خیلی خوبه
قشنگ شده
پ.ن:سینا این کاورای من چی شد؟:دی
سینا کارش درسته اگه کاور رو هم نمیزدی حل بود! فقثط اول ذکر میکردی طراح سینا ، تموم!
تو همیشه به نویسنده ها یک جمله رو میگی پس من هم همین رو بهت میگم
هر وقت تموم شد داستانت بگو شروع کنیم !:0158:
ممد من از تو توقع ندارم داستانمو بخونی:دی
بسی زیبا! دست سازنده ش درد نکنه
امیدوارم داستان هم همینقدر زیبا باشه
موفق باشید
اینقدر بدم مباد داستان کاور سینا رو داشته باشه فصلاش نباشه.
دل آدم قیلی ویلی میره :دی
عجب کاوری ایول.
فقط به خاطر کاور داستان تاپیک 4 صفحه جلو رفته
حالا باید دید داستان چطوریه؟:23:
من که از مقدمه هیچی نفهمیدم.یاد مقدمه سفیر افتادم.خدا کنه مثل سفیر داستان به خوبی پیش بره.
من این کاور رو خیلی دوست دارم . بسیار زیباست . امیدوارم در نوشتن داستان موفق باشی
من انتظار یه داستان عالی دارم .
طبق تجربه ی شخصی اگر بخوای خیلی سخت بگیری و خیلی زیاد ادبی بنویسی ممکنه هم خواننده ها و هم خودت یه جاهایی گیج بشید خلاصه این که سعی کن روان بنویسی. :53::53::53::53:
سلام یاسی!
خب به اینکه کاور سیناست و کارش خوبه شکی نیست!:38:
باید داستانت رو بخونم ببینم که داستان هم مثل کاور هست یا نه.:23:
اما حالا یک نقد برای کاور سینا انجام می دهم!:26:
اهم ... اهم!:16:
تصویر خوبه، رنگ بندیو ترکیب رنگ ها خوبه، افکت گیاه دور متن جالبه و ایده ی خوبیه.
درواقع بک گراند عکس، کاور عمق داری ایجاد کرده.
در کل واقعا هنره که چنین کاوری خلق بشه.
( منم یه دونه از همینا میخواااام:20::20::20:)
یاسی منتظر فصلم!:دی
میخوام نقدای ترور مانند بکنم!:42:
شاد باشین!:53::54:
سلام بچه ها
اینم فصل اول داستانم پروشات
اول از همه بگم که توقع داستان سینایی از من نداشته باشین:دی
من داستان بلند اولیه که می نویسم و خب زیاد تعریفی نیست
دوم از همه باید از میکاییل تشکر کنم که کلی برای این داستان کمکم کردو البته یه عذر خواهی بهش بدهکارم که همین جا ازش عذر میخوام:دی ببخشید داداش میکاییل:دی @wingknight.
سوم هم باید از سینا تشکر کنم که با این همه کاری که داشت برام کاور زد @admin
اینم لینک تاپیک کاور
http://btm.bookpage.ir/thread726-5.html#post5446
چهارم هم از ممد و مرتضی تشکر میکنم که قرار شد داستانم تموم شه بعد بخوننش:دی @MAMmad @Lord.Morteza
پنجم هم از حسین تشکر میکنم که قراره با نقد کوبنده و سازندش کلا بزنه خورد و خمیرم کنه:دی @ *HoSsEiN*
شیشم هم دیگه هیچی:دی
اینم لینک فصل اول با ویرایش و اصلاحات میکاییل
بخونین و نقد کنین:11::44::65:
پروشات/فصل اول
ســـــــــــلام!:05:
چه خبو که افتتاح کننده ی کتابت هستم!:bb8:
اومدم نقدای فجیع بکنم!:ye:
اول اینکه صفحه آراییت خیلی آشناست:دی ناقلا از جایی که کپی نکردی؟:24:
اون دو خطی هم که اطراف صفحه هستن ... اگه نبودن بهتر می شد:67:
ولی خب مهم داستانه نه صفحه آرایی!به خاطر همین می رم سر داستان.:15:
داستان جوری شروع شد، که لذت بخش به نظر می رسید. اما به مرور زمان، کمی از جذابیت داستان کم شد.
توصیفاتت خوبه و مثل همیشه جا برای بهتر شدن هست. مطمئن باش!:101:
از علامت ها استفاده نکن. برای مثال " ؟؟؟؟!!!!!!" از رسمی بودن داستان کم می کنه.
انگار داری فقط می نویسی تا سرگرم بشی. مطمئن باش اینجوری کسی انتظار یه داستان رسمی و قوی رو نداره.:39:
دیالوگات کمی درو از انتظاره. برای مثال همون دیالوگی که توش در مورد نگین انگشتر بود. :40:
فضاسازیت میتونه بهتر از این چیزی که هست باشه. همیشه جا برای بهتر شدن هست.:3:
مرموز بودن یکی از نکات خوب جذب کردن خواننده س که تو این کار رو خوب انجام دادی.:1:
برای مثال قدرت انگشتر.
توضیحات رو از دیالوگ ها جدا کن. اینجوری سطح داستان کمی افت پیدا می کنه.
تا جای ممکن سعی کن که از کلمات عامیانه کم استفاده کنی. اونطور که فهمیدم نثرت به اندازه ی کافی عامیانه هست. بنابراین نیازی به کلمات عامیانه بیش تر نداره.:5:
فکر کنم چند جا رو ویراستار جا انداخته. برای مثال کلمه ی حال که درستش هال ، جایی در منزل، است.
بقیه چیزها خوب بودن. سیر داستان تنده اما چون اول کاری عادیه!
درکل فکر کنم ایده ی جالبی روبرومون باشه!:)
شاد باشی یاسی!
بابت نقد هم بخشش:دی
عالــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی!:3:
سینا یدونه ای دردونه ای!:36: یاسی من فقط به خاطر کاور داستان داستانت رو می خونم.:21::65:باشه حالا یه ذره هم به خاطر داستانت:23::65:شایدم یه ذره بیشتر...