..............Sword of truth
Soul of the Fire
عنوان مجموعه : شمشیر حقیقت |
شماره جلد : جلد شماره 5 |
عنوان جلد : روح آتش |
نویسنده : تری گودکایند |
مترجم : م. بلوکات |
طرح کاور و صفحه آرا : H.O.S.S.E.I.N |
ترجمه از : sot.blogfa.com |
وضعیت ترجمه : در حال ترجمه |
ریچارد گفت : یعنی چی مرغا رو اذیت می کنه؟ کیلان خودش را بیشتر به شانه هاي ریجارد فشار داد. «شاید کار به اونجایی رسیده که پدربزرگت هم داره مزاحمشون میشه.» وقتی که ریچارد جواب نداد، کیلان سرش را به عقب خم کرد تا در نور کم آتش به او نیم نگاهی بیاندازد. ریچارد درحال تماشاي در بود.«یا شاید هم چون تمام شب بیدار نگهشون داشتیم بدخلق شدن.» ریچارد خندید و پیشانی کیلان را بوسید. قدقد بیرون در متوقف شد. شکی نبود که بچه هاي دهکده هنوز از مراسم جشن ازدواج شاد بودند و مرغ ها را از کنار خروسی محبوب دنبال می کردند. این خروس محبوب درست روي دیوار کوتاهی بیرون خانه ارواح نشسته بود. کیلان هم همین ها را گفته بود. صداهاي ضعیف خنده، گفتگو و آواز خواندن از دوردست به گوش می رسید و وارد جایگاه مقدس و آرام آ نها می شد. بوي چوب حنا که همیشه در آتشدان خانه ارواح سوزانده می شد با بوي تند عرق تولید شده از بدنشان و بوي شیرین و تند فلفل و پیاز سرخ شده مخلوط می شد. کیلان لحظه اي به انعکاس نور آتش در چشمان خاکستري ریچارد نگاه کرد و دوباره روي بازوي ریچارد دراز کشید و با صداهاي طبل و بولداس عقب و جلو می رفت. چوب هاي روي شیارهاي حکاکی شده بولداس که تو خالی و شبیه زنگ بود، صداي تسخیرکننده و وهم آلودي تولید می کرد. این صداها با رسوخ از میان تنهایی خانه ارواح تا چمنزار، آمدن ارواح اجداد را به جشن خوش آمد می گفت. ریچارد دستش را به یک طرف دراز کرد تا تکه اي نان تاواي صاف و گرد را از سینی اي که زد، پدربزرگش آورده بود بردارد. «هنوز گرمه . یه خرده می خواي؟» « اینقدر زود ،حوصلت از زن جدیدت سر رفت، لرد رال؟ » . . . . |
== دانلود دیگر جلد های ترجمه شده مجموعه کتاب های شمشیر حقیقت نوشته تری گودکایند == |
.:: ترجمه این کتاب به دلیل این که سایت دریم رایز قرار است کتاب رو برای فروش به فروشگاه اضافه کنه داخل سایت قرار نمیگیرد علاقه مندان میتونن به فروشگاه دریم رایز مراجعه کنند ::.
مغزم سوت کشید بعد دیدن این نظر. دوست عزیر در درجه اول چیزی که یک کتابو با ارزش میکنه قدرت قلم نویسنده هست که تری گودگایند با قلم روانش به خوبی به این هدف رسیده. جدای از اون ایده هست که اون هم بسیار جالب بود بخصوص جلد اول داستان. درباره گنجوندن نظریات در داخل نوشته هم باید بگم مگه ما اصلا برای چی مینویسیم؟ مگه برای این نیست که نظرات و تفکراتمونو در قالب یک داستان به تحریر در بیاریم. اتفاقات رقم میخورن و ماجراها یکی بعد دیگری رد میشن اما ما اون وسطش طرز تفکر خودمون رو پنهان میکنیم. پشت لغات باید یک هدف باشه. در واقع اگر نوشته هدفی بجز این داشته باشه ابلهانه هست و فقط محض سرگرمی که سرگرمی تنها هم مناسب کودکانه؛ لذت کمی داره. باید بار سنگین داشته باشه یک نوشته. البته من فکر میکنم شما نویسنده این کتابو با افرادی مثل تالکین یا مارتین مقایسه کردید. که قطعا تعداد اونها به انگشتان دو دست هم نمیرسه. پس باید دیگه چیزی نخوند چون افراد دیگه نمیتون در اون سطح بنویسن؟ خطاب کردن شمشیر حقیقت بعنوان بی ارزش و کلیشه ای واقعا بدور از انصافه اگر هم خوشتون نمیاد لطفا دقت کنید که با نظرتون اشخاص دیگرو دلزده نکنید از این اثر.
کلیشه؟ اصلا نمیتونم بپذیرم. حتی اگر هم درست بگید. سیر داستان به خوبی خوانندرو به درون خودش میکشه که از دنبال کردن جملات لذت ببره پس چه اشکالی هست؟ ما 32 حرف الفبا داریم که حدود یک میلیون لغت معنی دار درست میکنه. اینا میشن جمله و جملات میشن داستان پس چون همه از اون الفبا استفاده میکنن دیگه نباید خوند. البته که نه. چون ترتیب چینش اونهاست که اهمیت داره و در هر داستان با دیگری متفاوته. مهم ترین شرط برای شروع خوندن حس کردن کششه. در بیابان لنگه کفش کهنه هم نعمته چه برسه که یه جفت از چرم جلوت بزارن. ایران ما برای ژانر فانتزی اون بیابونه و این کتاب هم اون کفش. شاید چند اثر خارجی ترجمه شده و بعضا چند اثر داخلی خوب داشته باشیم اما در مقابل خیل عظیم کتابهای فانتزی غرب هنوز جای کار بسیار دارد پس همین هم نعمته
بالاخره داستانش خوبه یا نه؟؟؟؟؟
"در درجه اول چیزی که یک کتابو باارزش میکنه قدرت قلم نویسنده هست"
سلام ، ممنون از توجهتون.کاری به بقیه کامنتتون ندارم اما اینکه تری گوکایند رو دارای "قدرت قلم"(توصیفات و نثر پرکشش)می دونستید برای من یه مقدار عجیب بود.نثر رمان فوق العاده خشک و سرده ، فاقد احساس و انشائیه.هیچ ترکیب و تشبیه و استعاره تازه یا حداقل "پرطراوتی" درش دیده نمیشه.توصیفات هم شلخته و پراکنده اند و نمی تونند هیچ حس تخیلی هم در خواننده ایجاد کنند.درباره "شمشیر حقیقت" میشه گفت با یه رمان بشدت مکانیکی در عین حال شلخته و کلیشه ای مواجهیم.مثل فانتزی هاییه که توی بازار ریختن و فقط برای جلب خوانندگان عام فقط نوشته شدند.پیشنهاد من به کسرا جان اینه وقتی پای این رمان نذاره.اگه دنبال فانتزی هستید می تونید رمان های باکیفیت و جذابی از کسانی نظیر تالکین ، جردن ، لرد دانسنی ،گیمن ، ساندرسون و غیره مطالعه کنید.
بالاخره داستانش خوبه یا نه؟؟؟؟؟
همونطور که دوستمون گفتن اول برید کتابهای اون نویسنده های خط آخر رو بخونید بهتره. وقتی تموم شد این رو بخونید. این نظر منه
البته ممکنه بعضا روی نت نباشن یا ترجمه نشده باشن مخصوصا چرخ زمان که فقط یک جلدش ترجمه شده یا کتاب های دانسنی که اصلا روی نت ندیدم با کیفیت مناسبشو
راستی از نایت ساید اثر آر گرین هم غافل نشید. بسیار کتاب عمیقیه. حتی از خوندن متنش هم لذت میبرم. تمام ارزش های انسانی رو به چالش کشیده. البته ممکنه در ظاهر چیز دیگه ای باشه اما یکی دقت کنید و به قولی باهوش باشید کاملا برجسته میشه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
"در درجه اول چیزی که یک کتابو باارزش میکنه قدرت قلم نویسنده هست"
سلام ، ممنون از توجهتون.کاری به بقیه کامنتتون ندارم اما اینکه تری گوکایند رو دارای "قدرت قلم"(توصیفات و نثر پرکشش)می دونستید برای من یه مقدار عجیب بود.نثر رمان فوق العاده خشک و سرده ، فاقد احساس و انشائیه.هیچ ترکیب و تشبیه و استعاره تازه یا حداقل "پرطراوتی" درش دیده نمیشه.توصیفات هم شلخته و پراکنده اند و نمی تونند هیچ حس تخیلی هم در خواننده ایجاد کنند.درباره "شمشیر حقیقت" میشه گفت با یه رمان بشدت مکانیکی در عین حال شلخته و کلیشه ای مواجهیم.مثل فانتزی هاییه که توی بازار ریختن و فقط برای جلب خوانندگان عام فقط نوشته شدند.پیشنهاد من به کسرا جان اینه وقتی پای این رمان نذاره.اگه دنبال فانتزی هستید می تونید رمان های باکیفیت و جذابی از کسانی نظیر تالکین ، جردن ، لرد دانسنی ،گیمن ، ساندرسون و غیره مطالعه کنید.
من گفتم قلم روان که بله هنوز هم بهش معتقدم به قولی چشم خوانندرو نمیزنه و نکته دیگه اینکه در ژانر فانتزی استفاده از ارایه های ادبی شرط اول نیست. کشش هم در ماجراجویی و سیر داستان اتفاق می افته. جدای از اون مفاهیم عمیقی در داستان دنبال میشه. شاید در ابتدا شخص اول یک فرد همیشه مثبت و خوب بنظر بیاد که برای رسیدن به اهدافش دست به اعمال اشتباه نمیزنه اما با جلو رفتن داستان شخصت اون هم تغییر میکنه. نمیتونم بگم یک شاهکاره این کتاب ولی واقعا دارید بی انصافی میکنید. فاصله جردن با گودکایند اونقدرا هم زیاد نیست. چرخ زمان هم دقیقا از همون مفاهیم کلیشه ای استفاده کرده . شاید نثر اون کتاب قوی تر باشه و توصیفا و فضا سازی عمیق تر اما اتفاقا اونطور که از سلیقه شما فهمیدمم کلیشه بیشتری داره. هرچند و هرچند این کتاب رو برخلاف شمشیر حقیقت میشه یک شاهکار دونست. در این مورد با شما هم عقیده هستم. اما و اما، اصلا و قطعا شمشیر حقیقت کم ارزش نیست
همونطور که دوستمون گفتن اول برید کتابهای اون نویسنده های خط آخر رو بخونید بهتره. وقتی تموم شد این رو بخونید. این نظر منه
البته ممکنه بعضا روی نت نباشن یا ترجمه نشده باشن مخصوصا چرخ زمان که فقط یک جلدش ترجمه شده یا کتاب های دانسنی که اصلا روی نت ندیدم با کیفیت مناسبشو
راستی از نایت ساید اثر آر گرین هم غافل نشید. بسیار کتاب عمیقیه. حتی از خوندن متنش هم لذت میبرم. تمام ارزش های انسانی رو به چالش کشیده. البته ممکنه در ظاهر چیز دیگه ای باشه اما یکی دقت کنید و به قولی باهوش باشید کاملا برجسته میشه- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
من گفتم قلم روان که بله هنوز هم بهش معتقدم به قولی چشم خوانندرو نمیزنه و نکته دیگه اینکه در ژانر فانتزی استفاده از ارایه های ادبی شرط اول نیست. کشش هم در ماجراجویی و سیر داستان اتفاق می افته. جدای از اون مفاهیم عمیقی در داستان دنبال میشه. شاید در ابتدا شخص اول یک فرد همیشه مثبت و خوب بنظر بیاد که برای رسیدن به اهدافش دست به اعمال اشتباه نمیزنه اما با جلو رفتن داستان شخصت اون هم تغییر میکنه. نمیتونم بگم یک شاهکاره این کتاب ولی واقعا دارید بی انصافی میکنید. فاصله جردن با گودکایند اونقدرا هم زیاد نیست. چرخ زمان هم دقیقا از همون مفاهیم کلیشه ای استفاده کرده . شاید نثر اون کتاب قوی تر باشه و توصیفا و فضا سازی عمیق تر اما اتفاقا اونطور که از سلیقه شما فهمیدمم کلیشه بیشتری داره. هرچند و هرچند این کتاب رو برخلاف شمشیر حقیقت میشه یک شاهکار دونست. در این مورد با شما هم عقیده هستم. اما و اما، اصلا و قطعا شمشیر حقیقت کم ارزش نیست
"در درجه اول چیزی که یک کتابو باارزش میکنه قدرت قلم نویسنده هست"
سلام ، ممنون از توجهتون.کاری به بقیه کامنتتون ندارم اما اینکه تری گوکایند رو دارای "قدرت قلم"(توصیفات و نثر پرکشش)می دونستید برای من یه مقدار عجیب بود.نثر رمان فوق العاده خشک و سرده ، فاقد احساس و انشائیه.هیچ ترکیب و تشبیه و استعاره تازه یا حداقل "پرطراوتی" درش دیده نمیشه.توصیفات هم شلخته و پراکنده اند و نمی تونند هیچ حس تخیلی هم در خواننده ایجاد کنند.درباره "شمشیر حقیقت" میشه گفت با یه رمان بشدت مکانیکی در عین حال شلخته و کلیشه ای مواجهیم.مثل فانتزی هاییه که توی بازار ریختن و فقط برای جلب خوانندگان عام فقط نوشته شدند.پیشنهاد من به کسرا جان اینه وقتی پای این رمان نذاره.اگه دنبال فانتزی هستید می تونید رمان های باکیفیت و جذابی از کسانی نظیر تالکین ، جردن ، لرد دانسنی ،گیمن ، ساندرسون و غیره مطالعه کنید.
بابت توضیحاتتون متشکرم دوستان عزیز...چشم حتما سعی میکنم اول اونا رو بخونم
سلام رمان قشنگیه اما خیلی طولانیه
کاری به نظر کسی ندارم برا من این رمان شاهکار بوده.هست و خواهد بود. جذابیت حوادث عالیه قطعا بهتر از رمانی مثل نایت ساید هست که البته اونم دوست دارم ولی در حد شمشیر حقیقت اصلا نیست.
مومن خدا تو مگه آیدی من رو نداری که یه سوالی از من بپرسی؟ نداری هم که صفحه اول سایت هست.
حداقل یه پرسشی میکردی.
کتاب از سمت سایت دریم رایز از همین هفته ارائه اش شروع میشه.
همونطور که مهرنوش و سمیه عزیز گفتن من تا هفته پیش درگیر یه کار خیلی بزرگ بودم که خدا رو شکر حل شد.
بابت تاخیرها هم پوزش میطلبم.
همین هفته خیلی خوب بنظر میرسه !!!
چند سال گذشت داداش و هیچ کتابی ارائه نشد
لطفا از شورای عجیب فانتزیتون بخواید این رزرو رو کنسل کنه
دریم رایز داره بهترین کتاب مدرن فانتزی دنیا رو نابود میکنه
فقط می خوام در جواب این دوستمون بگم . این آقای مترجم متاسفانه هم بد قول هست هم کاملا خودخوا و مغرور ...... برادر من ، اقا ، سرور ، عزیز ، مرد فهمیدیم تو خدای ترجمه ای تمومش کن از سال 2016 ما رو مسخره کردی یعنی دقیقا 4 سال بیشتر . من که دل زدم دریا خوندمش اما خدایش اگر نمی تونی بیا بگو نمی تونم .. اینقدر مرد باش اینو بگی ...... شما هم برادر من خودت درگیر نکن یه جور نوشته شورای فانتزی مخالفه انگار تو ارباب حلقه هایم یکی از اعضای شورام گاندولف خاکستری !!!!! جمع کنین این مسخره بازیا رو
فقط می خوام در جواب این دوستمون بگم . این آقای مترجم متاسفانه هم بد قول هست هم کاملا خودخوا و مغرور ...... برادر من ، اقا ، سرور ، عزیز ، مرد فهمیدیم تو خدای ترجمه ای تمومش کن از سال 2016 ما رو مسخره کردی یعنی دقیقا 4 سال بیشتر . من که دل زدم دریا خوندمش اما خدایش اگر نمی تونی بیا بگو نمی تونم .. اینقدر مرد باش اینو بگی ...... شما هم برادر من خودت درگیر نکن یه جور نوشته شورای فانتزی مخالفه انگار تو ارباب حلقه هایم یکی از اعضای شورام گاندولف خاکستری !!!!! جمع کنین این مسخره بازیا رو
حالا خون خودتو کثیف نکن اینم رزوشو کنسل کنه باز فک نکنم کسی ادامشو ترجمه کنه اینایی رم که میبینی می گن من ترجمه می کنم من فلان من بهمان همشون مزخرف میگن این تجربه ده پونوزده سال منه همه فقط حرف میزنن مام رو حرف اونا با بقیه دعوا میکنیم:(s1211): بعد میبینی حرفشون باد هوام نبوده اصلا نیستن:0162: رو این حساب پیشنهاد من به شما اینه که کاری رو که من چند سال پیش کردمو بکن یه کتاب سطح متوست اینگلیسی رو انتخاب کن و شروع کن به خوندن روزی دو صفحه با کمک دیکشنری های آنلاین اولش خیلی سخته ولی بعد یکی دوسال دیگه تقریبا میتونی راحت خیلی از کتاب ها رو بخونی تلفظت مزخرف خواهد بود (که البته اونم راه حل خودشو داره) ولی برای خوندن مشکلی نخواهی داشت.
پ.ن: کس نخوارد پشت من، جز ناخن انگشت من
سلام
این کتاب و ترجمه های دریم رایز عالین
فقط فعلا دریم رایز شبیه شهر ارواح شده هیچکس انگار توش نیست
به پدرام تو تلگرام یا ایمیل یا سایت دریم رایز پیام میدیم اصلا سین نمیکنه
کلا یک لنگه پا در هوا موندیم بالاخره ادامه میدن یا نه
البته هر کسی مشکلات زندگی خودشو داره
دریم رایز سایت بزرگی در زمینه ترجمه و کتاب بود و هست و تمرکز و وقت کافی برای رسیدگی بهش نیازه
فقط فعلا معلوم نیست چه اتفاقی براش افتاده
موفق و پیروز باشید
مدیری نمونده که باهاش حرف نزده باشم تو سایت گود لایف قدیم و دریم رایز جدید هیچکسی جوابگو نیست بعضیا میگن هفته بعد که از آخریشون سه ماه گذشته !
خواهش من از این شورای فانتزی اینه رزرو بقیه ی جلدها رو بردارن تا کس دیگه ای اینو عهده دار شه ! تری گودکایند 17 تا کتاب چاپ کرده . اگه قرار باشه با همین سرعت دریم رایز بشینیم و منتظر ترجمه باشیم احتمالا نتیجه ی ما هم ترجمه کتاب 8 رو نبینه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
بالاخره داستانش خوبه یا نه؟؟؟؟؟
دوست عزیز من یه کتابخونه در ژانر فانتزی دارم ... به جرات بهت میگم نایت ساید یک دهم شمشیر حقیقت ارزش نداره ! داستانش هزار تا باگ داره شخصیت سازی های بی خود و بی ارزش تا دلت بخواد ! فضاسازی اصلا هیچی !
من شش تا از نسخه های چاپی نایت سایدم دارم بازم بیش از یک بار ارزش خوندن نداشت ... اما شمشیر حقیقت رو من بیش از 4 بار خوندم
من حتی وقتی ارباب حلقه ها رو هم با شمشیر حقیقت مقایسه میکنم بجز داستان ناب ارباب حلقه ها در توصیف ها در ابداعیاتش در شخصیت پردازی در واقع گرایانه بودنش شمشیر حقیقتو بیشتر می پسندم . « هر چند من اعتقاد دارم تالکین یه لجنده تو داستان و کسی ازش بالاتر نخواهد بود »
حتما دلیلی داره که این کتاب جز پرفروش ترین های نیویورک تایمزه
15 برج 1 سال 2015 تاپیکی زده شد برای ترجمه ی کتاب پنجم شمشیر حقیقت ... الان 2019 هههه ... چهار سال طول کشید تا یه سایت 6 فصل رو ترجمه کنه !!! مدیر بخشش « پدرام » به هیچکسی جواب نمیده . نیمی از سایتشون هم بیشتر اوقات از کار افتاده ! من چند جا با دوستانی اشنا شدم که واقعا میخواستن ترجمه کنن کتابو اما این شورای فانتزی هر بار مانع می شد ! حتی پیاماشون حذف می شد توی همین چهار تا سایت و انجمن !
مدیری نمونده که باهاش حرف نزده باشم تو سایت گود لایف قدیم و دریم رایز جدید هیچکسی جوابگو نیست بعضیا میگن هفته بعد که از آخریشون سه ماه گذشته !
خواهش من از این شورای فانتزی اینه رزرو بقیه ی جلدها رو بردارن تا کس دیگه ای اینو عهده دار شه ! تری گودکایند 17 تا کتاب چاپ کرده . اگه قرار باشه با همین سرعت دریم رایز بشینیم و منتظر ترجمه باشیم احتمالا نتیجه ی ما هم ترجمه کتاب 8 رو نبینه- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
دوست عزیز من یه کتابخونه در ژانر فانتزی دارم ... به جرات بهت میگم نایت ساید یک دهم شمشیر حقیقت ارزش نداره ! داستانش هزار تا باگ داره شخصیت سازی های بی خود و بی ارزش تا دلت بخواد ! فضاسازی اصلا هیچی !
من شش تا از نسخه های چاپی نایت سایدم دارم بازم بیش از یک بار ارزش خوندن نداشت ... اما شمشیر حقیقت رو من بیش از 4 بار خوندم
من حتی وقتی ارباب حلقه ها رو هم با شمشیر حقیقت مقایسه میکنم بجز داستان ناب ارباب حلقه ها در توصیف ها در ابداعیاتش در شخصیت پردازی در واقع گرایانه بودنش شمشیر حقیقتو بیشتر می پسندم . « هر چند من اعتقاد دارم تالکین یه لجنده تو داستان و کسی ازش بالاتر نخواهد بود »
حتما دلیلی داره که این کتاب جز پرفروش ترین های نیویورک تایمزه
حالا حتما باید اونا اجازه بدن؟ وقتی که طرف چهار ساله کار خاصی نکرده یعنی تیمش خوابیده. حق خاصی برای اعتراض نداره. البته من چیز زیادی در مورد قضیه این حق ترحمه نمی دونم. چرا چند تا تیم مختلف روی یه چیز نمی تونن کار کنن؟ اگه همشون فعال باشن و کارشون خوب، منطقیه که دیگری کنار بکشه تا اون یکی انجام بده. ولی اینطوری نیست که کسی نتونه وارد کار بشه. مخصوصا وقتی طرف مقابل فعالیتشو متوقف کرده.
حالا حتما باید اونا اجازه بدن؟ وقتی که طرف چهار ساله کار خاصی نکرده یعنی تیمش خوابیده. حق خاصی برای اعتراض نداره. البته من چیز زیادی در مورد قضیه این حق ترحمه نمی دونم. چرا چند تا تیم مختلف روی یه چیز نمی تونن کار کنن؟ اگه همشون فعال باشن و کارشون خوب، منطقیه که دیگری کنار بکشه تا اون یکی انجام بده. ولی اینطوری نیست که کسی نتونه وارد کار بشه. مخصوصا وقتی طرف مقابل فعالیتشو متوقف کرده.
سلام
خب یه سری قوانین ارتباطی بین سایتها هست که خلاصش میشه این که هیچ سایتی رو پروژه سایت دیگه مانور نده.رو همین اصل هم وارد پروژه های هم نمیشن سایتها
بعدش این همه پروژه های بهتر و قوی تر از شمشیر حقیقت حالا چرا این؟
سلام
خب یه سری قوانین ارتباطی بین سایتها هست که خلاصش میشه این که هیچ سایتی رو پروژه سایت دیگه مانور نده.رو همین اصل هم وارد پروژه های هم نمیشن سایتها
اگه قوانینی هست باید یه عده هم به عنوان ناظر و... انتخاب بشن تا تصمیمات رو بگیرن. وقتی سایتی چندین ساله کاری نکرده درست نیست که پروژه دستش بمونه.
بعدش این همه پروژه های بهتر و قوی تر از شمشیر حقیقت حالا چرا این؟
منظورم کلی بود نه فقط این مجموعه.
سلام
خب یه سری قوانین ارتباطی بین سایتها هست که خلاصش میشه این که هیچ سایتی رو پروژه سایت دیگه مانور نده.رو همین اصل هم وارد پروژه های هم نمیشن سایتها
بعدش این همه پروژه های بهتر و قوی تر از شمشیر حقیقت حالا چرا این؟
قوانینی که وجود دارن ناقصن ... 4 سال زمان زیادیه برای یه کتاب ..."حتی رئیس جمهورم بعد 4 سال عوض میشه " قوانین این شورا باید عوض شن در غیر این صورت این شورا هیچی از کتابایی که خوندن نفهمیدن
بعد شما چرا صورت مسئله رو پاک میکنی ! سایت نمیتونه ترجمه کنه ما باید بریم کتابمونو عوض کنیم !!!! اگه نمیخوان یا نمیتونن ترجمه کنن اعلام کنن بقیه رو یکی ترجمه کنه که درک و شعور داشته باشه
چهار ساله که میگن هفته اینده ... ادم وقتی مسئولیتی رو میپذیره باید پاسخگو باشه
من تو این چهار ساله کتاب اصلیش رو خوندم کامل ولی این سایت هنوز نتونسته ترجمش کنه کل حرفم اینه بقیه ی رمانو نجات بدین بقیه میتونن ترجمه کنن دریم رایز ناتوانه !!! 17 کتابه حالا خودتون فکر کنین چهار سال شش فصل کی میخواد تموم شه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
حالا حتما باید اونا اجازه بدن؟ وقتی که طرف چهار ساله کار خاصی نکرده یعنی تیمش خوابیده. حق خاصی برای اعتراض نداره. البته من چیز زیادی در مورد قضیه این حق ترحمه نمی دونم. چرا چند تا تیم مختلف روی یه چیز نمی تونن کار کنن؟ اگه همشون فعال باشن و کارشون خوب، منطقیه که دیگری کنار بکشه تا اون یکی انجام بده. ولی اینطوری نیست که کسی نتونه وارد کار بشه. مخصوصا وقتی طرف مقابل فعالیتشو متوقف کرده.
من قوانین ترجمه متون خارجی که در کشور رعایت میشه رو کامل خوندم اولا برای ترجمه ی کتاب باید از ناشر و یا نویسنده ی خارجی اجازه بگیری بعد از اون بازم شخص دیگه ای میتونه همزمان همینکارو بکنه ی کتاب میتونه ده تا ترجمه داشته باشه و حتی چاپ هم بشه این چهار تا سایت فانتزی ایران برا خودشون قانون رزرو درست کردن و به مخشون نرسیده حق خواننده رو هم در نظر بگیرن اجازه از مولف که دیگه هیچی !!