معرفي كتاب "تاریخ حضور مسلمانان و ایرانیان در قاره امریکا پیش از کریستف کلمب"

حسین دادا من این کتاب رو نخوندم ولی اون عکسای پایین...
خوب اون ها رو میشه از هرکجا پیدا کرد!! بعد اون عکسه رنگیه!!! بعد زنه با چادره پس یعنی مسلمون بوده؟!
ولی مطلبی که گذاشتی جالب بود ممنونم ازت.

از کلیه علاقه مندان به تاریخ و تمدن اقوام ایرانی باستان در قاره ی امریکا ی جنوبی و شمالی که مایل به همکاری در ساخت فیلم سینمایی در ژان درام و مستند و ساخت سریال می باشند را دعوت به همکاری می نمایم. دکتر حمید شفیع زاده
09372079606 و 03117815759
Dr_shafizadeh3@yahoo.com
باتشکر…

بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین وصلی الله علی محمد خاتم النبیین وعلی الائمه المعصومین وعلی جمیع الانبیاء والمرسلین

غرض از نوشتن این کتاب اثبات این موضوع می باشد که بعضی از اقوام وتمدنهای قاره های امریکا از ایران نشات گرفته است ودر این قاره اقوامی از مسلمانان وجود داشته اند ودر این راه بیش از 1000 دلیل وسند وعکس ارائه می شود.مردم واقوام مختلفی از جهان پیش از غربی ها پا در سرزمین امریکا گذاشتند،وغربی ها آخرین قومی بودند که به این سرزمین رسیدند،غربی ها تاریخ سرزمین امریکا را آنگونه که خود خواستند ،نوشتند ،نه آنگونه که حقیقت داشته ودارد.

حداقل سود خواندن این کتاب دانستن گوشه های از تاریخ امریکا می باشد که به عمد از دید همگان دور نگه داشته می شود. عموم مردم جهان حتی بومیان امریکا از تاریخ خود بی خبرند،وآنچه ازتاریخ می دانند عموماً از فیلم ها وکارتون هایی می باشد که دستگاه رسانه ای غرب به خورد مردم داده است.در این فیلم ها بومیان امریکا را انسان های وحشی وخونریز و ظالم وبی فرهنگ وفهم نشان میدهند،که فقط کارشان حمله به روستا ها وقطارها ودلیجان های غربی ها می باشد،وغربی های مظلوم فقط از خودشان دفاع می کنند!

نوشتن در مورد ارتباط ایران باستان با قاره امریکا بسیار مشکل می باشد ،زیرا حتی یک کتاب هم در این مورد وجود ندارد،از طرفی تعداد اندک کتابی هم که در مورد حضور دیگر اقوام در امریکا نوشته شده است،حتی یک عدد از آن هم در ایران موجود نمی باشد.

درکل،نوشتن وصحبت کردن در مورد تاریخ جهان بخصوص تاریخ علم وکشف امریکا بسیار سخت می باشد،این نه بخاطر پیچیدگی این موضوع وتناقضات بی حد آن ، بلکه عمده مشکل به خاطر موضوعی است که من به آن بت غرب می گویم،حقیقت این است که غربی ها چندین قرن است که با انواع شگردها وپیچیده ترین روش ها ،خود را به جای معبود وخدای انسان ها جازده وجا انداخته اند.کم نیستند از ملل واقوام با ادیان به ظاهر مختلف ومناسک متفاوت ،که در واقع خدای آنها غرب است. جالب این است که بسیاری از آنها خود از این موضوع بی خبرند.کم نیستند در میان مسلمانان وایرانیان که هر روز 5بار نماز می خوانند وبه حج می روند وحتی جهاد می کنند،اما خدای آنها غرب است نه خدای واحد حقیقی،حقیقتاً که درک این موضوع بصیرتی مثال زدنی می خواهد.

هیچ شهر ومکانی نیست که این فرهنگ درآن حضور نداشته باشد زیرا جایگاه واقعی آن قلوب انسان ها است. این خدا به نژاد وجنس وسن وابسته نیست زیرا ابزار نفوذ آن تولا وتبری است،همان موضوعی که ما از آن غافل شدیم وآنها به معجزه این سنت پی برده وبه نحو احسن ازآن استفاده کردند.این سخن معصوم کلامی حق وپر معنی است که دین چیزی جز تولا وتبری نیست دین چیزی جز آنچه ما دوست داریم نیست. اما ممکن است کسی سوال کند این بحث چه ربطی به موضوع این کتاب دارد .

کافی است مطلبی هر چند بی اساس وبی منطق از این پیامبران غرب اعلام شود تا اکثر قریب به اتفاق ما آن مطلب را چون وحی الهی در نظر گرفته وحتی فکر کردن در مورد صحت وسقم آن را گناه نابخشودنی بدانیم.در رگ وپوست ما جا زده اند که هر چه زیبا است وهر چه منطقی است یا از غرب است یا ریشه در آن دارد. وهر آنچه غیر از آن مصدر صادر شود، پوچ وبی ارزش وجای شبهه واما واگر دارد.

لذا با این تصور ما ،هرآنچه آنها به انواع زبان ها به ما بگویند، حتی اگر صد ها دلیل بر ابتذال وپستی آن باشد، بسیاری از ما سریعا می پذیریم و وقتی از آنها می پرسیم چرا این کار واین منطق را پذیرفته اید با حالتی که نگاه عاقل اندر سفیه را تداعی می کند با بادی در گلو میگویند: امل،عقب افتاده این مد جدید است که در غرب همه از آن پیروی می کنند.صدها عادت زشت وقبیح چون بد حجابی وبی بند باری تامصرف الکل وهم جنس بازی وصد ها مد لباس احمقانه از این جمله هستند. شاید بعضی بگویند این عارضه خاص عوام وافراد بی سواد است ،اما حقیقت این است که دانشگاه ها به گونه ای دیگر در مقابل این معبود رکوع وسجده می کنند، این مرض یا در واقع این خدا به دانشمند وسیاست مدار وجوان وپیر رحم نمی کند زیرا در ذات خود بسیار مستبد می باشد،کم نیستند سیاست مدارانی که اوج حکومت اسلامی را رسیدن به مرحله ای می دانند که ژاپن به آن مرحله رسیده است .

از طرفی این فرهنگ جوی درست کرده است که مردم موضوعات ومفاهیم جدید را بجزاز غربیان ،از کس دیگری نپذیرند ولو صدها دلیل وجود داشته باشد ، ولی اگر همان مطلب را یک دانشمند غربی اظهار کند ،حتی بدون دلیل سریعا پذیرفته می شود. از این جمله است بسیاری از مباحث در حوزه تاریخ وتمدن.

غربی ها تاریخ را به گونه ای نوشته اند، که هر چه خوبی وشکوه وعظمت می باشد متعلق به آنهاست ودیگران هر چه دارند از این 300سال تاریخ غرب و صدسالی است که یونانیان به ادعای دروغین آنهاپرچمدار علم بوده اند و صدها تمدن دیگردر طول صد ها قرن غیر از توحش وعقب افتادگی چیزی نداشته اند. حال کسی نیست بپرسد این یونان محل جغرافیایی آن کجا بوده، این علوم را از کجا آورده است وصدها سوال دیگر. آن ها خوب می دانند که اگر بخواهند ملتی را به زیر بکشند ابتدا بایدفرهنگ آن قوم را بزیر بکشند وبرای اینکه فرهنگ قومی را زیر بکشند تاریخ آن قوم را تحریف می کنند آیا تحریف دین چیزی جز تحریف تاریخ می باشد؟

آنها در این راه اقدام به اسطوره سازی می کنند. هر قوم وتاریخی بر دوش اسطورهایش بنا می شود وبا مرگ آن اسطوره ها، مرگ آن تاریخ فرا می رسد .آنها برای تغییروتحریف تاریخ اقدام به اسطوره سازی می کنند. وکسانی که حتی سواد خواندن ونوشتن نداشته وتنها هنر آنها ددخویی وجنایت می باشد را بعنوان یک قهرمان وکاشف بزرگ جا می زنند.

از طرفی گروهی مغرض یا نادان در ایران وجود دارند که هر آنچه در مورد ایران وتاریخ باشکوهش گفته شود را با ادبیاتی ظاهراً علمی وچند کلمه قلمبه وسلمبه رد می کنند ونویسنده را به تهمت ناسیونالیسم کهنه ایرانی می آزارند و تا آنجا پیش می روند که اشخاصی چون جابربن حیان یا کورش را زائیده ذهن توهم زده ایرانی عقده ای می دانند که چون در قبال تمدن غرب کم آورده است، دست به دامن اینها شده اند.اما همین افراد در برابر غربیان تا کمر خم میشوند ودر تعریف وتمجید از غرب کار را به حد افراط می کشانند.

حدود 2500 سال تاریخ مدون داریم که ایرانیان به تمام مناطق جنوب شرق آسیا و دریای چین وژاپن، هم از راه خشکی وهم از راه دریا رفت و آمد داشته اند. ده ها کتاب از دریا نوردان وسیاحان ایرانی در این مورد وجود دارد. صد ها جزیره وبندر در این نواحی نامی ایرانی دارند، ده ها قوم ایرانی هنوز در ژاپن ،چین ،مالزی واندونزی و ….زندگی می کنند، اقوامی چون شبانکاره، سیاک، جاوئی، لر وآینو وآیغور.کلمات فارسی در جنوب شرق آسیا بخصوص در کشتی رانی بالغ بر چند صد عدد می باشد. حروف ربط ودستور زبان آنها در بسیاری از موارد شبیه فارسی می باشد وصدها تشابه دیگر در آداب ورسوم ولباس وباورهای آنها وجود دارد.از طرفی روح سلحشوری وشجاعت وکشف سرزمین های جدید در روح ایرانی بیداد می کند. ضمناً آنها قادرند کشتی های فوق سبکی بسازند که بسیار سریع وچابک فاصله بندر سوماترا تا بندر کانتون چین را 20 روزه بپیمایند ،که در آن زمان یک معجزه بوده است. حال شما بگویید شما 2 هزار سال در اطراف قاره استرالیا رفت وآمد داشته باشید با این همه علم وامکانات، ولی آن را کشف نکرده باشید،اما یک اروپائی به نام آقای تاسمانی یا آقای جیمز کوک یا ماتیو فلیندز از آن سر دنیا با کشتی هایی که در مقابل کشتی های ایرانی لگن هم حساب نمی شده آنهم با راهنمای محلی از آنجا رد می شوند وآنگاه آنها کاشف استرالیا می شوند.

حال اگر ده ها دلیل و نقشه ومدرک مستند وعلمی ارائه کنید که ایرانی ها در آن سرزمین قرنها حضور داشته اند، هیچ فایده ندارد . ولی کافی است یک غربی یک ادعای بزرگتر از آن بکند فوری پذیرفته می شود ، پارادوکسی از این بالاتر سراغ دارید.

ایرانی ها دوهزار سال زودتر از اروپائیان قاره افریقا را دور زده بودند وقرنها در کنار دماغه امید نیک، امپراطوری شیرازی ها را در زنگ بار ( زنگ به معنی سیاه پوست و بار به معنی ساحل وبندر)وموزامبیک(موسی بیک از سران سلسله امپراطوری شیرازی ها در جنوب شرق افریقا) تشکیل داده بودند که به گفته تاریخ نگاران غربی، از نظر علم وتمدن، قرن ها از اروپائیان وحشی که به این منطقه هجوم آورده ودست به وحشتناکترین کشتارها زدند، پیشرفته وجلوتر بودند وچنان تمدن صلح جوئی تشکیل داده بودند که تمام اقوام در صلح وآرامش زندگی می کردند وعملاًچیزی بنام ارتش نداشتند وهیچ گاه دست به تجارت برده نزدند.اما اروپائیان هنوز پایشان به آنجا نرسیده،میلیو نها برده به اسارت گرفته که بیش از نیمی از آنها در راه تلف شدند .

ایرانیان پی به اهمیت حفر کانال سوئز برده وآن را حفر کردند وپا در سرزمین امریکا هم از طریق شرق وهم از طریق غرب گذاشتند،و در آنجا امپراطوری های عظیمی چون مایاها،آزتک ها واینکا ها را بوجود آوردند اما در تاریخ در مورداین مطالب چیزی نمی نویسند. در ایران کسی نیست که مارکوپلو وکریستف کلمب را نشناسد اما آیا کسی حاج سید محمودشمس را که 100سال زودتر از کلمب پا در امریکا گذاشت، می شناسد؟ آیا کسی ابن بطوطه و کیقباد جهانگرد را می شناسد؟ ایرانی ها حداقل دو هزار سال زودتر از غربی ها به کشف مناطق دنیا اقدام کرده اند ولی متاسفانه غربیها همه را به نام خود مصادره کردند وپس از آن تقریباً تمام اسناد ومدارک را از بین بردند وحتی برای این کار دست به انهدام وقتل عام های گسترده زدند تا حدی که سرزمین های بزرگتراز وسعت ایران واقعاً خالی از انسان شد، ازجمله نسل کشی اقوام کارائیب که در بخش های بعدی تا حدودی در این مورد نوشته ام.

اما بعد،سال های متمادی می باشد ،شاید از اوایل سال هایی که دانشجوی رشته پزشکی شدم با خواندن کتاب "فرهنگ اسلام در اروپا "نوشته خانم دکتر زیگرید هونکه،علاقمند موضوع تاریخ وفرهنگ وتمدن شدم، بارها آرزو کردم که ای کاش در رشته باستانشناسی یا تاریخ تحصیل می کردم اما دیگر دیر شده بود (اگر چه کتابهای بسیاری در مورد باستانشناسی خواندم) این علاقه موجب شد تا حدامکان از رشته پزشکی دور شوم تا اینکه در این اواخر به کلی این رشته را کنار گذاشته ووقت خودم را صرف مطالعه وتحقیق در زمینه تاریخ وتمدن اقوام وملل بخصوص آثار وشواهد حضور اقوام ایرانی در سرتاسر جهان کرده ام.

در این گیر ودار،گاها به مطلبی بر می خوردم که نشان از حضور ایرانیان باستان در قاره امریکا داشت لذا سالهای اخیر را صرف مطالعه اقوام بومی امریکا کردم وهر چه پیش رفتم به شواهد وآثاربیشتری بر خوردم و به این یقین رسیدم که بسیاری از اقوام بومی قاره امریکا اصلاً ایرانی می باشند.شاید حدود یک میلیون عکس از آثار تمدن قاره امریکا را بررسی کردم وهزاران مطلب در مورد آنها به زبانهای مختلف را مطالعه کردم، بارها خواستم که دانسته ها وکشفیات خود را که از بررسی عکسها و مطالب وتطبیق آنها با ایران باستان بود به چاپ برسانم ولی هر بار موضوع ومطلب جدید پیدا می شد که باید در آن غور میکردم لذا چاپ این کتاب سالها به تاخیر افتاد.

از آن جائیکه صحبت در مورد آثار وشواهد حضور ایرانیان در قاره امریکا چندین جلد قطورکتاب نیاز دارد واز طرفی ترجمه ونوشتن وتدوین هزاران عکس ومطلب شاید سالیان دراز طول بکشد ، لذا صلاح ومصلحت دیدم که کلیات مطالب را به شکل مختصر در این کتاب به چاپ برسانم. کتاب حاضر در واقع بیشتر مقدمه ای کوتاه بردیگر کتابهایی می باشد که اگر عمری بود وتوفیقی، خواهم نوشت. لذا کوتاهی ونواقص کتاب را بر من ببخشایید زیرا متاسفانه در این راه تنها می باشم ،واگر چه درد دل بسیار از رنجها وکمبود وبی تفاوتی وعدم درک وحتی تمسخر در این راه کشیده ام، اما از کسی دل گیر نیستم زیرا به آنها حق می دهم ،جمیع مردم پیرو آنچه می دانند می باشند نه آنچه واقعیت دارد، لذا از کلیه کسانی که علاقه مندند در این راه قدمی بر دارند امید یاری دارم .

در این کتاب ابتدا با استناد به مدارک وحقایق مختلف،این حقیقت ثابت می شود که غربی ها تا اواخر قرن 18 م قادر به ترسیم نقشه نبوده ونقشه های آنها کپی از نقشه های ایرانیان ومسلمانان بوده است. سپس نمونه هایی از نقشه های قاره امریکا پیش از کلمب مورد بحث ونمایش قرار داده می شود که عموماً متعلق به ایرانیان می باشد پس از آن مشترکات فرهنگی،مذهبی وهنری وقومی مورد بحث قرار می گیرد وپس از آن از اقوام بومی امریکا صحبت می شود، که بسیار شبیه اقوام ایرانی می باشند. مطالب این کتاب بصورت روان وساده نوشته شده است زیرا گروه هدف این کتاب تمام مردم ایران با هر سطح سواد ودانش می باشد. همچنین سعی کردم در حد امکان مطالب مختصر و مفید نوشته شود. در این کتاب از تصاویر بسیار استفاده کرده ام ،که شنیدن کی بود مانند دیدن. در مقابل هر عکسی از تمدن امریکایی عکسی تقریباً مشابه آن از ایران گذاشته ام واین کار بسیار سخت وهزینه بر و وقت گیر بود برای نمونه شما از اینترنت یک عکس از هر تمدنی خواستید بگیرید ومشابه آن را در ایران پیدا کنید،حال تصور کنید بیش از 700 عکس در این کتاب به کار رفته است.

نکته ای که در همین مقدمه باید به آن اشاره کنم،سوالی می باشد که هم از طرف بومیان امریکا وهم از طرف بعضی از هم وطنان ،بسیارمطرح می شود. این سوال این است که اگر سرخپوستان امریکا، ایرانی هستند پس چرا چهره وقیافه آنها با ما متفاوت می باشد ومثلاً می گویند آنها شبیه مغول ها یا افغانی ها هستند.جواب این است که:اول اینکه من نمی گویم تمام قبایل واقوام بومی امریکا ایرانی هستند. بلکه این اقوام از چین وهند و جزایر پلونزی و دیگر ملل هم هستند وفقط بعضی از آنها ایرانی می باشند.

دوم اینکه باید توجه کنید منظور من از ایران ،ایران باستان می باشد که از هند و شمال شرقی کشور چین تا ترکیه امروز را شامل می شده. و اگر توجه کرده باشید اقوام شمالی ایران از جمله تاجیک ها و ترکمن ها کم وبیش شبیه نژاد زرد می باشند اگرچه دیگر به سختی می توان نژاد خالص پیدا کرد.

سوم اینکه ایرانیان هرگز نژاد پرست نبوده و کسی را به بردگی نگرفته اند.وهمیشه به تمام اقوام میهن خود فرصت رشد وشکوفایی می داده اند، مجسمه هایی از پادشاهان ساسانی وجود دارد که چهره آنها شبیه نژاد زرد می باشد.ایران از معدود کشور های جهان می باشد که از تنوع نژادی بالایی برخوردار است.

چهارم اینکه شواهدی وجود دارد که نشان می دهد، سران بعضی از اقوام امریکا ازجمله سران اینکا ومایا ها وآزتک ها همه قیافه ای ایرانی داشته اند وآنها با یاری واتحاد دیگر اقوام حاضر در امریکا، توانستند امپراطوریهای بزرگی چون اینکا ها وآزتک ها ومایا ها را پایه گذاری کنند. اگر به ده ها عکس از سران وپادشاهان اینکا که در صفحات بعدی قرار داده ام توجه کنید، خود به این نتیجه خواهید رسید.

از طرفی در امریکای شمالی ودر مکزیک ودر کلمبیا وگواتمالا شما اقوامی را می بینید که کاملاً شبیه ایرانی ها می باشند واصلاً شبیه نژاد زرد نمی باشند. برای نمونه به عکس های اقوام مکزیک وپوئبلو وماندان وکاوشکار توجه کنید.

<a href=" http://www.iranbeh.ir /">منبع

overlord;1276:
حسین دادا من این کتاب رو نخوندم ولی اون عکسای پایین...
خوب اون ها رو میشه از هرکجا پیدا کرد!! بعد اون عکسه رنگیه!!! بعد زنه با چادره پس یعنی مسلمون بوده؟!
ولی مطلبی که گذاشتی جالب بود ممنونم ازت.

خب من اين عكسو از توي وبسايت معرف كتاب گذاشم.
فكر كنم همين عكس هم جز 500 سند بنده خدا هست

آره دربارش شنیده بودم
این موضوع رو الان خیلی دربارش حرف میزنن
به قولی مده!!!:دی

من الان مي خوام برم امريكا، يكم با هموطنان سرخ پوستم برگردم،‌خب هردو فارسي هم حرف ميزنيم خيلي هم خوب، بايد جنبشي به عنوان بازپسگيري حق و حقوق همطونان سرخپوست راه بندازيم و نظام سلطه و استكبار جهاني را به زير بكشيم و ايراني نو در امريكا ايجاد كنيم اسمشم ميزاريم ايالات متحده ايران، بله !
به قول يه بنده خدايي آريايي نيستي اگه اين متنو منتشر نكني!

این مطلب کاملا درسته. دستت دردنکنه حسین جون بخاطر اطلاع رسانیت.:(s1203):
من خودم شک داشتم آخه تو سریال پزشک دهکده اون یارو ابر سفید ایرانی بود!!
من میشناسمش رفیق جینگ مرتضی است!! :onion048: