Header Background day #22
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

ايده هاي ناب (بررسي و پيشنهاد)

47 ارسال‌
13 کاربران
141 Reactions
11 K نمایش‌
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
شروع کننده موضوع  

سلام
براي نوشتن يك داستان خوب به يك ايده خوب نياز داريم .
هدف اين تاپيك:
1- گاهي هستند افرادي كه علاقه به نوشتن ندارند ولي ايده هاي خيلي بي نظيري دارند،‌اين افراد مي توانند ايده هاي خودشون را در اين تاپيك به نويسنده ها پيشنهاد بدن.
2- نويسنده ها مي توانند بيان ايده كلي داستانشون را اينجا مطرح كنند و بقيه براي بهبود و رفع نقصش كمكشون كنند.
3- نويسنده هايي كه دار داستان مي نويسند و چشمه ايده هاشون خشك شده و نمي دانند با شخصيتشون چيكار كنند و يا يك پايان مناسب براي داستانشون مي خوان.


   
saharhtm، R-MAMmad، Akramaz662 و 8 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
*HoSsEiN*
(@hossein-2)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 907
شروع کننده موضوع  

bookbl;5944:
جادو تنها در خانواده های قدیمی وجود دارد و افرادی که این قدرت را دارند .....

ايده جالبيه،‌ اگه توانستي بنويسش ،‌مي توانه داستان قشنگي بشه.


   
sahv، yasss و wizard girl واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
 

bookbl;5944:
جادو تنها در خانواده های قدیمی وجود دارد و افرادی که این قدرت را دارند، جادوگران ارتش را تشکیل می دهند. پسری از یکی از این خانواده های دیده به جهان می گشاید. پس از دو سال آموزش توسط برترین جادوگران ارتش، هیچ جادویی در او مشاهده نمی شود. و این به معنای این است که جادو در آن خانواده از بین رفته است! او، بخاطر نحسی اش، با وجود سن کمی که داشت به مرگ محکوم می شود. روز قبل از اعدام، نامه ای تهدید آمیز به دست شاه می رسد که می گوید اگر این بچه بمیره، امپراطوری بهای سنگینی می پردازه.
شاه، به هر دلیلی، این تهدید رو جدی می گیره و اون پسر رو تبعید می کنه و پسر رو به جای اعدام، تبعید می کنه. تبعید یک پسر بچه هفت ساله تنها با یک مشک آب! کاری وحشیانه که از نظر شاه و خانواده کودک، باید انجام شود. بعد از این که تمام مشک آب توی دو روز تموم شد، اون از گرسنگی و تشنگی بی هوش می شه. زمانی که به هوش میاد خودش رو بین یک گروه راهزن می بینه. او توسط اونها آموز می بینه و عضوی از اونها می شه. یک دزد و یک فراری با نام مستعار که با وجود اینکه تبعید شده، به کشور خودش برمیگرده و در جاده های اونجا راهزنی می کنه. زمانی که یک گروه جادوگر رو غارت می کنن، او به یاد کودکیش میوفته و ماجرای اون برای انتقام از شاه شروع می شه .....

ایده خوبیه
فقط باید ساخته و پرداختش کنی
اگه خواستی بنویسی توصیه میکنم اروم اروم بری جلو و کامل کار کنی


   
sahv واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Bookbl
(@bookbl)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1697
 

سلام. من قصد نوشتنشو ندارم. الآن دارم یه کتاب دیگه می نویسم. اگر کسی خواست بنویسه لطفا روش زیاد کار کنه عاشق این ایده هستم نمی خوام بد از آب درآد.


   
پاسخنقل‌قول
لینک دانلود
(@linkdownload)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1048
 

یک ایده خفن:خالی
در جایی در فضا هیچ سیتاره ای نیست.هیچ نوری نیست،هیچ تاریکی هم نیست.فقط یک چیز است.پسری که شناور است.حال سوال این است.در جایی که هیچ چیز نیست.پسر هم چیزی ندیده،آن پسر چگونه زندگی میکند؟
lord.morteza@
تانوس@
سوزن@
warior@
admin@


   
R-MAMmad واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
warrior
(@warrior)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 145
 

almatra;6878:
یک ایده خفن:خالی
در جایی در فضا هیچ سیتاره ای نیست.هیچ نوری نیست،هیچ تاریکی هم نیست.فقط یک چیز است.پسری که شناور است.حال سوال این است.در جایی که هیچ چیز نیست.پسر هم چیزی ندیده،آن پسر چگونه زندگی میکند؟
lord.morteza@
تانوس@
سوزن@
warior@
admin@

همونطور که تا الان زندگی کرده:دی


   
sahv و R-MAMmad واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
 

almatra;6878:
یک ایده خفن:خالی
در جایی در فضا هیچ سیتاره ای نیست.هیچ نوری نیست،هیچ تاریکی هم نیست.فقط یک چیز است.پسری که شناور است.حال سوال این است.در جایی که هیچ چیز نیست.پسر هم چیزی ندیده،آن پسر چگونه زندگی میکند؟
lord.morteza@
تانوس@
سوزن@
warior@
admin@

هیچ چیزی نیست اما پسره که هست

ایده....من داشتم به این فکر میکردم که بیایم دنیا رو جا به جا کنیم.فکر کنین دنیایی داشته باشیم که درونش انسان عادی عجیب و نایاب باشه چیزی که داریم جهانیه که انسان عادی درش حکومت نمیکنه و عادی بودن حتی شاید جرم باشه و افراد عادی یه جورایی خارق العاده و کم یاب به نظر بیان:1:


   
sahv و R-MAMmad واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 767
 

almatra;5851:
ایده ی من:آینه ی کوژ
علی،سلنا گومز(هیچ بطی بهش نداره) و آدولف هیتلر(اینم هیچ ربطی نداره) سه تا آدم جوون و کم عقلند.
علی توی زندگیمعمولیش مونده،مادر و پدر و خواهرش مریضند واین بشر باید تک نفره خرج همشون رودربیاره.ولی عرضش رو نداره.در عوض به اعتقاداتش خیلی پایبنده.
سلنا گومز یک دختره ی زشت بد قیافه توی یکی از مدارس اسرائیله.همه ازش بدشون میاد و میگیرن میزننش.خانوادش خر پوله ولی تو زندگیش موفق نیست.در عوض یک صهیونیسم تمام عیاره.
آدولف هیتلر،همه چی داره،پول،قیافه محبوبیت،درس.اخلاق خوب و.... .مشکلی هم نداره.مغرور هم نیست.ولی این یکی به هیچی اعتقاد نداره.
حالا این سه تا توی یک موقعیت افتضاح قرار میگیرند.یعنی توی چنگ یکی از خطرناک ترین گنگستر های جهان یعنی آلبرت اینیشتین میفتند و باید سعی کنند از این جهنم در بروند.
ولی میشه؟

* دوست عزيز ميدونم منظوري نداشتي ولي خب اين اسمه يكم خطرناك بود،‌ پستتو با عرض معذرت ويرايش كردم. حسين

سلام
راستش هرجور خواستم به خودم بقبولونم که این نام ربطی به شخصی که فکرشو میکنم نداره، ولی طبق اسامیه دیگه ای که از افراد معروف و شخصیت های تاریخی اورده شد، نتونستم به نتیجه برسم. :22::22:
من کاری به اعتقادات مختلف مردم و نظر شخصیشون درباره اسلام ندارم ولی اصلا درست نیست مقدسات دیگران رو به تمسخر بگیرید.:22:
انتظار بیشتری از مدیران داشتم:29:


   
پاسخنقل‌قول
لینک دانلود
(@linkdownload)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1048
 

ahmaad;6966:
سلام
راستش هرجور خواستم به خودم بقبولونم که این نام ربطی به شخصی که فکرشو میکنم نداره، ولی طبق اسامیه دیگه ای که از افراد معروف و شخصیت های تاریخی اورده شد، نتونستم به نتیجه برسم. :22::22:
من کاری به اعتقادات مختلف مردم و نظر شخصیشون درباره اسلام ندارم ولی اصلا درست نیست مقدسات دیگران رو به تمسخر بگیرید.:22:
انتظار بیشتری از مدیران داشتم:29:

برادر جان من اشتباه بکنم به مقدسات دیگران توهین بکنم
ولی این اسم ها در ذهن ما الگوشده.
میشه گفت انگیزه ی من از گذاشتن این اسم ها رو این شخصیت ها هم برای حاشیه و هم برای اینه که راحت تر شخصیت دربیاد(اینو جدیدا کشف کردم:دی).
و گرنه حر شما متین من
من خودم شخصا اشتباه بکنم به دین یا فردی توهین کنم.


   
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
 

ahmaad;6966:
سلام
راستش هرجور خواستم به خودم بقبولونم که این نام ربطی به شخصی که فکرشو میکنم نداره، ولی طبق اسامیه دیگه ای که از افراد معروف و شخصیت های تاریخی اورده شد، نتونستم به نتیجه برسم. :22::22:
من کاری به اعتقادات مختلف مردم و نظر شخصیشون درباره اسلام ندارم ولی اصلا درست نیست مقدسات دیگران رو به تمسخر بگیرید.:22:
انتظار بیشتری از مدیران داشتم:29:

سلام
راستش من فکر میکنم سخت برداشت کردید
علی در جامعه ما اسمیه که همه گیر هست دلیل نداره هر جا گفتیم علی منظ ور حضرت امیر المومنین علیه السلام باشن
الان اگه شما بری تو خیابون داد بزنی علی صد تا علی برمیگرده طرفتون شما اینجا علی رو به عنوان اسم شخصیت ببین نه اسم امام معصوم
و یک چیز دیگه فکر نمیکنم دوست ما قصد تمسخر داشته باشن


   
پاسخنقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 767
 

proti;7004:
سلام
راستش من فکر میکنم سخت برداشت کردید
علی در جامعه ما اسمیه که همه گیر هست دلیل نداره هر جا گفتیم علی منظ ور حضرت امیر المومنین علیه السلام باشن
الان اگه شما بری تو خیابون داد بزنی علی صد تا علی برمیگرده طرفتون شما اینجا علی رو به عنوان اسم شخصیت ببین نه اسم امام معصوم
و یک چیز دیگه فکر نمیکنم دوست ما قصد تمسخر داشته باشن

سلام:53:
شایدم دوستمون واقعا منظوری نداشته باشه.
ولی...
هر شخصیتی که نام بردن کاملا شناخته شده هستش. حتما قبول دارید بین اون چند شخصیت معروف، با عقل جور در نمیاد که همینجوری اسمی اورده بشه که برعکس بقیه، الگوی مشخصی رو براتون یاداوری نکنه. مخصوصا با (نداشتن فامیل) و توضیحی که دربارش گفته شده :
به اعتقاداتش خیلی پایبنده.
یا این نقل قول:
مثلا یهو یه تیکه امینم بیاد کنار هلالی ذکر بگه.

پروتی جان به نظر خودتون با وجود این توضیحات، اوردن اسم علی که خیلی هم معتقد هست (اونم بدون فامیل) بین جمعی از افراد شناخته شده، بیش از حد کنایه امیز نیست؟


   
پاسخنقل‌قول
lordfire910
(@lordfire910)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 649
 

یه ایده دارم که حال نوشتنشو ندارم.
ایدم در مورد یه جایزه بگیر تو غرب وحشیه که توی یه مهمونخونه با یه پسر خدمتکار آشنا میشه و شروع می کنه از ماجرجویی هاش تعریف کردن،از زمانی که دنبال یه نفر برای انتقام به طور اتفاقی به یه دنیای دیگه می ره،توی اون دنیا به جای این که کابویا جادوگرا رو شکست داده باشن،جادوگرا پیروز شده باشن و....
مقدمش رو هم نوشتم ولی وقت ادامه دادن ندارم


   
lord.1711712 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
ahmaad
(@ahmaad)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 767
 

H.A.M.I.D;7018:
یه ایده دارم که حال نوشتنشو ندارم.
ایدم در مورد یه جایزه بگیر تو غرب وحشیه که توی یه مهمونخونه با یه پسر خدمتکار آشنا میشه و شروع می کنه از ماجرجویی هاش تعریف کردن،از زمانی که دنبال یه نفر برای انتقام به طور اتفاقی به یه دنیای دیگه می ره،توی اون دنیا به جای این که کابویا جادوگرا رو شکست داده باشن،جادوگرا پیروز شده باشن و....
مقدمش رو هم نوشتم ولی وقت ادامه دادن ندارم

یاد داستانی افتادم که چند وقت پیش نصفه و نیمه خوندمش
یه هفتیر کش دنبال یه جادوگر تو غرب وحشی.
اسمش یادم نمیاد... برج ؟ یا یه همچین چیزی:7:


   
lord.1711712 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
lordfire910
(@lordfire910)
Prominent Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 649
 

اون اسمش برج تاریکه.
فرق دارن، اون آخرین هفت تیرکش بود ، جادوگر ا هم به تعداد انگشتای یه دست نمی رسن.
البته اتمسفر برج تریک خیلی خفنه،کلا شک دارم یه تازه کار امیدی به نوشتن چیزی مثل اون داشته باشه


   
lord.1711712 واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Bookbl
(@bookbl)
Noble Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 1697
 

proti;6950:
هیچ چیزی نیست اما پسره که هست

ایده....من داشتم به این فکر میکردم که بیایم دنیا رو جا به جا کنیم.فکر کنین دنیایی داشته باشیم که درونش انسان عادی عجیب و نایاب باشه چیزی که داریم جهانیه که انسان عادی درش حکومت نمیکنه و عادی بودن حتی شاید جرم باشه و افراد عادی یه جورایی خارق العاده و کم یاب به نظر بیان:1:

مث نارنیا؟؟ پسران آدم و دختران حوا ؟؟

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

almatra;6878:
یک ایده خفن:خالی
در جایی در فضا هیچ سیتاره ای نیست.هیچ نوری نیست،هیچ تاریکی هم نیست.فقط یک چیز است.پسری که شناور است.حال سوال این است.در جایی که هیچ چیز نیست.پسر هم چیزی ندیده،آن پسر چگونه زندگی میکند؟
lord.morteza@
تانوس@
سوزن@
warior@
admin@

ببخشید که میگم اما ایده از بیخ مشکل داره


   
پاسخنقل‌قول
proti
(@proti)
عضو Moderator
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1675
 

bookbl;7024:
مث نارنیا؟؟ پسران آدم و دختران حوا ؟؟

- - - - ه

نهههههههههههههههه اصلا
البته اون دومی رو نخوندم هنوز
اما اینی که گفتم اصلا ربط به نارنیا نداشتا


   
پاسخنقل‌قول
صفحه 3 / 4
اشتراک: