قتل

helen praspro;35967:
بهت طناب مفتی می دادم

مینداختمت تو یه اتاق که دورتادورش آینست هرروزم صدای جیغ و صداهای ترسناک برات پخش میکردم تا خودتو بکشی:19:

amir-fire;35968:
مینداختمت تو یه اتاق که دورتادورش آینست هرروزم صدای جیغ و صداهای ترسناک برات پخش میکردم تا خودتو بکشی:19:

چه خلاقانه!

پرتت می کردم تو تارتاروس

helen praspro;35970:
چه خلاقانه!

پرتت می کردم تو تارتاروس

تازه اینکه چیزی نیس!

میزارمت رو یه صندلی و یه طناب دار به گردنت میندازم و یه سگ هار رو میبندم به صندلیت تا بخواد بخورتت و هرچی سگه بیشتر تکون بخوره صندلی هم حرکت میکنه و تو میمیری:19:

اینم فکر خوبیه

زنده سوزی چطوره؟

آهان! به سبک شهرزاد، طناب دارو می بندم به گردنت بعد فقط یه تیکه چوب نه چندان کلفت میذارم زیر پات. بعد اگه تکون بخوری، فقط یه کوچولو، پخخخخ

چقدر وحشی بودم و نمی دونستم!

helen praspro;35974:
اینم فکر خوبیه

زنده سوزی چطوره؟

آهان! به سبک شهرزاد، طناب دارو می بندم به گردنت بعد فقط یه تیکه چوب نه چندان کلفت میذارم زیر پات. بعد اگه تکون بخوری، فقط یه کوچولو، پخخخخ

چقدر وحشی بودم و نمی دونستم!

دقیقا من اگر قاتل میشدم خیلی خفن میشدم!

از سیم برق آویزونت میکردم و مثل بانوی عمارت زیر پات شمع روشن میکردم تا ذره ذره بسوزی و خفه شی! ها ها ها

amir-fire;35975:
دقیقا من اگر قاتل میشدم خیلی خفن میشدم!

از سیم برق آویزونت میکردم و مثل بانوی عمارت زیر پات شمع روشن میکردم تا ذره ذره بسوزی و خفه شی! ها ها ها

خب. اولش قصد داشتم بندازمت توی یه استخر پراز مرگ موش جامد ولی بعد نظرم عوض شد چون انجمنو پر از اسپم کردیم. دیگه بی خیال 🙂

خب من یه خورده ترسیدم ...نمیشه یخ خورده ملایم تر و نمیز تر بگی ادمو؟ خب مثلا من ذهر می ریختم تو چایی ش بعد تو چشاش زل می زدم ومیگفتم نوش جان عزیزم:19:

منم نوشیدنی هاتونو عوص می کردم :21::21:

kerm;36526:
منم نوشیدنی هاتونو عوص می کردم :21::21:

با یه چاقوی کند آروم آروم از نوک پاهات پوستت رو میکندم:19:

چقدر خشن ! بعد کی می خواد این خونا رو پاک کنه! قتل باید تر و تمیز و آهسته آهسته باشه ! که کسی شک نکنه :19:...مثلا من اگه بخوام دوست نزدیکم رو بکشم ...هر هفته داخل مدرسه بهش شکلات می دادم.. البته شکلاتی که جنس روکشش از سرب باشه ..بعد دوست بیچاره من در عرض یک ماه بدون اینکه کسی بفهمه میمیره! به همین سادگی و تمیزی ! چرا خودمو خسته کنم...
( سرب تنها فلز مایع هست که اگه به طور مداوم به کسی خورونده بشه باعث از کار افتادن قلب میشه ....واسه روکش شیرینی هم سرب رو روی روکش پلاستیکی می کشی بعد هم داخل یخچال قرار می دی بعد از یک ساعت به یه روکش سربی تبدیل میشه که نمیشه با روکش پلاستیکی از هم تشخیص داد ..!):19: منو ببین چقد حرفه ایی ام :21:

تو یه جایه کاملا تاریک و ساکت می بستمت به صندلی بعد یه تانکر آب رو سرت آیزون میکردم به طوری که هر ثانیه یه قطره آب بخوره تو ملاجت و از تکراری شدن و گرسنگی زجر کشت میکردم:45:

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

قاتل کی بودی تو:11:

بسته به صندلی دون دونه ناخونات رو میکشیدم سر هر انگشتت یه میله 5 سانتی فرو میکردم :19: اکه زنده مودی
از گرسنگی میمیری

با یه کلت 9 میلیمتری(برتا) با یه صداخفه کن یه گلوله مستقیم توی سر

اول یه چاله ی بزرگ حفر می کردم و داخل چاله نیزه می زاشتم بعد می نداختمش تو چاله:8:
حیف نمی شه:22:

کشتن خود آدم هر چقدر هم که دردناک باشه بالاخره تموم میشه.
خانواده و دوستات رو سلاخی می کردم و یکی از اعضای خونوادت رو زنده میزاشتم تا زجر بقیه رو ببینه (احتمالا یکی از بچه های نه چندان کوچک و نه چندان هم بزرگ)
:6: