آدم بد های دوست داشتنی

نامرد های دوست داشتنی
این تاپیک قرارهی ک سری شخصیت جابل رو به شماها معرفی کنه که در کمال بد بودن یکی از محبوب ترین ها هستند.همان هایی که وقتی میخوانیمشان/میبینیم به فش خوار مادر باید ببندیمشون ولی دست نگه میداریم و از کارهای کثیفشون کیف میکنیم.البته همه ی آدم های این لیست بد نیستند ولی خوب همون نامردهای دوست داشتنیند.این لیست یک ترتیب خرکی داره و بر اساس بهتر و بد تر بودن نیست.
1-شرلوک هلمز:
تعجب کردید؟نه؟البته من منظورم سریال بی مانند شرلوکه.و این شرلوک.باور کنید این شخصیت یک.....به تمام معناس.از اینکه مردم رو توی خطر میبینه لذت میبره.واسه نجات یه بچه دست دست میکنه.آدمای لب مرگ رو عذاب میده،واسه ی اینکه یک پیرزن سریع تر صحبت کنه میترسونتش.سر دشمناش و دوستاش کلاه میذاره،مردم اطرافش رو آدم حساب نمیکنه،ا برادرش قهره،روی بهترین دوستش آزمایش انجام میده و.... .ولی بازم ما اونو توی صف آدم خوبا میبینیم.ولی خودش همونجوری که توی قسمت آخر فصل دو گفت،اون یه فرشته نیست.ولی بازم ما از هوشش لذت میبریم.
این فرد آدمیه که هرکی ببینه میگه خود شیطانه ولی در لحظاتی آدم رو غافلگیر میکنه.یکهویی خانم هادسن رو نجات میده،شکست عشقی میخوره،میترسه،از مرگ یک پیرزن متاثر میشه،به خاطر رفقاش خودکشی میکنه و موارد کم دیگری.
در کل باید بگم که:شرلوک هلمز یک پس فطرته.یک آدم خود خواه و .... که ما باهاش خیلی حال میکنیم.
(جا داره اینجا از دوبله ی عالی صدا و سیما در دو فصل سریال شرلوک تشکر کنم.)

2-جک اسپارو:
شاید شرلوک رو چون مرد قانونه خوبیش رو راحت بپذیریم،ولی این یکی یک قانون شکن عوضیه.یه دزد دریایی.که خیلی هم باهوشه.به خاطر منافع خودش با یکی دوست میشه.زنی رو نجات میده و بعدا به عنوان طعمه ازش استفاده میکنه،با دوستاش سر جونش میجنگه،از دوستاش به جای خودش استفاده میکنه تا مثلا براش جاسوسی کنند و.... .
ولی نکته ی جالب اینه که رفقاش هم انگار عاشقشند،طوری که بیست و پنج درصد فیلم سوم در مورد نجات این نامرده.
ولی یکی از نکاتی که این شخصیت روبا شرلوک متمایز میکنه اینه که:
شلوک یک مرد خوشتیپ و خوش اخلاق اینگیلیسیه و خیلی جدی و منظم.جک اسپارو ولی یک دزد دریاییه بی خیاله که هر وقت بشه شوخی میکنه،حتی با بدترین دشمنش.
ولی خصوصیات خوبی هم از خودش نشون داده:
مثل اینکه علاقه ای به جاودانگی نداره،جان دشمناش رو نجات میده،دست به هر کار کثیفی نمیزنه،دوستاش رو خیلی دوست داره و.... .
در کل باید بگم که اینم شایسته ی لیست ما هست.
3-جوکر:فیلم شوالیه ی تاریکی
شاهکار نولان در فیلم سازی این شخصیته.در واقع جوکر با همه ی افراد این لیست فرق داره.
اون به اخلاق اهمیتی نمیده،روان پریشه،و از همه مهم تر این که:جوکر واقعا آدم بدیه.
تنها چیزی که جوکر رو زنده نگه داشته بتمنه.اون حتی بتمن رو نمیکشه.ان فقط دوست داره سرگرم باشه.علاقه ای به تصرف دنیا نداره،تقریبا عشق خاصی هم نداره(به جز یه دیوونه ی دیگه)،علاقه ای به پول هم نداره،تنها چیز مهم سرگرمیه.جوکر نمیخواد حتی شهر رو تصرف کنه.میخواد بازی کنه،سرگرم شه.درسته کمی بار طنز هم در فیلم شوالیه ی تاریکی داره ولی همه میدونند این دلقک فرق داره.
4-گردانگشت:
شاید تعداد افراد کمی باشند که رمان های سه گانه ی فونکه از نشر افق رو خونده باشند.ولی هرکسی خونده باید اعتراف کنه که شخصیت گرد انگشت یکی از بهترین شخصیت پردازی های تمام کتاب ها رو داره.
شاید تنها فرد این لیست که غمگینه این فرد باشه.گرد انگشت کلا آدم افسرده ایه.شیش و هشت غمگین میزنه.از دنیا سیره ولی توی دلش یک قلب خیلی پاک داره.
ولی فکر نکنید قدیسه ها،اون در کتاب اول یک اعصاب خورد کنه.توی فاز خیانت سیر میکنه.حتی اخر کتاب اول همدست از خیانت بر نمیداره.اون همش خیانت میکنه تا به هدفش برسه ولی هر دفعه شکست میخوره.آدم ترسوییه.خودش هم گاهی از خودش بدش میاد.کتاب سیاه قلب با همین برگ برندس که کتابش رو میبره جلو.خیانت های گرد انگشت.بهش آدم بد بودن اصلا نمیچسبه ولی اون مجبوره.میخواد برگرده خونش و برای برگشت تقریباهر بهایی رو میپردازه.
در نتیجه این شخصیت شایسته ی حضور در لیست ماست.
5-اسنیپ:
یه هری پاتره یه اسنیپ.من خود هری پاتر رو دوست نداشتم ولی این اسنیپ عالیه.
این نامرد،دامبلدور رو کشت،به هری صد تا تهمت نا روا زد،رفیق مالفوی کله سوسکی بود،زیر دست ولد مورت بود،سر کلاس ها و حتی کلاس های تخصصی هم هری رو اذیت میکرد.
ولی در کتاب هفتم ما با وجه سفید اسنیپ هم آشنا میشیم.چگونه یک مرد تمام چیز هایی رو که دوست میداشت رو رها کرد تا به مردم دنیا خدمت کنه،در حالی که نمیخواست با بدترین دشمنش هم دست شد و.... .
اسنیپ در کتاب آخر غوغا میکنه،تقریبا اشک من در اومد.
در هر حال اسنیپ هم واقعا شایستگی حضور داره.
خدمت دوستان عزیز عارضم که اگر شخصیت های دیگه ای رو سراغ دارن معرفی کنند.