Header Background day #23
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

دیاکو

87 ارسال‌
24 کاربران
215 Reactions
13.3 K نمایش‌
omidcanis
(@omidcanis)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 298
شروع کننده موضوع  

به نام خدا

دیاکو
#diako
#roman_diako

مقدمه

آنگاه که متولد شود پس زمین و آسمان زانو خواهند زد. تلاطم برای لحظه ای دم استراحت ‌میابد . سپس طوفان نویدش را میدهد و میغرد : نامش...‌ دیاکو بن اریض ...است . و هر آنچه سر راهش باشد را با خود میبرد .
سلیمانکان ما را از آن زمان به دور دارد.
آمین

ساحر الهادی......سال اول پیدایش
■......‌‌‌‌.‌‌‌‌‌..............■

http://s9.picofile.com/d/8353169018/2062f05f-bb0d-46da-a310-910aa308b4e1/%D8%AF%DB%8C%D8%A7%DA%A9%D9%88_%D9%81%D8%B5%D9%84_%D8%A7%D9%88%D9%84%DB%B1%DB%B1.pdfفصل اول
■......‌‌‌‌.‌‌‌‌‌..............■

http://s8.picofile.com/d/8353192884/6116613c-3707-4956-98f1-e525fcbb6f10/diako_2.pdfفصل دوم
■......‌‌‌‌.‌‌‌‌‌..............■
موسیقی مرتبط با فصل دوم: تقریبا ۱۱ مگابایته...‌:
http://s9.picofile.com/d/8353193018/ebd3af9c-4a5d-4725-b500-b6fd120d20fe/Beredak_ya_khaleqi_umm_kulthum.mp4امالکلثوم
■......‌‌‌‌.‌‌‌‌‌..............■

http://s8.picofile.com/d/8353354118/2f8bd63f-c282-417c-9b4c-06199f58a43d/diako_3.pdfفصل سوم

■■●●

http://s8.picofile.com/d/8354451026/4867bb2a-d050-4be1-b247-8aa9dc6a1e35/diako_4.pdfفصل چهارم


   
shivaez13732، اسماعیلی، anahitarafiee2 و 12 نفر دیگر واکنش نشان دادند
نقل‌قول
JL_D
 JL_D
(@abbas-14-12-5)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 213
 

omidcanis00;37474:
راستش دوستان جمعه آزمون داشتم و مشاوره پشتیبان هم تقریبا تا شب طول کشید . تو رو خدا ببخشید زیاد به بد قولی عادت ندارم ولی مشکل پیش میاد دست آدم نیست.

سلام.
فدا سرت برادر.
سرت سلامت مشکلات همیشه هست.
خودتو عشق است. همین که احساس بدی داری از سر مام زیاده.


   
الهه آب و omidcanis واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
IBEe
 IBEe
(@eebi)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 186
 

راحت باش وقتم ازاده الان بفرست


   
الهه آب، omidcanis و JL_D واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
omidcanis
(@omidcanis)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 298
شروع کننده موضوع  

EEBI;37480:
راحت باش وقتم ازاده الان بفرست

شرمنده م دوست من
مطمئنا تقصیر از جانبه منه دیروز باید داستانو میزاشتم ولی هنوز فصل ویرایشش تموم نشده و الان ویرایش فصل دوم رو تموم کردم ولی سعی خودمو میکنم تا فردا حتما فصل سوم رو آماده کنم.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

فصل اول و دوم با ویرایش نهایی قرار گرفت و نقد دوستان رو که گفته بودن جزئیات داستان کمه هم استفاده کردم و مطمئنم داستان بهتر شده امیدوارم بتونم تا آخر داستان بازم با نقداتون بهتر ویرایشش کنم.
راستی یه حالت موسیقی مانند هم به فصل دو اضافه کردم امیدوارم از آهنگش لذت ببرین:53:


   
الهه آب و kerm واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
IBEe
 IBEe
(@eebi)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 186
 

یکشنبه است و من منتظرم تا فصلو بزاری


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
Batman
(@batman)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 96
 

سلام.این دوفصل مسائا زیادی رو مطرح کرد.امیدوارم فصل سوم توضیحات بیشتری بدی مخصوصا شروع داستان رو.


   
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

اگر ویرایش میخوای بکنی یه دور کلا بعد از اینکه کلش رو کذاشتی این کار رو بکن . خواننده خسته میشه که هی بخواد یه فصل رو بخونه .


   
omidcanis واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
,,, aref,,,
(@aref)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 40
 

چی شد توهم فصل نزاشتی؟


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
omidcanis
(@omidcanis)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 298
شروع کننده موضوع  

دوستان فصل سوم رو اگرچه با تاخیر ولی بلاخره گذاشتم :43: شما با بزرگی خودتون ببخشید. اینم لینکش
http://s8.picofile.com/d/8353354118/2f8bd63f-c282-417c-9b4c-06199f58a43d/diako_3.pdfفصل سوم

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

الهه آب;37505:
اگر ویرایش میخوای بکنی یه دور کلا بعد از اینکه کلش رو کذاشتی این کار رو بکن . خواننده خسته میشه که هی بخواد یه فصل رو بخونه .

خوب راستش اگه بگم ویرایش آنچنانی که نه فقط گفتگو هارو هدفمند تر کردم وگرنه مطمئنا موضوع اصلی داستان دست ورزی نشده و خواننده لازم نیست دوباره داستان رو بخونه ولی حتما این حرف شما رو گوش میکنم چون خودمم متوجه شدم که وقتی داستان تموم شد میتونم بهتر ویرایشش کنم:53:


   
الهه آب واکنش نشان داد
پاسخنقل‌قول
IBEe
 IBEe
(@eebi)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 186
 

خوب شد گذاشتی چون من برا یه جنگ داشتم اماده میدم


   
omidcanis، JL_D و الهه آب واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
الهه آب
(@fateme12)
Estimable Member
عضو شده: 5 سال قبل
ارسال‌: 248
 

omidcanis00;37521:
دوستان فصل سوم رو اگرچه با تاخیر ولی بلاخره گذاشتم :43: شما با بزرگی خودتون ببخشید.

همیشه گفتم دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است .
فصل جالبی بود . خوشم اومد . فقط چرا حقیقت رو درمورد پدر و مادرش بهش نگفته ؟ اون نشونه های روی لباس روی تنش قرارگرفتن ؟ سلیم میدونست که چه چیزی اونجا قرار داره ؟ برای همون فرستادس اونجا یا اون اتفاق تصادفی بوده ؟


   
M,baran، omidcanis و JL_D واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
M,baran
(@m-baran)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 187
 

فصل جالبی بود, با خوندن این فصل امیدوار ب یه داستان پر هیجان شدم,فقط در مورد خصوصیات ظاهریش هیچ توضیح ندادی,,من هیچ تصوری از چهره و شخصیتش نداشتم,امیدوارم توی فصلهای اینده مد نظر داشته باشی,


   
omidcanis، الهه آب و JL_D واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
khakpoor0l29142
(@khakpoor0l29142)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 84
 

فصل خوبی بود داره رفته رفته بهتر میشه ولی اگه میشه تعداد صفحاتو زیاد کن خیلی کوتاهه


   
الهه آب، JL_D و omidcanis واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
IBEe
 IBEe
(@eebi)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 186
 

فصل خیلی خوبی بود و عالی
یه سوال داشتم چطور به جایی سیرالطریق میشه که اصلا اون جارو قبلا ندیده باشه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

در جادو فقط میتونی به جایی جابجا بشی که عمیق به مکان اون جا فکر کنی
اون اصلا از پشت ابشار خبری نداشت و از جزئیات اون جا تخیل دقیقی نداشت


   
الهه آب و JL_D واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
omidcanis
(@omidcanis)
Reputable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 298
شروع کننده موضوع  

EEBI;37527:
خوب شد گذاشتی چون من برا یه جنگ داشتم اماده میدم

خب خدارو شکر :78:

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

الهه آب;37528:
همیشه گفتم دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است .
فصل جالبی بود . خوشم اومد . فقط چرا حقیقت رو درمورد پدر و مادرش بهش نگفته ؟ اون نشونه های روی لباس روی تنش قرارگرفتن ؟ سلیم میدونست که چه چیزی اونجا قرار داره ؟ برای همون فرستادس اونجا یا اون اتفاق تصادفی بوده ؟

خب سلیم هم حقیقتی در مورد پدر و مادر دیاکو نمیدونه ولی سیر اتفاقات در فصلایه بعدی پدر و مادرش معلوم میکنه.
بله نشانه ها رو تنش حک میشن.

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

M,baran;37530:
فصل جالبی بود, با خوندن این فصل امیدوار ب یه داستان پر هیجان شدم,فقط در مورد خصوصیات ظاهریش هیچ توضیح ندادی,,من هیچ تصوری از چهره و شخصیتش نداشتم,امیدوارم توی فصلهای اینده مد نظر داشته باشی,

حتما:77::53:

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

vahid@2000;37532:
فصل خوبی بود داره رفته رفته بهتر میشه ولی اگه میشه تعداد صفحاتو زیاد کن خیلی کوتاهه

راستش خودمم میدونم کوتاهن و سعی کردم طولانی ترش کنم ولی از اونجایی که یکم این فصل رو دیر کردم فرصت نکردم درست حسابی متنم رو واسه یه فصل جدا کنم ولی قول میدم فصلایه بعدی طولانی تر باشه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

EEBI;37533:
فصل خیلی خوبی بود و عالی
یه سوال داشتم چطور به جایی سیرالطریق میشه که اصلا اون جارو قبلا ندیده باشه

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

در جادو فقط میتونی به جایی جابجا بشی که عمیق به مکان اون جا فکر کنی
اون اصلا از پشت ابشار خبری نداشت و از جزئیات اون جا تخیل دقیقی نداشت

خب در مورد سیر الطریق تو فصلایه دیگه بیشتر بحث میشه ولی اینجوری میتونم توضیح بدم که یجور انرژی ذره ای که منتقل نمیشن با سرعت جابه جا میشن البته قول میرم ابهامات کامل برطرف میشه


   
الهه آب و JL_D واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
,,, aref,,,
(@aref)
Eminent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 40
 

اون کتاب همش به ذهن دیاکو منتقل شد؟؟ یعنی به یه دانش بزگ رسید و اون نشان هم باید یه نشان باستانی چیزی باشه که چیزی به ذهنم درموردش نمیرسه داستان داره قشنگ تر میشه فقط تعداد صفحه ها کمه:103::103::103: گفتم منم چیزی درمورد داستانت بگم:21::21::21:


   
الهه آب و JL_D واکنش نشان دادند
پاسخنقل‌قول
صفحه 4 / 6
اشتراک: