شخصیت های افسانه ای و اساطیری ایران باستان

صادقانه بگم .. من هیچ چی نمیدونم 0_0 ..فقط ی رخش میشناسم :21: ک اونم رخش رستم بود فک کنم :55:...خب اگه خودت میدونی به اشتراک بزار ما هم بدونیم 🙂

منم از داستان های شاهنامه چند تا شخصیت میشناسم که تقریبا همه میشناسن. امثال رستم، آرش کمانگیر، کاوه، اسفندیار و ضحاک

خیلی خوبه که یه آشنایی با اساطیر خودمون داشته باشیم. مخصوصا دوستان نویسنده که میتونن از آنها برای خلق کاراکترهاشون الهام بگیرن.

اگه شما آشنایی دارید لطفا به اشتراک بگذارید تا ما هم استفاده کنیم.

خب دوستان واقعا تاپیک بجایی بود :دی:دی ببینید ما تو تاریخ خودمون شخصیت های اساطیری زیادی داریم مگر نه این که خیلی ازشخصیت های اساطیری خارجی فقط یه افسانه، در حد افسانه های خودمون بودن مگر شاه ارتور، افسانه ای غنی تر از رستم خودمون داره؟!!! درسته که اولش سخته اما اگر شروع کنیم از افسانه های خودمون استفاده کنیم واقعا خیلی بیشتر لذت بخش میشه و من تو چند تا داستان که نویسنده های ایرانی داشتن اینو مشاهده کردم نمونش همین افسانه خون و جادو بود که ایده خیلی خوبی داشت ولی فعلا که خبری نیست و البته اینکه ما خودمون باید به شخصیتامون یه رنگ و لعابی بدیم این خاصیت فانتزی نویسی همونطور که ریک ریردان هم خیلی از داستان هاش در مورد خدایان رو خودش ساخته و اونایی که از قبل بودن رو یجورایی به نفع داستان تغییر داده ( خب واقعا تو ایلیاد وادیسه یخورده فرق داره) و دیگه اینکه ما کاراکتر های جذاب برای داستان نویسی کم نداریم از اریو برزن بگیر تا رستم و ضحاک از سیمرغ بگیر تا دیو های توی شاهنامه وغیره البته این مسئله منو یاد کتاب کنت مونت کریستو میندازه اون قسمتی که اون بانکدار به کنت میگه همونطور که میبینید من هنرمندای فرانسوی رو چندان تحسین نمیکنم و کنت در جواب میگه شما این این حق رو دارید نسبت به اونا ظالم باشید اقا، چون اونا هموطن شما هستن!! خلاصه اینکه این جو هر کشوری که مردمش اثار هموطن هاشون رو کمتر قبول دارن و دیگه اینکه فکر کنم تو یکی از قسمت ها چیزی های زیادی در مورد افسانه های ایرانی دیدم فکر کنم قسمت اسطوره ها بود که دوست عزیزمون نیمه شب اطلاعات زیادی رو اونجا گذاشته و میتونید استفاده کنید و همچنین میتونید به این ادرس مراجعه کنید مطالب جالبی داره https://www.bartarinha.ir/fa/news/101867/%D9%BE%D8%A7%D8%AF%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%DA%86%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%AF

من چیزهای زیادی در مورد اساطیر ایران نمیدونم در حد همون اناهید که الهه اب بود و خشاتریا الهه جنگ و میترا که فک کنم الهه مهر یا خورشید بوده و اذر الهه اتش و یه سری دیگه الهه های ایرانی و البته اهورا مزدا و تا حدودی درباره ی شخصیت های شاهنامه . کلا خیلی کم در مورد الهه و اساطیر ایرانی گفته میشه به شخصه خیلی بیشتر در مورد الهه و اساطیر خارجی میدونم تا ایرانی و اینکه اکثرا گمنام هستن

Mariana;43704:
من چیزهای زیادی در مورد اساطیر ایران نمیدونم در حد همون اناهید که الهه اب بود و خشاتریا الهه جنگ و میترا که فک کنم الهه مهر یا خورشید بوده و اذر الهه اتش و یه سری دیگه الهه های ایرانی و البته اهورا مزدا و تا حدودی درباره ی شخصیت های شاهنامه . کلا خیلی کم در مورد الهه و اساطیر ایرانی گفته میشه به شخصه خیلی بیشتر در مورد الهه و اساطیر خارجی میدونم تا ایرانی و اینکه اکثرا گمنام هستن

البته میترا ایزده، نه الهه 🙂 می‌دونم باورش سخته ولی متأسفانه... باید با این حقیقت تلخ روبه‌رو شد :))))))))))))
بعد... آها، دوستان منبع معرفی کردن، من هم یدونه تلگرامیش رو معرفی کنم (که البته میکسه و فقط مربوط به اساطیر ایران نیست):
کانال «توره»؛
اینم آیدیش: https://t.me/torecilik
آپدیت: همونطور که هایزنبرگ کبیر گفت هم گفت، یه نگاهی به بخش «اسطوره» انجمن هم بندازین؛ یکی دو تا چیز بدردبخور توش پیدا می‌شه هرچند اکثراً کپی‌شده‌ن.

سلام تاپیک خوبیه اتفاقا خودم هم دنبال افسانه‌های ایران باستان می‌گشتم.
اطلاع زیادی که ندارم چند تاشو که می‌دونم می‌گم:1:
شیردال با تن شیر و سر عقاب
اهریمن که برای از بین بردن نیکی به وجود اومده
پری:

:1:
مردآزما: یک نوع جن که اگر کسی ازش نترسه باهاش دوست میشه.
مردآزما میتونه با تغییرشکل سر راه مسافران ظاهر بشه و اونهارو بترسونه.
چمروش: نگهبان ایران زمین، بدنی مانند بدن سگ و سر و بالاهای پرندگان رو داره.

سلام به همگی.
منم چیز جدیدی ندارم جز اینکه: اگه درست یادم مونده باشه، توی داستان های شاهنامه (شایدم توی اوستا)، دنیا با مبارزه ی «نیکی» و «بدی» شروع شده و هر وقت که مبارزه شون تموم بشه، دنیا هم تموم میشه.
اینکه در مورد اساطیر خودمون اطلاعات نداریم، به نظرم زیاد تقصیر خودمون نیست؛ چون من به شخصه، از شعر های شاهنامه یک درصد معنی رو می فهمم؛ و قطعا به کسی که معانی شعر ها رو بهم بگه نیاز دارم. متأسفانه توی اینترنت هم هیچ کتابی نیست که معنی شاهنامه رو به طور کامل نوشته باشه (تک و توک هستن که فقط یک یا حداکثر پنج تا داستان رو معنی کرده باشن-منم زحمتاشونو نادیده نمیگیرم-اما با پنج تا داستان نمیشه شاهنامه رو به طور کامل درک کرد). اگه همچین چیزی باشه، قطعا هممون اطلاعاتمون بیشتر میشه.

Nemesis 21;43710:
سلام به همگی.
منم چیز جدیدی ندارم جز اینکه: اگه درست یادم مونده باشه، توی داستان های شاهنامه (شایدم توی اوستا)، دنیا با مبارزه ی «نیکی» و «بدی» شروع شده و هر وقت که مبارزه شون تموم بشه، دنیا هم تموم میشه.
اینکه در مورد اساطیر خودمون اطلاعات نداریم، به نظرم زیاد تقصیر خودمون نیست؛ چون من به شخصه، از شعر های شاهنامه یک درصد معنی رو می فهمم؛ و قطعا به کسی که معانی شعر ها رو بهم بگه نیاز دارم. متأسفانه توی اینترنت هم هیچ کتابی نیست که معنی شاهنامه رو به طور کامل نوشته باشه (تک و توک هستن که فقط یک یا حداکثر پنج تا داستان رو معنی کرده باشن-منم زحمتاشونو نادیده نمیگیرم-اما با پنج تا داستان نمیشه شاهنامه رو به طور کامل درک کرد). اگه همچین چیزی باشه، قطعا هممون اطلاعاتمون بیشتر میشه.

اوه، به‌به، خیلی هم عالی، می‌بینم که بحث فلسفه ادیان کهن ایرانه 🙂 جنگ بین خیر و شر؛ یه چیز جالب یادم اومد از منظومه فکری زرتشتیت.
می‌گن که از نظر دین زرتشتی و احتمالا به نقل از اوستا، عمر جهان بشریت 12000 سال پیش‌بینی شده که این دوازده هزار سال هم خودش به چهار دوره سه‌هزارساله‌ی اصلی تقسیم می‌شه. توی هر دوره یکی از اتفاقات مهم دنیا رقم می‌خوره و جالبه که ما انسان‌ها در سه هزاره سوم خلق می‌شیم و الان داریم توی سه‌هزاره چهارم و آخر زندگی می‌کنیم؛ سه‌هزاره‌ای که در پایانش جنگ نهایی در می‌گیره و سه منجی ظهور می‌کنن.
این خلاصه‌ش بود، اما مفصل‌ترش رو دعوت می‌کنم از همون کانالی که دو کامنت بالاتر گفتم بخونین:

تاریخ برخی از ادیان باستانی به حدی در نهایت کمال به توصیف جزئیات پرداخته است که مخصوص خود مقوله ای جدا آفریده. این توصیفات در دین بسیار باستانی #زرتشت و فرهنگ #آریایی نیز کاملا دقیق به تفسیر تاریخ خلقت و آفرینش و هدایت هستی از ازل تا به روز موعود پرداخته اند.

در بخش هایی از گاهان #اوستا و به صورت مفصل تر در #بندهشن عمر کل جهان 12000 سال در نظر گرفته شده. یعنی دوازده هزاره که نماینده آسمانی هر هزاره یک ستاره از صورت فلکی مربوط به دایره البروج است و تفکر عدد دوازده از دوازده بخش سال و گردش 360 درجه زمین به دور خورشید در دوازده دوره سی روزه اتخاذ شده است. این دوره دوازده هزار ساله همچنین به چهار دوره اصلی 3000 ساله تقسیم میشود که جریانات اصلی آفرینش و زندگانی کائنات در قالب این چهار دوره روی میدهند.

سه هزاره اول دوره آفرینش #مینوی یا جهان معنوی توسط #هورمزد است. در این دوره تمامی #امشاسپندان و #ایزدان و #فروشی (فرورهر) هر انسان که قرار است روزی در گیتی زندگی کند آفریده شده اند. همچنین #اهریمن و #کماریکان و #دیوان در همین دوره از عمق سایه ها و عدم برخاسته اند. در این دوره هیچ زندگی جسمانی وجود نداشته و هیچ انسانی از این دوره "الست" زرتشتی چیزی به یاد نمی آورد.

سه هزاره دوم برابر با آفرینش #گیتی یا جهان مادی است. در طول این سه هزار سال هورمزد گیتی را آفریده و سامان می بخشد و پس از آماده سازی پهنه گیتی برای زندگی انسان او اولین بشر یعنی #کیومرث را به همراه گاو مقدس یا #گوش در زمین سکنی می دهد و از فرَوَشی پاک خود در آنان می دمد. گفته می شود که در ابتدای این دوره #اهریمن به سمت آفرینش #هورمزد براق شده بود و قصد ورود به آن و آلودن آن را کرد. اما نور خلقت هورمزد او را آزرده و پس می راند. پس هورمزد کلمات مقدس #آنوویریه (Anuvairiah) را بر زبان میراند (منطبق با اسم اعظم الله در اعتقادات اسلامی) که باعث میشود اهریمن به پوچی و تاریکی بازگردد و سه هزار ساله ی دوم را کاملا در حالت خواب و گیج ی به سر برد.

در آغاز سه هزاره سوم اهریمن به تحریک کماریکان و #جهی دیو از خواب بر میخیزد و لشکر آراسته و به خلقت هورمزد حمله می برد. با اینکه لشکر روشنی دیگر بار اهریمن را عقب می راند اما کیومرث و گوش در این نبرد کشته میشوند و از خون کیومرث #ماسکی و #ماسکیانا یا همان #مشی_و_مشیانه یعنی اولین زوج بشر امروزی (مطابق با آدم و حوا) سر بر می آورند (پیشتر مفصلا شرح داده شد). بدین گونه زندگی بر گیتی در کنار آمیخته ای از نور و ظلمت و مرگ و محنت آغاز می شود. باید بدانیم که روان پاک #اشوزرتشت در این دوره از #خونیرس و در نزدیکی دریای مقدس #چیچست (دریاچه ارومیه) بر میخیزد و راه روشنی را بر مردم می خواند و انسان را با راه درست زندگی یعنی آیین #مزدیسنا آشنا می سازد.

در سه هزاره چهارم و پایانه اهریمن بیش از هر دوره دیگری بر گیتی تاخته است و تاریکی بر هر سرزمین چیره شده و زندگی انسان در سایه ترس و ریمنی می گذرد. در پایان این دوره سه منجی نوید داده شده در گاهان اوستا ظهور میکنند. #هوشیدر، #هوشیدرماه و و در انتها #سوشیانس که هر سه از نسل زرتشت هستند در خونیرس به پا میخیزند و نبرد نهایی #اهورا و #اهریمن آغاز میشود که پس از پیروزی نیروی خیر شاهنشاهی سوشیانس بر گیتی آغاز میشود و عدالت و برکت و آسودگی و ثروت در تمام پهنه گیتی گسترده می شود.

▫️ @Torecilik

ساحره;43694:
صادقانه بگم .. من هیچ چی نمیدونم 0_0 ..فقط ی رخش میشناسم :21: ک اونم رخش رستم بود فک کنم :55:...خب اگه خودت میدونی به اشتراک بزار ما هم بدونیم 🙂

من این پست رو نذاشتم که خودم فقط بیام اطلاعات بدم
گذاشتم که شماها هم یکم تحقیق کنین و بیاین بگین مثلا حس میکنین رخش چجور اسطوره ای بوده و چه قدرت جادویی ای داشته
این جور چیزا منبع قدیمی زیادی در موردش نیست
ولی می تونیم خودمون برای خودمون بسازیم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

amir;43701:
منم از داستان های شاهنامه چند تا شخصیت میشناسم که تقریبا همه میشناسن. امثال رستم، آرش کمانگیر، کاوه، اسفندیار و ضحاک

خیلی خوبه که یه آشنایی با اساطیر خودمون داشته باشیم. مخصوصا دوستان نویسنده که میتونن از آنها برای خلق کاراکترهاشون الهام بگیرن.

اگه شما آشنایی دارید لطفا به اشتراک بگذارید تا ما هم استفاده کنیم.

به پاسخ بالایی مراجعه کن:دی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Heizenberg;43703:
خب دوستان واقعا تاپیک بجایی بود :دی:دی ببینید ما تو تاریخ خودمون شخصیت های اساطیری زیادی داریم مگر نه این که خیلی ازشخصیت های اساطیری خارجی فقط یه افسانه، در حد افسانه های خودمون بودن مگر شاه ارتور، افسانه ای غنی تر از رستم خودمون داره؟!!! درسته که اولش سخته اما اگر شروع کنیم از افسانه های خودمون استفاده کنیم واقعا خیلی بیشتر لذت بخش میشه و من تو چند تا داستان که نویسنده های ایرانی داشتن اینو مشاهده کردم نمونش همین افسانه خون و جادو بود که ایده خیلی خوبی داشت ولی فعلا که خبری نیست و البته اینکه ما خودمون باید به شخصیتامون یه رنگ و لعابی بدیم این خاصیت فانتزی نویسی همونطور که ریک ریردان هم خیلی از داستان هاش در مورد خدایان رو خودش ساخته و اونایی که از قبل بودن رو یجورایی به نفع داستان تغییر داده ( خب واقعا تو ایلیاد وادیسه یخورده فرق داره) و دیگه اینکه ما کاراکتر های جذاب برای داستان نویسی کم نداریم از اریو برزن بگیر تا رستم و ضحاک از سیمرغ بگیر تا دیو های توی شاهنامه وغیره البته این مسئله منو یاد کتاب کنت مونت کریستو میندازه اون قسمتی که اون بانکدار به کنت میگه همونطور که میبینید من هنرمندای فرانسوی رو چندان تحسین نمیکنم و کنت در جواب میگه شما این این حق رو دارید نسبت به اونا ظالم باشید اقا، چون اونا هموطن شما هستن!! خلاصه اینکه این جو هر کشوری که مردمش اثار هموطن هاشون رو کمتر قبول دارن و دیگه اینکه فکر کنم تو یکی از قسمت ها چیزی های زیادی در مورد افسانه های ایرانی دیدم فکر کنم قسمت اسطوره ها بود که دوست عزیزمون نیمه شب اطلاعات زیادی رو اونجا گذاشته و میتونید استفاده کنید و همچنین میتونید به این ادرس مراجعه کنید مطالب جالبی داره https://www.bartarinha.ir/fa/news/101867/%D9%BE%D8%A7%D8%AF%D8%B4%D8%A7%D9%87%D8%A7%D9%86-%D8%B4%D8%A7%D9%87%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D8%B1%D8%A7-%DA%86%D9%82%D8%AF%D8%B1-%D9%85%DB%8C%E2%80%8C%D8%B4%D9%86%D8%A7%D8%B3%DB%8C%D8%AF

ایول مرسی از لینک و اطلاعاتی که گذاشتی
دوست داشتم بیای و نظر خودت هم در مورد اسطوره هایی که دربارشون میدونی بذاری مثلا یه توصیف از قیافه یکی از اسطوره ها:دی شکلی که تو ذهن خودت هست

خب راستش من تا الان به این که بخوام یه توصیف از قیافه یه اسطوره بزارم نیافتاده بودم:18: راستش یخورده تو ساختن و خلق کردن ضعیفم ولی خب به امتحانش میارزه:دی:دی

reza379;43711:
اوه، به‌به، خیلی هم عالی، می‌بینم که بحث فلسفه ادیان کهن ایرانه 🙂 جنگ بین خیر و شر؛ یه چیز جالب یادم اومد از منظومه فکری زرتشتیت.
می‌گن که از نظر دین زرتشتی و احتمالا به نقل از اوستا، عمر جهان بشریت 12000 سال پیش‌بینی شده که این دوازده هزار سال هم خودش به چهار دوره سه‌هزارساله‌ی اصلی تقسیم می‌شه. توی هر دوره یکی از اتفاقات مهم دنیا رقم می‌خوره و جالبه که ما انسان‌ها در سه هزاره سوم خلق می‌شیم و الان داریم توی سه‌هزاره چهارم و آخر زندگی می‌کنیم؛ سه‌هزاره‌ای که در پایانش جنگ نهایی در می‌گیره و سه منجی ظهور می‌کنن.
این خلاصه‌ش بود، اما مفصل‌ترش رو دعوت می‌کنم از همون کانالی که دو کامنت بالاتر گفتم بخونین:

تاریخ برخی از ادیان باستانی به حدی در نهایت کمال به توصیف جزئیات پرداخته است که مخصوص خود مقوله ای جدا آفریده. این توصیفات در دین بسیار باستانی #زرتشت و فرهنگ #آریایی نیز کاملا دقیق به تفسیر تاریخ خلقت و آفرینش و هدایت هستی از ازل تا به روز موعود پرداخته اند.

در بخش هایی از گاهان #اوستا و به صورت مفصل تر در #بندهشن عمر کل جهان 12000 سال در نظر گرفته شده. یعنی دوازده هزاره که نماینده آسمانی هر هزاره یک ستاره از صورت فلکی مربوط به دایره البروج است و تفکر عدد دوازده از دوازده بخش سال و گردش 360 درجه زمین به دور خورشید در دوازده دوره سی روزه اتخاذ شده است. این دوره دوازده هزار ساله همچنین به چهار دوره اصلی 3000 ساله تقسیم میشود که جریانات اصلی آفرینش و زندگانی کائنات در قالب این چهار دوره روی میدهند.

سه هزاره اول دوره آفرینش #مینوی یا جهان معنوی توسط #هورمزد است. در این دوره تمامی #امشاسپندان و #ایزدان و #فروشی (فرورهر) هر انسان که قرار است روزی در گیتی زندگی کند آفریده شده اند. همچنین #اهریمن و #کماریکان و #دیوان در همین دوره از عمق سایه ها و عدم برخاسته اند. در این دوره هیچ زندگی جسمانی وجود نداشته و هیچ انسانی از این دوره "الست" زرتشتی چیزی به یاد نمی آورد.

سه هزاره دوم برابر با آفرینش #گیتی یا جهان مادی است. در طول این سه هزار سال هورمزد گیتی را آفریده و سامان می بخشد و پس از آماده سازی پهنه گیتی برای زندگی انسان او اولین بشر یعنی #کیومرث را به همراه گاو مقدس یا #گوش در زمین سکنی می دهد و از فرَوَشی پاک خود در آنان می دمد. گفته می شود که در ابتدای این دوره #اهریمن به سمت آفرینش #هورمزد براق شده بود و قصد ورود به آن و آلودن آن را کرد. اما نور خلقت هورمزد او را آزرده و پس می راند. پس هورمزد کلمات مقدس #آنوویریه (Anuvairiah) را بر زبان میراند (منطبق با اسم اعظم الله در اعتقادات اسلامی) که باعث میشود اهریمن به پوچی و تاریکی بازگردد و سه هزار ساله ی دوم را کاملا در حالت خواب و گیج ی به سر برد.

در آغاز سه هزاره سوم اهریمن به تحریک کماریکان و #جهی دیو از خواب بر میخیزد و لشکر آراسته و به خلقت هورمزد حمله می برد. با اینکه لشکر روشنی دیگر بار اهریمن را عقب می راند اما کیومرث و گوش در این نبرد کشته میشوند و از خون کیومرث #ماسکی و #ماسکیانا یا همان #مشی_و_مشیانه یعنی اولین زوج بشر امروزی (مطابق با آدم و حوا) سر بر می آورند (پیشتر مفصلا شرح داده شد). بدین گونه زندگی بر گیتی در کنار آمیخته ای از نور و ظلمت و مرگ و محنت آغاز می شود. باید بدانیم که روان پاک #اشوزرتشت در این دوره از #خونیرس و در نزدیکی دریای مقدس #چیچست (دریاچه ارومیه) بر میخیزد و راه روشنی را بر مردم می خواند و انسان را با راه درست زندگی یعنی آیین #مزدیسنا آشنا می سازد.

در سه هزاره چهارم و پایانه اهریمن بیش از هر دوره دیگری بر گیتی تاخته است و تاریکی بر هر سرزمین چیره شده و زندگی انسان در سایه ترس و ریمنی می گذرد. در پایان این دوره سه منجی نوید داده شده در گاهان اوستا ظهور میکنند. #هوشیدر، #هوشیدرماه و و در انتها #سوشیانس که هر سه از نسل زرتشت هستند در خونیرس به پا میخیزند و نبرد نهایی #اهورا و #اهریمن آغاز میشود که پس از پیروزی نیروی خیر شاهنشاهی سوشیانس بر گیتی آغاز میشود و عدالت و برکت و آسودگی و ثروت در تمام پهنه گیتی گسترده می شود.

▫️ @Torecilik

مرسی بابت اطلاعات جذابی که گذاشتی رضا
بیا درباره توصیفات ذهنی خودت از شخصیت های افسانه ای هم بگو
توصیف ذهنی هر کسی یه تفاوت هایی داره و به نظرم این موضوع قشنگش میکنه و شاید بتونیم از تو همه ی توصیفات یه شخصیت بی نقص و جذاب بیرون بیاریم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

Heizenberg;43720:
خب راستش من تا الان به این که بخوام یه توصیف از قیافه یه اسطوره بزارم نیافتاده بودم:18: راستش یخورده تو ساختن و خلق کردن ضعیفم ولی خب به امتحانش میارزه:دی:دی

آره حتما امتحان کن مطمئن باش می ارزه:دی

راستش چیزی نمیدونم یه شکل های تو ذهنم هست مثلا سیمرغ یا شیرپرنده و همچنین نمیدونم داستانای مختص منطقه ماهم اساطیر ایرانی محسوب بشن تو روستامون هم میگن قدیما یه بز پرنده دیده میشد که پاهای عقاب مانندیی داشته و مردم رو شکار میکرده یا اژدهای مارشکل که تو جنگل جیغ میکشیده بهش میگن حزیا.
در کل داستانی که نظرمو جلب کنه به بهشون نخوندم و تا علاقه ایجاد نشه مطمئنا اطلاعاتم ازشون بیشتر نمیشه.

omidcanis00;43733:
راستش چیزی نمیدونم یه شکل های تو ذهنم هست مثلا سیمرغ یا شیرپرنده و همچنین نمیدونم داستانای مختص منطقه ماهم اساطیر ایرانی محسوب بشن تو روستامون هم میگن قدیما یه بز پرنده دیده میشد که پاهای عقاب مانندیی داشته و مردم رو شکار میکرده یا اژدهای مارشکل که تو جنگل جیغ میکشیده بهش میگن حزیا.
در کل داستانی که نظرمو جلب کنه به بهشون نخوندم و تا علاقه ایجاد نشه مطمئنا اطلاعاتم ازشون بیشتر نمیشه.

چه جالب بود
اگه میشه یکم بیشتر درباره داستانا و افسانه های منطقه خودتون بگو برام جذاب شد که بدونم چی هستن:66:

سلام

ایران به حدی داستان اساطیری داره که میشه یه چندگانه ی gow ازش بیرون کشید.
ولی جدای از اساطیر و افسانه های مشهور، بهتر نیست از افسانه های محلی که در حال فراموشی هستن هم اسم ببریم؟ هر چی نباشه اون ها هم جزئی از فرهنگ و تاریخ این کشور هستن و حیفِ که نادیده گرفته شن.

برای نمونه، افسانه های مردم خوزستان (شهرای هندیجان، رامشیر، ماهشهر، شادگان و روستاهای اطراف) از موجود آبزی هوشمندی اسم می بره که می تونه یادآورِ "پری دریایی" باشه؛ اما با چهره ی کریه و ترسناک.
بعضی داستان ها با صورت حیوان مثل میمون یا گرگ و بعضی با اندام و چهره ی آدم تعریفش می کنن. توی بعضی داستان ها قدی بلند و توی بعضی قد کوتاهی داره.

در کل تعاریف کم نیست ولی مشهور ترین داستان ها درباره ی موجودی دوزیستِ که توان زندگی طولانی مدت روی خشکی رو نداره؛ با بدنی تشکیل شده از چربی و اندام تقریبا انسانی با قد کوتاه و پوستی تقریبا سیاه رنگ و ناخن های بلند با خوی تهاجمی که معروف به کشیدنِ مردم و نوجوون ها به داخل آب، خفه کردن و مکیدن خونشون هست.
بدون قدرت جادویی و با توان جسمی بالا.

اینترنت توضیح زیادی نداده و جز افسانه های رو به فراموشیه ولی کافیه "بابلووی" رو سرچ کنید.

---------------------------------------

خب؟ شما از افسانه های فراموش شده ی اجدادتون چی می دونید؟