس بازی نداره؟ جدی؟ از حد گذشته ها
عزیز جان قبلا هم بهت گفتم بی نام یه پایان دیگه هم داره اما من هنوز وقت نکردم تایپش کنم :16:فکر کنم اون یکی آبرومندانه تر باشه چند ماه پیش به اصرار دوستان دنبال تغییر اخرش بودم ولی به تغییر کلی در داستان رسیدم که خب یه داستان تقریبا هزار صفحه ای هست و ... یک چیزهایی نوشتم اما وجدانا از فاز هری پاتر خارج میباشم بعدشم که دیگه دوره ش گذشت و چه دوره هری پاتر چه دوره فن فیکشن برای همین بی خیالش شدم هرکس که میخواست بی نام رو بخونه احتمالا قبلا خوندتش دیگه پس تغییر داستان احتمالا تاثیری در مسئله نداره
پس با تشکر از لطف شما در شرایط فعلی من احتمالا بعیده این کار بشه
آها راستی ممکنه این لینکه رو عوضش کنم یه چند وقت دیگه
مگه هری کچل بود؟؟؟؟؟؟جدی؟؟؟من فک می کردم موهای پر کلاغی داره:دی
سمیه برو فن های دیگه رو بخون بعد می بینی نسبت به اونا اصلا لوس بازی نداری
اره اره می دونم گفته بودی
باشه قبول دخترم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ولی دوره هری پاتر نگذشته
چون هی بچه های جدید میان کتاب رو می خونن
شاید برای من و شما دورش گذشته باشه که خیلی وقته خوندیمش(من که چند بار خوندمش فن هاشو هم خوندم)
اما بچه های جدیدی میان که نخوندن برای همین دوره ی کتاب ها تموم ناشدنیه
اگر اینجوری بود که دوره ی اینجور کتابا تموم بشه الان شاهنامه رو مردم نباید می خوندن
این کتاب ها با رفتن و اومدن هر نسل بازم خونده می شن
خوب بود ممنون
مگه هری کچل بود؟؟؟؟؟؟جدی؟؟؟من فک می کردم موهای پر کلاغی داره:دی
سمیه برو فن های دیگه رو بخون بعد می بینی نسبت به اونا اصلا لوس بازی نداری
اره اره می دونم گفته بودی
باشه قبول دخترم- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
ولی دوره هری پاتر نگذشته
چون هی بچه های جدید میان کتاب رو می خونن
شاید برای من و شما دورش گذشته باشه که خیلی وقته خوندیمش(من که چند بار خوندمش فن هاشو هم خوندم)
اما بچه های جدیدی میان که نخوندن برای همین دوره ی کتاب ها تموم ناشدنیه
اگر اینجوری بود که دوره ی اینجور کتابا تموم بشه الان شاهنامه رو مردم نباید می خوندن
این کتاب ها با رفتن و اومدن هر نسل بازم خونده می شن
حتی خودم هم منتظر این هستم که از شر کنکور راحت بشم تا فن فیکشن خودم رو بنویسم
راستی کسی از مونا خبر نداره؟ نمی خواد ادامه فن چشم ققنوس رو بنویسه؟
با اینکه من خوندن هری پاتر رو از 5 یا 6 سال پیش شروع کردم و تمام فن فیکشن های اون رو هم خوندم اما بازم بعضی اوقات میزنه به سرم و دوباره شروع به خوندن میکنم به طوری که تا الآن تمام کتاب های هری پاتری رو چند بار خوندم و هنوز از هری پاتر خسته نشدم و با هری پاتر زندگی می کنم. هنوزم منتظرم ببینم کسی پیدا میشه که فن فیکشن جدیدی بنویسه یا نهحتی خودم هم منتظر این هستم که از شر کنکور راحت بشم تا فن فیکشن خودم رو بنویسم
راستی کسی از مونا خبر نداره؟ نمی خواد ادامه فن چشم ققنوس رو بنویسه؟
اره راست می گی بعضی از کتابا همین شکلی هستن
خود منم اگر ایده ای بر فن فیکشن داشتم حتما می نوشتم
مگه هری کچل بود؟؟؟؟؟؟جدی؟؟؟من فک می کردم موهای پر کلاغی دارهبوک پیج|انجمن دوستداران کتاب
نه دیگه کچل بود منتها از شدت حسودی به رولینگ رشوه داده بود که بگه ولدی کچله
سمیه برو فن های دیگه رو بخون بعد می بینی نسبت به اونا اصلا لوس بازی نداری
اره اره می دونم گفته بودی
یه تجربه بود تجربه خوبی هم بود باور کن منم میخواستم یه جور دیگه باشه اما موقعیتش نمیاد
اگر اینجوری بود که دوره ی اینجور کتابا تموم بشه الان شاهنامه رو مردم نباید می خوندن
این کتاب ها با رفتن و اومدن هر نسل بازم خونده می شن
:14::14:
ببخشید الان شنبلیله رو با گوزن پیوند زدی؟هری پاتر رو با شاهنامه یکی میکنی؟ نه خدایی؟ یعنی بزرگترین حماسه ملی ایران با هری پاتر یکیه؟
من خودم هری پاتریست بودم دوست دارم کتابشو هنوزم چون برام کلی خاطره داره اما مرگ من با فردوسی شوخی نکن که اصلا روش تعصب دارما
با اینکه من خوندن هری پاتر رو از 5 یا 6 سال پیش شروع کردم و تمام فن فیکشن های اون رو هم خوندم اما بازم بعضی اوقات میزنه به سرم و دوباره شروع به خوندن میکنم به طوری که تا الآن تمام کتاب های هری پاتری رو چند بار خوندم و هنوز از هری پاتر خسته نشدم و با هری پاتر زندگی می کنم. هنوزم منتظرم ببینم کسی پیدا میشه که فن فیکشن جدیدی بنویسه یا نه
حتی خودم هم منتظر این هستم که از شر کنکور راحت بشم تا فن فیکشن خودم رو بنویسم
مشخصا یه سری کتابها توی نسلها میمونه من هنوز هم عاشق بعضی از کتابهای الکساندر دوما و یا جان کریستوفر هستم اما میگم برای من شاید دورش تموم شده ما یه ده دوازده سالی درگیر هری پاتر بودیم یه جورایی جادو زده شدیم نه اینکه دوستش نداشته باشیم نه دوره خوبی باهاش داشتیم اما بعضی وقتا وقتش میرسه که از یه چیزی رد بشی
اره راست می گی بعضی از کتابا همین شکلی هستن
خود منم اگر ایده ای بر فن فیکشن داشتم حتما می نوشتم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
مگه هری کچل بود؟؟؟؟؟؟جدی؟؟؟من فک می کردم موهای پر کلاغی دارهبوک پیج|انجمن دوستداران کتاب
نه دیگه کچل بود منتها از شدت حسودی به رولینگ رشوه داده بود که بگه ولدی کچله
سمیه برو فن های دیگه رو بخون بعد می بینی نسبت به اونا اصلا لوس بازی نداری
اره اره می دونم گفته بودی
یه تجربه بود تجربه خوبی هم بود باور کن منم میخواستم یه جور دیگه باشه اما موقعیتش نمیاد
اگر اینجوری بود که دوره ی اینجور کتابا تموم بشه الان شاهنامه رو مردم نباید می خوندن
این کتاب ها با رفتن و اومدن هر نسل بازم خونده می شن
:14::14:
ببخشید الان شنبلیله رو با گوزن پیوند زدی؟هری پاتر رو با شاهنامه یکی میکنی؟ نه خدایی؟ یعنی بزرگترین حماسه ملی ایران با هری پاتر یکیه؟
من خودم هری پاتریست بودم دوست دارم کتابشو هنوزم چون برام کلی خاطره داره اما مرگ من با فردوسی شوخی نکن که اصلا روش تعصب دارما
با اینکه من خوندن هری پاتر رو از 5 یا 6 سال پیش شروع کردم و تمام فن فیکشن های اون رو هم خوندم اما بازم بعضی اوقات میزنه به سرم و دوباره شروع به خوندن میکنم به طوری که تا الآن تمام کتاب های هری پاتری رو چند بار خوندم و هنوز از هری پاتر خسته نشدم و با هری پاتر زندگی می کنم. هنوزم منتظرم ببینم کسی پیدا میشه که فن فیکشن جدیدی بنویسه یا نه
حتی خودم هم منتظر این هستم که از شر کنکور راحت بشم تا فن فیکشن خودم رو بنویسم
مشخصا یه سری کتابها توی نسلها میمونه من هنوز هم عاشق بعضی از کتابهای الکساندر دوما و یا جان کریستوفر هستم اما میگم برای من شاید دورش تموم شده ما یه ده دوازده سالی درگیر هری پاتر بودیم یه جورایی جادو زده شدیم نه اینکه دوستش نداشته باشیم نه دوره خوبی باهاش داشتیم اما بعضی وقتا وقتش میرسه که از یه چیزی رد بشی
اره راست می گی بعضی از کتابا همین شکلی هستن
خود منم اگر ایده ای بر فن فیکشن داشتم حتما می نوشتم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
مگه هری کچل بود؟؟؟؟؟؟جدی؟؟؟من فک می کردم موهای پر کلاغی دارهبوک پیج|انجمن دوستداران کتاب
نه دیگه کچل بود منتها از شدت حسودی به رولینگ رشوه داده بود که بگه ولدی کچله
سمیه برو فن های دیگه رو بخون بعد می بینی نسبت به اونا اصلا لوس بازی نداری
اره اره می دونم گفته بودی
یه تجربه بود تجربه خوبی هم بود باور کن منم میخواستم یه جور دیگه باشه اما موقعیتش نمیاد
اگر اینجوری بود که دوره ی اینجور کتابا تموم بشه الان شاهنامه رو مردم نباید می خوندن
این کتاب ها با رفتن و اومدن هر نسل بازم خونده می شن
:14::14:
ببخشید الان شنبلیله رو با گوزن پیوند زدی؟هری پاتر رو با شاهنامه یکی میکنی؟ نه خدایی؟ یعنی بزرگترین حماسه ملی ایران با هری پاتر یکیه؟
من خودم هری پاتریست بودم دوست دارم کتابشو هنوزم چون برام کلی خاطره داره اما مرگ من با فردوسی شوخی نکن که اصلا روش تعصب دارما
با اینکه من خوندن هری پاتر رو از 5 یا 6 سال پیش شروع کردم و تمام فن فیکشن های اون رو هم خوندم اما بازم بعضی اوقات میزنه به سرم و دوباره شروع به خوندن میکنم به طوری که تا الآن تمام کتاب های هری پاتری رو چند بار خوندم و هنوز از هری پاتر خسته نشدم و با هری پاتر زندگی می کنم. هنوزم منتظرم ببینم کسی پیدا میشه که فن فیکشن جدیدی بنویسه یا نه
حتی خودم هم منتظر این هستم که از شر کنکور راحت بشم تا فن فیکشن خودم رو بنویسم
مشخصا یه سری کتابها توی نسلها میمونه من هنوز هم عاشق بعضی از کتابهای الکساندر دوما و یا جان کریستوفر هستم اما میگم برای من شاید دورش تموم شده ما یه ده دوازده سالی درگیر هری پاتر بودیم یه جورایی جادو زده شدیم نه اینکه دوستش نداشته باشیم نه دوره خوبی باهاش داشتیم اما بعضی وقتا وقتش میرسه که از یه چیزی رد بشی
اره راست می گی بعضی از کتابا همین شکلی هستن
خود منم اگر ایده ای بر فن فیکشن داشتم حتما می نوشتم