هند سرزمینی در جنوب قارّهی آسیاست که قدمت چندهزارساله دارد. در اواخر هزارهی دوم قبل از میلاد، مهاجران آریایی در آنجا ساکن شدند و فرهنگ و اعتقادات مردمان این دیار را تحت تأثیر خود قرار دادند. هندوستان سرزمین آیینهای کهن و خاستگاه بسیاری از ادیانی است که شهرت و اعتبار جهانی به دست آوردهاند. از مهمترین این ادیان میتوان به آیینهای “هندو”، بودا و “جین” اشاره کرد. گستردگی ادیان و اعتقادات هندیان و بعضاً اختلافهای آنان، مطالعهی اساطیر هند را مشکل ساخته است. امّا چون همهی این ادیان برخاسته از یک سرزمین هستند، علیرغم این اختلافها تفاوتهای بنیادین و ذاتی در آنها مشاهده نمیشود. برای همین آنها را در کنار هم بررسی کرده ، از تفکیک آنها میپرهیزیم. اساطیر آیینهای هندو و بودا بخش اعظم اساطیر هند را تشکیل میدهند. در بخشهای گذشته ردّپای آیین بودا را در اساطیر مردمان شرق آسیا مشاهده کردیم که این خود بیانگر غنا و عظمت آن است.
چرخهی بیانتها
بنیادیترین اصل اعتقادات مردم هند، اعتقاد به “تناسخ” و چرخهی زایش کائنات است. آنها معتقدند برای هر موجودی در دنیا اعم از انسان ، حیوان و گیاه یک روح وجود دارد. این روح پس از مرگ متناسب با اعمال و رفتار خود در دنیا به پاداش یا مجازات میرسد. در این پاداشها و مجازاتها هیچ کار خوب یا بدی، دیگری را خنثی نمیکند. اگر در دنیا رفتار خوبی داشته باشد، مجدّداً در موجودی برتر از قالب قبلی خود ، و در غیر این صورت در موجودی پستتر حلول میکند. ممکن است این امر تا جایی ادامه پیدا کند که این روح به مقامی هم شأن خدایان برسد و یا آنقدر پست شود که در اشیای بی جان حلول کند. “بودیستوه” موجودی است که پس از زندگیهای متوالی و تکامل در این چرخه، به بودا تبدیل میشود «بودیستوه در زندگی دیگر به هیئت “چندنته” یا فیلی سپید با شش دندان، و داشتن دو همسر تجسّم مییابد… بودا در یکی از زندگیهای پیشین دیگر بودیستوئی است که به هیأت خرگوشی فرزانه و زاهد نمایان میشود. »
اساطیر هند، ورونیکا ایونس، ، ترجمهی محمّد حسین باجلان فرّخی، تهران، انتشارات اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۳، ص۲۴۵
تارنمای تاریخ ما