فانتزی عاشقانه
پایبند
پیا ، دختریست دورگه که در تمام زندگیش سعی کرده بود که زیاد خود را به چشم نیاورد.
تا اینکه تهدید شد تا از انبار قویترین اژدهای ان دوران سکه ای به خصوص را بدزدد.
دراگوس ، اژدهایی که همه از او میترسیدند ، باورش نمیشد که یک نفر به خود اجازه ی دزدیدن از او را داده باشد.
ولی وقتی دزد خود را به چنگ می اورد ، جانش را بخشیده و ادعا میکند که ان دختر متعلق به اوست ..
سلام, فصل رو خوندم, کاش راجب ب داستان بیستر توضیح میدادی,مثلا دورگه بودن پیا رو مشخص نکرده بودی,ک چ نوع دورگه ای هست,و کاش راجب محل زندگیشون بیشتر توضیح میدادی و اینکه جادو و موجودات جادویی تا چ حد برای آدمهای عادی شناخته شده هستن,چون انگار اینکه یه اژدها خیلی راحت بالای شهر پرواز میکنه براشون یه موضوع عادی بود,انگار همیشه این اتفاق میفته,درکل وقتی داشتم فصل رو میخوندم یجوری گنگ بودم و اصن نمیدونستم چی ب چیه,اصلا کیا تهدیدش کرده بودن ک بره دزدی ,و چرا....
کاش یکمی بازتر میکردی,ولی خب احساسم بهم میگه با داستان زیبایی قراره آشنا بشیم,ایشالله توی فصلهای اینده این مجهولات برطرف بشه, و اینکه میشه لطف کنید و بگید شیوه ی فصل دهی به چ صورته؟!
پایبند؟ این داستان نوشته خودته یا ترجمس؟بیا فصلای بعدی رو بذار ببینم
الان خیلی گنگه تا وقتی یه کم از گنگی در نیاد من نمیتونم نظر بدم
به چه حقی میای رمانی که نه اجازشو گرفتی ، نه اسم مترجمو زدی میای تاپیکشو میزنی؟
دستیار زیر نویس و هایپر لینک:
#پایبند
#اروتیک��
#عاشقانه��
پیا ، دختریست دورگه که در تمام زندگیش سعی کرده بود که زیاد خود را به چشم نیاورد.
تا اینکه تهدید شد تا از انبار قویترین اژدهای ان دوران سکه ای به خصوص را بدزدد.
دراگوس ، اژدهایی که همه از او میترسیدند ، باورش نمیشد که یک نفر به خود اجازه ی دزدیدن از او را داده باشد.
ولی وقتی دزد خود را به چنگ می اورد ، جانش را بخشیده و ادعا میکند که ان دختر متعلق به اوست ....
������������������
#تو #مال #منی
میتونی انکارش کنی ، بحث کنی ، شر به پا کنی ، سعی کنی فرار کنی ، ولی ... هنوز هم مال منی
-دراگوس
https://t.me/joinchat/AAAAAEYWGaTW3tooJTwuMg
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
لینک ترجمش توی تلگرامه
- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -
یه مجموعه دیگه هم به نام انجمن برادری خنجر سیاه
رو هم تا حالا سه جلدش رو ترجمه کرده
درباره یه گروهه که توسط پادشاه خوناشام ها برای محافظت از نژادشون رهبری میشه
توی زمان حال اتفاق میوفته
سلام. شما برای انتشار این داستان از مترجم داستان اجازه گرفتین؟