همه میدونیم با دیدن این جمله یاد چی میفتیم!ولی خیلی وقته بوک پیج ناراحته..غمگینه...پیر و تکیده شده.نه که فقط به خاطر محرم باشه ها!!از بی مهریه.از بی مهریه بچه هایی که با هزار مشغله و بدبختی طرفش اومدن تا خودشون رو آروم کنن و چند لحظه ای با شنیدن داستاناش از این دنیای تکراری و کلیشه ای در بیان,تا چند لحظه ای گنجشک خیالشون رو(که با خوندن داستانای بوک پیج به عقاب تیز پرواز تبدیل شده) از اسمون ابری مشغله و روزمرگی وارد آسمون آبی داستانای بوک پیج کنن.
وقتی وضع بوک پیج رو این روزا می بینی چه حسی بهت دست میده؟
مثل حس یه ایرانی زمانی که به خرابه های پاسارگاد نگاه میکنه؟!نه؟
وقتی به فعالیت های گذشته ی بوک پیج نگاه میکنم ,به کتابای ترجمه شده ,کتاب ها و داستانای نوشته شده ,به داستانایی که چاپی بودن و تایپ شدن! و البته بی مایگی و کسادی کار الآن بوک پیچ!!!قلبم واقعا میشکنه.
مثل یه پیرمرد بی نوا که حالا که پیر شده همه ی بچه هاش تنهاش گذاشتن و رفتن!
واقعا چمون شده؟اون کسایی که یه زمانی هزار صفحه هزارصفحه کتاب تر جمه میکردن ویا اون کسایی که داستانای چند هزار صفحه ای می نوشتن کجان؟انگار که طوفان نوحی اومد و فقط ما کاربرای بی حال و یه عده مدیر بی حال تر سوار کشتی شدن و بقیه رو آب برد....
این جا بر خلاف عاشورا اگر 72 نفر هم بیان سایت دوباره جونی میگیره.
درپایان:
اگر مدیر ها می تونن فعال باشن و کار کنن که بسم الله..
در غیر این صورت بررسی برای مدیر های جدید و فعال تر واجبه!
با تشکر و احترام فراوان.
Bookpage;Life's bookpages
تو این چند روزه که نه، یه ماهه تاپیکی به این شلوغی نداشتیم،نه؟
کلا همه جا خیلی خلوت شده. چه اینجا چه پیشتازان . وقت زیادی ندارم ولی اگه برای ترجمه کمک خواستین منم هستم.
و در خصوص سفیر که خیلی بحثش بود، من به اندازه ی شما نویسنده رو نمی شناسم و شاید نظرم مورد قبول خیلی ها نباشه ولی به شخصه اونقدری که ازش تعریف شنیده بودم لذت نبردم. در واقع اصلا لذت نبردم در صورتی که بعضی از داستان های سایت مثل آقای جلالیان و ویرانی جذبم کردن. اگه بخواین برای همه سفیر رو کلیشه کنین خب توقع خلوتی و نا امیدی کاربرا رو هم داشته باشید.
بیاین ی کاری کنیم، همه سایت رو استوری کنیم. دو نفر رو که جذب می کنه حداقل:/
الان اسم من ویرانیه؟ پشمام خوبه که با اسم داستانم شناخته شدم ولی یه جورایی ناامید شدم 😐
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
خب من سرور رو ایجاد کردم. لینک رو میدم و باقی هماهنگی ها رو هم همونجا انجام میدیم. لطفا هرکی میخواد تو فعالیت های خارج از حیطه مدیران شرکت کنه (کاربر محور) و ایده ای داره، دیسکورد رو نصب و به خصوصی من پیام بفرسته تا لینک براش ارسال بشه.
دیسکورد که برای بازیه.
چرا همون گروه تلگرام نمیرید؟
چون ***** شکن کار نمیده 😐 شخصن به زور میام.
اره قبلنا توش بازی میکردیم.
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
مشکل اصلی کمبود داستان و زمان دقیق آپلود کردن رمان ها هستند بع نظر شخص بنده اگرچه دو رگه چند مدتی هست ارائه نمیشه ولی به شخصه هر روز دنبالش هستم اگه نویسنده های گرامی ی تکون بخورن و شروع به فعالیت دوباره بکنند سایت شلوغ میشه اما میتونیم برای بهتر شدن اوضاع مث دوران اژدها کمیک و داستان های صوتی قرار بدیم یا چت روم گروه کلا اوضاع خوبی نداره ک با افزایش امکانات و بهبود شرایط گرافیکی دوستان و علاقه مند به شرکت تو بحث ها بکنید
اما پیشنهاد ک شماره مدیران و فعالان در دسترس همدیگه باشه تا از روند و ادامه داستان مخاطبان و مطلع کنند مثل جناب فتحی ک چند مدتی اصلا حضور نداشتن و خبری نرسیده آزشون
منم با ایده داستان صوتی موافقم.
خب بالاخره تونستم به اینجا سر بزنم.:دی
با مطالب تمام دوستان موافقم. مدیریت ضعیف عمل کرد (هرچند از رضا و رضا واقعا ممنونم. تمام تلاش خودشون رو کردن) و بقیه ی کاربرا ضعیف تر. من به شخصه این تابستون و در واقع امسال به شدت درگیر کنکور ارشدم و شاید بتونم هر ماه یکبار به سایت سر بزنم ولی از تلگرام درگیر کارای سایت هستم از رضا می پرسم چی شد. کاری ازم بربیاد انجام می دم و .... ولی خب می دونم که اینا بهانه ست واقعیتش اینکه من از همه ی کاربرامون غیر از چند نفر معدود ناامید شدم. دقیقا یادم چهار سال پیش موقع کنکورم سایت به شدت فعال بود مدیرا هر روز برنامه ی جدید داشتیم. فعالیت های زیادی داشتیم ولی اون نسل بزرگ شد و درگیر زندگی واقعی خودشون شدن نسل بعدی ک پا به عرصه گذاشت آماده خواه بود می خواست همه چی آماده در دسترسش باشه. دقیقا یادمه یه ترجمه کتاب راه انداختیم اولش 10 نفر اعلام آمادگی برای ترجمه کردن وقتی فایلا پخش شد این یکی کار داشت اون یکی نمیتونست و.... در کل 3 تا مدیر ارشد اون زمان موندیم و 24 فصل ترجمه کتاب. مسابقه راه انداختیم دور اول 8 نفر شرکت کردن دور دوم 5 نفر و دور سوم 1 نفر بعد از سه هفته تمدید کردن زمان مسابقه شرکت کرد آخرش. داستان صوتی راه افتاد رضا بود و میکاییل و محمد فقط. همین عید برای یه کار که شاید سه روز وقت می برد ده بار تو تلگرام و سایت اعلام کردم کسی کار نمی خواد؟؟؟؟؟
سایت مثل ساختن یه ساختمونه تا وقتی بنا و کارگر و نمیدونم چی و چی و چی نباشه اون کسی که نقشه میکشه هر چقدر هم تلاش کنه اون ساختمون ساخته نمیشه. برای همین مسابقه پرواز خیال رضا گفت راه بندازیم اولین چیزی که همه ی مدیرا حتی بازنشسته ها بهش گفتیم این بود که شروع کن ولی خوش بین نیستیم بهش.
در کل نمی گم مدیریت مشکلی نداشته چرا این ضعف ماها هم بوده ولی من مدیر وقتی سه هفته سر نمیزنم به سایت بعد که میام میبینم یه تایپیک جدید نیومده بالا از سه هفته پیش، امیدی و اشتیاقی برای کار برام نمیمونه
خب بالاخره تونستم به اینجا سر بزنم.:دی
با مطالب تمام دوستان موافقم. مدیریت ضعیف عمل کرد (هرچند از رضا و رضا واقعا ممنونم. تمام تلاش خودشون رو کردن) و بقیه ی کاربرا ضعیف تر. من به شخصه این تابستون و در واقع امسال به شدت درگیر کنکور ارشدم و شاید بتونم هر ماه یکبار به سایت سر بزنم ولی از تلگرام درگیر کارای سایت هستم از رضا می پرسم چی شد. کاری ازم بربیاد انجام می دم و .... ولی خب می دونم که اینا بهانه ست واقعیتش اینکه من از همه ی کاربرامون غیر از چند نفر معدود ناامید شدم. دقیقا یادم چهار سال پیش موقع کنکورم سایت به شدت فعال بود مدیرا هر روز برنامه ی جدید داشتیم. فعالیت های زیادی داشتیم ولی اون نسل بزرگ شد و درگیر زندگی واقعی خودشون شدن نسل بعدی ک پا به عرصه گذاشت آماده خواه بود می خواست همه چی آماده در دسترسش باشه. دقیقا یادمه یه ترجمه کتاب راه انداختیم اولش 10 نفر اعلام آمادگی برای ترجمه کردن وقتی فایلا پخش شد این یکی کار داشت اون یکی نمیتونست و.... در کل 3 تا مدیر ارشد اون زمان موندیم و 24 فصل ترجمه کتاب. مسابقه راه انداختیم دور اول 8 نفر شرکت کردن دور دوم 5 نفر و دور سوم 1 نفر بعد از سه هفته تمدید کردن زمان مسابقه شرکت کرد آخرش. داستان صوتی راه افتاد رضا بود و میکاییل و محمد فقط. همین عید برای یه کار که شاید سه روز وقت می برد ده بار تو تلگرام و سایت اعلام کردم کسی کار نمی خواد؟؟؟؟؟
سایت مثل ساختن یه ساختمونه تا وقتی بنا و کارگر و نمیدونم چی و چی و چی نباشه اون کسی که نقشه میکشه هر چقدر هم تلاش کنه اون ساختمون ساخته نمیشه. برای همین مسابقه پرواز خیال رضا گفت راه بندازیم اولین چیزی که همه ی مدیرا حتی بازنشسته ها بهش گفتیم این بود که شروع کن ولی خوش بین نیستیم بهش.
در کل نمی گم مدیریت مشکلی نداشته چرا این ضعف ماها هم بوده ولی من مدیر وقتی سه هفته سر نمیزنم به سایت بعد که میام میبینم یه تایپیک جدید نیومده بالا از سه هفته پیش، امیدی و اشتیاقی برای کار برام نمیمونه
می دونم شاید هم حق با شما باشه :29: ولی خب بازم می گم من تا قبل از مهر دست و بالم ازاده و می تونم ترجمه کنم . زبانم بدک نیست راه میفتم . ولی خب کسی نیست که ..پروژه بده ... هلن هم اعلام امادگی کرد. ریحانه هم فک کنم بیاد . نیاد هم خودمون راضیش می کنیم .. الان موقعیت خوبیه یه مدیر بزارین بالا سر مون ما هم تا هر جا که تونستیم ترجمه می کنیم . ولی خب نیست .. کو ؟ :18:
می دونم شاید هم حق با شما باشه :29: ولی خب بازم می گم من تا قبل از مهر دست و بالم ازاده و می تونم ترجمه کنم . زبانم بدک نیست راه میفتم . ولی خب کسی نیست که ..پروژه بده ... هلن هم اعلام امادگی کرد. ریحانه هم فک کنم بیاد . نیاد هم خودمون راضیش می کنیم .. الان موقعیت خوبیه یه مدیر بزارین بالا سر مون ما هم تا هر جا که تونستیم ترجمه می کنیم . ولی خب نیست .. کو ؟ :18:
برای همین اعلام آمادگی ترجمه شما رضا صحبت کرده که شروع کنیم داریم دنبال یه کتاب مناسب که کوتاه هم باشه می گردیم برای 7 نفر نمیشه یه کتاب با 40 فصل انتخاب کرد.:دی
کلا فرمول ماجرا از این قراره که «هر وقت یه تاپیکی با این موضوع در انجمن زده بشه، اون تاپیک تا خرخره پر میشه.»
یه مقاله آموزشی براتون خصوصی میکنم.نه. خیلی هم ممنون.
فقط یه نکته 😐 بدون کتاب و بدون اسکنش، فایلبندی و آپلود و جمع کردن تایپها و غیره کلا اتفاق نمیافتن.
کتاب واجد شرایط چیه؟ من کلی کتاب برای اسکن کردن دارم و می تونم اسکن کنم
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
آهاع! داستان صوتی رو خوب اومدی! ولی تا یکی استارت نزنه بقیه جلو نمیان.سه فصل اولِ دورگه رو هرکس صوتی کنه، 6 هزار امتیاز واریز میکنم
داستانای وطنی زیادی اینجا هست که نخوندم ولی با صوتی شدن راحت دنبالشون میکنم.
شاید بشه برای فروش گذاشتشون(در آینده)
من حاضرم!!:65::26:
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
برای همین اعلام آمادگی ترجمه شما رضا صحبت کرده که شروع کنیم داریم دنبال یه کتاب مناسب که کوتاه هم باشه می گردیم برای 7 نفر نمیشه یه کتاب با 40 فصل انتخاب کرد.:دی
چرا نمیشه؟! من عملا ماه پیش مجبور شدم 150 صفحه تنهایی ترجمه کنم!
کتاب واجد شرایط چیه؟ من کلی کتاب برای اسکن کردن دارم و می تونم اسکن کنم- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
من حاضرم!!:65::26:
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
چرا نمیشه؟! من عملا ماه پیش مجبور شدم 150 صفحه تنهایی ترجمه کنم!
کتاب واجد شرایط کتابیه که دیگه چاپ نشه و آخرین چاپش برای پنج سال پیش باشه. فانتزی هم باشه که بهتر
شما بله و به قول خودتون مجبور شدین. برای بقیه نمیشه چون بی خیال میشن و همین تعداد کم هم از دستم ناراحت می پره
لپ کلام این تاپیک تاحالا این بوده:
آقاجان مدیران و کاربران همدیگه رو هی مقصر ندانید. بیاید همکاری کنیم. و گزینه ها هم ترجمه، تایپ، داستان صوتی، داستان گروهی، کمیک، نقد فیلم و کتاب و انیمه و فراخوان برای نویسنده ها بوده که کتابشونو بذارن اینجا
پالبته باید سریع باشه چون تابستون داره تموم میشه و تعداد افراد واقعا داوطلب هم کمه.
کتاب واجد شرایط کتابیه که دیگه چاپ نشه و آخرین چاپش برای پنج سال پیش باشه. فانتزی هم باشه که بهترشما بله و به قول خودتون مجبور شدین. برای بقیه نمیشه چون بی خیال میشن و همین تعداد کم هم از دستم ناراحت می پره
یه مجموعه کتابه، ولی برای کودکانه بیشتر. به دردتون میخوره؟ سرزمین سحر آمیز. 44 جلده. و اخرین چاپش هم 90 بوده . البته صفحات هر جلدش خیلی کمه
من حاضرم!!:65::26:
بفرما.
دورگه یا هر داستان وطنی که فکر میکنی جذابه رو استارت بزن. سه فصل اول فصلی دو هزار کاسبی:دی
در مورد داستان صوتی به همین سادگی ها نیست باید هیجان و روند داستان و به خوبی نشون بدی ک سختی های خودشو داره به نظر من بهتره فایل صوتی به صورت داستان کوتاه آزمایشی بشه
در مورد داستان صوتی به همین سادگی ها نیست باید هیجان و روند داستان و به خوبی نشون بدی ک سختی های خودشو داره به نظر من بهتره فایل صوتی به صورت داستان کوتاه آزمایشی بشه
تا شروع نکنی یاد نمی گیری.
برای شروع که بهتر از هیچیه.
چون قبلا انجام دادم میدونم
حداقل ی چند ماه وقت میخواد تا بتونی طبق حالات و هیجان داستان جلو بری یا توصیف و تعریف شهر ها یا اماکن تو فایل صوتی خیلی سخت تر از خود داستان هست
به هر حال من فقط ایده داستان صوتی و دادم
خب بالاخره تونستم به اینجا سر بزنم.:دی
با مطالب تمام دوستان موافقم. مدیریت ضعیف عمل کرد (هرچند از رضا و رضا واقعا ممنونم. تمام تلاش خودشون رو کردن) و بقیه ی کاربرا ضعیف تر. من به شخصه این تابستون و در واقع امسال به شدت درگیر کنکور ارشدم و شاید بتونم هر ماه یکبار به سایت سر بزنم ولی از تلگرام درگیر کارای سایت هستم از رضا می پرسم چی شد. کاری ازم بربیاد انجام می دم و .... ولی خب می دونم که اینا بهانه ست واقعیتش اینکه من از همه ی کاربرامون غیر از چند نفر معدود ناامید شدم. دقیقا یادم چهار سال پیش موقع کنکورم سایت به شدت فعال بود مدیرا هر روز برنامه ی جدید داشتیم. فعالیت های زیادی داشتیم ولی اون نسل بزرگ شد و درگیر زندگی واقعی خودشون شدن نسل بعدی ک پا به عرصه گذاشت آماده خواه بود می خواست همه چی آماده در دسترسش باشه. دقیقا یادمه یه ترجمه کتاب راه انداختیم اولش 10 نفر اعلام آمادگی برای ترجمه کردن وقتی فایلا پخش شد این یکی کار داشت اون یکی نمیتونست و.... در کل 3 تا مدیر ارشد اون زمان موندیم و 24 فصل ترجمه کتاب. مسابقه راه انداختیم دور اول 8 نفر شرکت کردن دور دوم 5 نفر و دور سوم 1 نفر بعد از سه هفته تمدید کردن زمان مسابقه شرکت کرد آخرش. داستان صوتی راه افتاد رضا بود و میکاییل و محمد فقط. همین عید برای یه کار که شاید سه روز وقت می برد ده بار تو تلگرام و سایت اعلام کردم کسی کار نمی خواد؟؟؟؟؟
سایت مثل ساختن یه ساختمونه تا وقتی بنا و کارگر و نمیدونم چی و چی و چی نباشه اون کسی که نقشه میکشه هر چقدر هم تلاش کنه اون ساختمون ساخته نمیشه. برای همین مسابقه پرواز خیال رضا گفت راه بندازیم اولین چیزی که همه ی مدیرا حتی بازنشسته ها بهش گفتیم این بود که شروع کن ولی خوش بین نیستیم بهش.
در کل نمی گم مدیریت مشکلی نداشته چرا این ضعف ماها هم بوده ولی من مدیر وقتی سه هفته سر نمیزنم به سایت بعد که میام میبینم یه تایپیک جدید نیومده بالا از سه هفته پیش، امیدی و اشتیاقی برای کار برام نمیمونه
نفیس عزیز! (: دلم برات تنگولیده بود دختر!
والا ما از اولی که اومدیم یه دستمون تو تایپ بود یه دست تو ویرایش.چقدرم ممدو اذیت کردم با تایپ کردنم :دی دوران خوشی بود چون بودیم.الانم باشیم.دوران خوشی میشه.
موفق باشی عزیزم!
ن