Header Background day #14
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

شوالیه ها: چشم الهی نوشته رابرت ای کلر - فصل آخر

16 ارسال‌
14 کاربران
24 Reactions
7,884 نمایش‌
Snap
 Snap
(@snap)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 606
شروع کننده موضوع  

تالارگفتمان 1
جلد اول : چشم الهی
مجموعه : شوالیه ها
نویسنده : رابرت ای کلر
ژانر:فانتزي ، ماجراجویی،جادو
زبان: فارسي
تعداد فصول : 20
تعداد صفحه : ...
حجم فایل : ...
مترجم : کیارش شفیعیان
منبع: دیمون لی


بخشی از فصل اول :

به نظر میرسید پدر لنون سان شیلد امروز بدتر از همیشه بود، هاله‌ای از تیرگی و ناامیدی او را همچون مهی سمی در بر گرفته بود. لنون به خاطر این هاله تیره خودش را کنارکشید اما به نظر می‌رسید تیرگی پدرش همچون پنجه هایی که قلبش را می‌فشرد همراه او بود و او را به گریختن از خانه وا می‌داشت. به نظر نمی‌رسید مادر لنون متوجه شده باشد و طبق معمول هر عصر عصبانی بود ، مادر لنون به شوهرش غرید:
"تو کاملاً بی‌مصرفی، من تمام روز رو تا جایی که حس میکنم به سختی می تونم تکون بخورم کار می کنم درحالی‌که تو ظرف هایآبجوی خالی‌شده‌ات رو دورت جمع میکنی، حداقل کاری که می تونی بکنی اینه که اطراف خودتو تمیز کنی"
شوهرش غرید:
"تو که می دونی من مریضم"
برای لحظه‌ای تاریکی در چشمانش سوسو زد، نشانه از دیوانگی ای که در درونش جریان داشت، ادامه داد:
"دیگه نمی تونم اون طور که قبل ها بودم کار کنم وگرنه حتی لازم نبود انگشتت رو بلند کنی، من درحالیکه لبخند میزدم همه‌اش رو برات انجام می‌دادم"
مادرش سرش را عقب برد و با تمسخر خندید:
"داری چیزای واقعاً خنده داری میگی شوهر، اما من خوب میشناسمت، تو قبل از اینکه مریض بشی هم تنبل بودی، نه ، سختی کارهای اینجا همش با منه"
لنون تکانی خورد، از زمانی که والدینش طوری رفتار میکردند که گویی به درد نخور است متنفر بود، حتی با وجود اینکه کلمات مادر لنون به سمت او نشانه نرفته بود دلش میخواست از شرم به زمین فرو برود. بر خلاف پدرش لنون از تنبلی خودش شرمگین بود، ولی هیچ کاری برای اصلاحش انجام نمیداد. او گوشه ای می ایستاد و مادر نحیفش را نگاه میکرد که با تقلا هیزمها را جابجا میکرد و بعد خود را در مقابل شومینه گرم میکرد. او فکر میکرد که ظرف های کثیف یک طوری خودشان را تمیز میکنند و قبل از اینکه به خودش زحمت برداشتن چیزی که سر راهش بود بدهد آنرا با لگد دور میکرد. با این حال وقتی.....



فصل اول
فصل دوم
فصل سوم
فصل چهارم
فصل پنجم
فصل ششم
فصل هفتم
فصل هشتم
فصل نهم
فصل دهم
فصل یازدهم
فصل دوازدهم
فصل سیزدهم
فصل چهاردهم
فصل پانزدهم
فصل شانزدهم
فصل هفدهم فصل هجدهم فصل نوزدهم فصل آخر




   
ahmadi.fereshteh222، Batman، Atish pare و 8 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
Dark lord
(@philosophy)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 155
 

اره واقعا کتاب قشتنگی بود من توی اینترنت هم گشتم ولی حتی کتاب دوم اینگلیسیشو پیدا هم نکردم


   
پاسخنقل‌قول
صفحه 2 / 2
اشتراک: