کتاب خانه ی پریان رو باید توی کتاب خونه ها پیدا کنین
توی کتاب فروشی ها و توی نت پیدا نمیشه
2 جلد
نویسندش تورج زاهدی هست
تنها لینکی که ازش تونستم پیدا کنم این لینک هست
http://www.iketab.com/books.php?Module=SMMPBBooks&SMMOp=BookDB&SMM_CMD=&BookId=56514
(البته توی این لینک یک جلدش رو نوشته 830 صفحه خانه ی پریان دو جلدی هست)
شخصیت اصلی داستان مردی هست که توی رویاهاش به زمان های آینده و گذشته و... سفر میکنه
در واقع رویای صادقه میبینه
و ماموریت داره توی سفر هاش به گذشته چیزی رو که خراب شده بود درست کنه
رویاهاش تا اونجا پیش میرن که توی دنیای واقعی هم زمان رو گم میکنه
یعنی رویا و واقعیت براش قاطی میشن و زمان رو به اون صورت که ما درک میکنیم درک نمیکنه
کل داستان حول محور رویاهای شخصیت اصلی و خانه ی پریان هست
کتاب رو حتما پیدا کنین و بخونبن که عالیه
عالی عالی عالی:55:
خودم سه چهار بار پشت سر هم خوندمش:ye:
واقعا دوسش داشتم:0229:
از اون کتاب هایی هست که انتظار نداری و واقعا هم تا آخر کتاب نمیشه زمینش گذاشت:0155:
خودم اگه پیداش کردم حتما بررای تایپش اقدام میکنم:0230:
(نقدش رو امین زحمت کشیده)
این کتابی که گذاشتین 830 صفحه هستش
این جلد یکشه ؟
این رو تو کتابخونه شخصیم دارم :دی تایپشم نمیکنم !
این رو تو کتابخونه شخصیم دارم :دی تایپشم نمیکنم !
چرا؟/کاش من داشتمش:( الان اطلاعاتی که گذاشتم درسته؟من از حافظه گذاشتم
چرا؟/کاش من داشتمش:( الان اطلاعاتی که گذاشتم درسته؟من از حافظه گذاشتم
به نظر بنده در مورد رویاهای صادقانه است . به نظر من اصلا کتاب جالبی نیست مخصوصا محتواش !
یه پسری که جبهه میره با یه دختر دست بده بدون صیغه و خلاسه اصلا خوب نبود ! از نظر من ولی ارزش یه بار خوندن رو داره ! اوایلش شاید خوب باشه ولی اصلا اواخر خوب نیست گره های داستان رو میشکنه بدون این که فرصت بده نه به اولاش نه به آخرش !
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
آیا خانه پریان را خوانده اید؟
در همین ابتدا می گویم که بلد نیستم نقد کتاب بکنم و صرفا برداشت ها و نظرات شخصی ام را درباره ی این کتاب می نویسم که ان شا الله به کار آید.
1-----شاید بتوان رمان خانه پریان را در گروه رمان های معناگرا یا مذهبی که برخاسته از یک رویکرد عرفانی – اسلامی است دانست. کما اینکه در جای جای کتاب، به مفاهیم و نشانه های دینی اعم از وحی، توکل، روضه، نماز، هیات، دعا، زیارت و ... اشاره می گردد و قهرمان داستان (و شاید قهرمان های داستان) اغلب افرادی معتقد و مسلمان (در باب مومن بودنشان خدا عالم تر است!) هستند، از رضا گرفته تا وزین و نن بتول و آقا قاسم و بچه های جنگ و جبهه و حتی آقا جواد و آق بابا!
2------داستان از نظر آغاز، خط سیر، گره و ابهام و ... روندی معقول دارد، هرچند که به نظر می آید نویسنده در دوفصل پایانی به صرافت افتاده و گویی از طولانی شدن رمان خسته شده است و به یکباره تمامی گره های داستان را می گشاید، هر چند که داستان می توانست به گونه ای بهتر، آرام تر و با دقت بیشتر به جای دوفصل پایانی در پنج فصل به اتمام برسد که مخاطب نیز بتواند خود را در داستان بیابد و به واسطه ی ورود شخصیت های فراوان که سعی در گره گشایی پایانی دارند این گونه سردرگم نشود!
3------ تضادهایی که در شخصیت قهرمان نویسنده وجود دارد گاه خواننده را دچار ابهام می کند، به عنوان مثال رضا که شخصیتی مذهبی، بردی جبهه ای و نمازخوان و مقید به محرمات می باشد، در قسمت هایی از داستان با رامک که دختری است که قصد ازدواج با او را دارد، ولی هیچ گونه صیغه محرمیت جاری نشده است، دست می دهد و به نوعی با او رابطه ی عاشقانه عمیق دارد، جالبتر اینکه پدر و مادر او و البته عموی او که در این داستان از خواص جامعه و به عنوان آیت الله معرفی می گردد که دستی در اسرار و الهامات دارد به این موضوع هیچ گونه واکنش منفی نشان نمی دهند و شاید به نوعی بر این امر صحه می گذارند!
4------- مطالب رمان، نشانگر آن است که نویسنده با صرف دقت فراوان در مطالب علمی و مسائل مذهبی در باب مساله خواب و الهام، سعی در دقیق نشان دادن مسائل و مطالب دارد، و در این مورد می بایست از نویسنده قدردانی جدی صورت گیرد.
5------برخی از شخصیت ها صرفا جهت کمک به گره گشایی نهایی وارد داستان می شوند و مخاطب از ایشان جز یک تیپ شخصیتی مبهم، چیزی سراغ ندارد که در برخی جاها موجب ضعف داستان می شود، به عنوان نمونه می توان به شوهر لیلا مساعی یعنی رحیم جعفری اشاره کرد، که تنها در چند فصل پایانی وارد داستان شده و فقط به واسطه آشنایی با ممدشیلنگ و آگاهی از داستان حاج معتمد و داش قاسم، به یکباره اطلاعاتی را که شاید می بایست در طول داستان ارائه شود را ارائه می کند، و در چند سطر کار یک فصل کتاب را انجام می دهد، یا می توان به شخصیت ساسان که در چند صفحه پایانی( از یک رمان هزار و دویست صفحه ای) به داستان اضافه می شود، اشاره کرد و جالبتر اینکه این فرد تمامی داستان را در یک خواب دیده و در چند سطر به صورت تیتروار و ایستا به این موارد اشاره کرده و در یک فضای ایستا از استحاله خود توسط یک خواب سخن به میان می آورد، و چنین قصه ای در مورد ممد شیلنگ هم در همان صفحات به وقوع می پیوندد و گره از تمامی مشکلات داستان می گشاید!
این کتابی که گذاشتین 830 صفحه هستش
این جلد یکشه ؟
بله جلد یکش هست
جلد دو هم همین تعداد صفحه داره حدودا