درود بر همگی دوستان
من چن وقت پیش اولین رمانمو به اسم نجوای تاریکی به زبان انگلیسی نوشته بودم به اشتراک گذاشتم. از اونجایی که کسی پیدا نشد داستانمو بخونه:20: سعی کردم داستانمو ترجمه کنم فعلا مقدمرو ترجمه کردم. می خوام فعلا نظرات شما دوستانو ببینم اگه استقبال شد ادامه بدم.
اینم یه خلاصه
در سرزمینی که صلح پایدار نیست. دردسر همیشه در حال جوانه زدن است. نیروی باستانی تاریک از تاریکی در حال برخواستن است. بار دیگر ارتش تاریکی در حال صف آرایی است تا کل جهان هستی را تسخیر کند درحالی که نژادهای پست بر سر قدرت و تاج و تخت در حال جنگ و مشاجره هستند. از سرزمین های یخ زده تا قلمرو های دور ناشناخته شاهد داستان خاندان ها - لرد ها و لیدی ها(واقعا ترجمه سخته. ببخشید بابت ترجمه بد)-سربازها و جادوگرها-پادشاهان و قاتلینی باشید که در زمانی نا خوشایند گرد هم آمده اند. درمیان توطئه ها و توطئه های متقابل-تراژدی-خیانت-پیروزی و ترس سرنوشت نژاد ها در دست کسانی است که می دانند چه چیزی در تاریکی نجوا می کند.
اگه داستانمو به انگلیسی بخونین خیلی بهتره. خیلی ساده نوشتم.
تا اونجایی که تونستم روون ترجمه کردم.
مننظر نقداتون هستم.
سلام فصل جدید کی ارائه میشه خیلی طول کشیده ممنون
من نمی دونستم کسی خونده داستانمو. خیلی خوشحال شدم. خیلی وقته ننوشتم چون هم وقت نداشتم و ندارم . از ی طرفم چون ایرادات زیادی داشت داستانم نامید شدم دیگه چیزی ننوستم ولی همین که خوندی خیلی بهم انرژی داد که ادامه بدم. من حتما ادامه می دم و تغیرات اساسی تو فکرم بود ایجاد کنم. امیدوارم که ببینی پیاممو . خیلی ممنون ازت.:53::53::53::53: