با عرض سلام و درود خدمت همه ی شما
این اولین بارم هست که حتی تلاش میکنم یک داستان بنویسم و باید بگم که خیلی بی تجربه ام بنابراین از دوستان و خوانندگان گرامی تقاضا میکنم تا با نقد های سازنده شون (امیدوارم:22:) منو یاری
کنند تا بهتر و بهتر بشم.
اینم یه مقدمه کوتاه :
زمانی که انسان ها مشغول درگیری های خودشان هستند خطری ناشناخته از درون سایه ها به آنها نزدیک میشود...شیطانی مخوف در غالب پسری یتیم پا به دنیا می گذارد
تنها با یک هدف , شیوع جنگ و هرج و مرج . در آن زمان که خون ها مانند رود بر زمین جاری میشوند و جسد ها کوه هایی مرتفع میسازند تنها دو چشم سرخ باز میمانند تا این
صحنه را مشاهده کنند و تنها یک نفس باقی میماند تا داستان را بگوید و آن ... مطعلق به شیطان سرخ است
گفتم برای کسانی که ممکنه کنجکاو باشن یکم پیش زمینه بدم :
داستان تم فانتزی و حماسی خواهد داشت و در دوره ای قرون وسطایی رخ میده. تقریبا همه چیز داستان از جمله دنیای اون و غیره ایده ی خودم است . روایت داستان به صورت سوم شخص خواهد بود و قراره که تا آخر داستان از دید یک شخصیت باقی بمونه
زمان بندی ای برای فصل دهی داستان وجود نداره. هر وقت بتونم فصل هارو مینویسم و پست میکنم. دلم نمیخواد مثل خیلی های دیگه با زمان بندی هام بدقولی کنم.
خوشحالم که یه نویسنده دیگه به سایت اضافه شد بنویس همیشه حتی اگه تنها خودت خواننده داستانت باشی
خوشحالم که یه نویسنده دیگه به سایت اضافه شد بنویس همیشه حتی اگه تنها خودت خواننده داستانت باشی
واقعا درست میگی
آقای نویسنده شما قصد ادامه داستانت رو نداری؟ بابا مردیم از خماری!
سلام
خبری از فصلای جدید نیست
من تازه خوندمش خیلی خوشم اومد اگه میشه فصل جدید رو بزارید