از برای آن که متعهد شده ایم برای بازپس گرفتن حق خویش در نوشتن، ماه سپتامبر را افتتاحیدم برای احوالم.
از امروز به بعد 27 روزنگاشت ر اینجا خواهم نگارید، برای انکه بگویم هستم.
همراه من باشید.
****
ایده اش از انجایی سر باز زد که فهمیدم هانس کریستن اندرسن بایسکژوال بوده. و روزی نبوده که من در کودکی به کتاب مصور دختر کبریت فروشم دست نزده باشم.به حرمت او که جاودانه ایی را در رویایم بنا نهاد.
پی نوشت:
1 سپتامبر را ماه مشاهده پذیری دوجنسگراها مینامند.
2 تقریبا پنجاه برابر استریت ها،بای ها هستند که دوستدارند خودکشی کنند.
3 از اسی بلک،دختر ادبیاتی بیان،ممنونم که یادم انداخت"همدیگر را دوست داشته باشیم"
4 پرچم به مصابه این است که اگر دوست نداشتید،با انگشت سبابه دست راست تاپیک را ببندید.
5 اینجا من و مشتقات من را میخوانید.
حال تنهایتان میگذارم تا بروم و کوچه هفت پیچ پاریزی باستانی را بیاورم.قسمت هاییش را بوکمارک کرده ام برای نوشتن.شاید بخوانید.
کوچه شماره یک فعال شد!
کوچه شماره دو فعال شد!
کوچه شماره سه فعال شد!
کوچه شماره چهار فعال شد!
کوچه شماره پنج فعال شد!
کوچه شماره شش فعال شد!
کوچه شماره هفت فعال شد!
کوچه شماره هشت فعال شد!
کوچه شماره نه فعال شد!
کوچه شماره ده فعال شد!
کوچه شماره یازده فعال شد!
کوچه شماره دوازده فعال شد!
کوچه شماره سیزده فعال شد!
از هاگوارتز چ خبر؟
کوچه شماره#۱۴
دوستان حرف چقدر زیاده،این هفت روز تقریبا هفت سال گذشت.ولی مثل یوسف خشکسالی نبود.سرسبزی دوران احمدی نژاد رو هم نداشت:دی
ولی خب، فقط یه چیزی بگم، اینجا تو خابگاه ما وقتی مرد میاد داخل برای اینکه دخترا جم و جور کنن خودشونو و یه شالی بکشن رو خودشون، اهنگ میزارن(((((((((:
+یه حوض خالی داریم، خیلی بزرگه.اسمشو گذاشتیم پِنت حوض. هر شب ۵۰ نفر لش میکنیم اون وسط و ور میزنیم.
کوچه سپتامبر تموم شد! انشالا با خاطراتم من باب ترم اول فیزیک باهاتونم((: