Header Background day #15
آگاه‌سازی‌ها
پاک‌کردن همه

کتاب بعد چهارم

4 ارسال‌
4 کاربران
10 Reactions
419 نمایش‌
ZAHRA*J
(@zahraj)
Prominent Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 544
شروع کننده موضوع  

تالارگفتمان 1
نام داستان: بعد چهارم

نویسنده:هربرت جورج ولز
فایل: ( pdf)

سایت مرجع:لی لی بوک

خلاصه داستان


قهرمان داستان، ماشینی اختراع کرده است که با آن می‌تواند در زمان جابجا شود، درست به همان گونه‌ای که در مکان جابجا می‌شویم. بدین گونه کارش را با سفری به سال ۸۰۲۷۰۱ میلادی آغاز می‌کند. در جریان هزاران سال، آب و هوای منطقه لندن معتدل شده است و اکنون آب و هوایی تقریباً مثل آب و هوای جنوب اروپا بر آن حاکم است و نباتات پرپشت و انبوهی در آنجا می‌روید. آثاری از حیوانات دیده نمی‌شود و ساختمانها، که در زمان سابق در مرکز شهر گرد آمده‌ بودند، سترگ و کوه‌پیکر اما انگشت‌شماربه چشم میخورند. سفر “کاوشگر زمان” به آینده، به وقت زمان حال یک صبح تا غروب و به وقت آینده چند شبانه روز به طول می‌انجامد.

کاوشگر پس از توقف ماشین در سال ۸۰۲۷۰۱ خود را در محوطه‌ای سرسبز میابد که مهمترین عنصر آن یک مجسمه‌ی ابوالهول عظیم از سنگ سفید با پایه‌ای از برنز است. در دور دست بناهایی غول‌پیکر با ایوان‌های پر پیچ و خم به چشم می‌خورند که بعداَ معلوم می‌شود متروکه‌اند. او کوتاه زمانی پس از فرود، خود را در میان آدمیان آینده میابد. نخستین ساکنانی که کاوشگر سر راه خود می‌بیند، انسانهای دلربایی‌اند که قدشان کوچکتر از قد متوسط کنونی است، اما همه‌شان زیبا هستند و لبهاسهایشان، اگرچه به رنگهای گوناگون شاد و روشنی است، دوخت یکسان و یکنواختی دارد. کاوشگر که حسن کنجکاوی‌اش برانگیخته شده است، دستگاهش را کنار می‌گذارد و با این دوستان تازه به راه می‌افتد. اینان که خودشان را “الوا”ها می‌خوانند به صورت انبوه با هم زندگی می‌کنند. کانونهای خانوادگی از بین رفته است. گرسنگی و احتیاج به خواب آنها را به صورت گروههای صدتایی در کاخهای بزرگی گرد می‌آورد که از نزدیک نیمه ویرانه‌هایی بیش نیستند. مرد و زن و بچه روزهای خودشان را به بازی و تفریح سر می‌کنند؛ زیرا که به ظاهر دیگر احتیاجی به کار کردن ندارند. وانگهی، مغزهای کوچکشان، جز ترس از تاریکی قادر به هیچ احساسی نیست.

کاوشگر زمان که در خلال این احوال ماشینش را به نحو مرموزی دزدیده‌اند، به سرعت علت این ترس را کشف می‌کند. در اعماق زمین جماعت انبوهی از ناقص‌الخلقه‌ها زندگی می‌کنند که قیافه‌هایشان، به علت مشابهت با انسان، دهشت‌بار است و این جماعت موجوداتی‌اند که قدرت تحمل روشنایی روز و تحمل آفتاب را ندارند. اما بسیار فعال و زیرک و چیره‌دست‌اند. اینها عبارت‌اند از “مورلاک”ها یعنی رنجبرانی که کارفرمایان حقیقی این دنیای ویرانه شده‌اند. پیشرفت علمی و فنی که به منتهی درجه توسعه یافته است، در واقع طبقات حاکمه را از ضرورت مبارزه در راه رفاه خود رهایی داده است و رفته رفته قوه مبارزه نیز در آنان رو به ضعف نهاده است. به عکس، رنجبرانی که همیشه از دنیای توانگران بی‌کار دور نگه داشته شده‌اند، حتی از نظر جسمی هم با شرایط تازه زندگی سازگار شده‌اند؛ چندان که در طی قرون توانسته‌اند به تفوق خود پی ببرند وچون غرایز گوشتخواری روزگاران گذشته دوباره زنده شده بود، رفته رفته کارفرمایان خودشان را که دیگر قدرت دفاع نداشتند، خوردند.در مقابل و به حکم عادت دیرینه بردگی، هرچیزی را که ممکن بود به آن احتیاج داشته باشند، برایشان فراهم آوردند. کاوشگر، پس از مبارزه سرسختانه‌ای که با مورلاک های درنده و نفرت‌بار پیش می‌آید و در جریان آن، برای دفاع از جان خود تمام جنگل را به آتش می‌کشد، موفق می‌شود که ماشین خود را از چنگ آنان بگیرد و فرار کند. سپس حس کنجکاوی او را برمی‌انگیزد که ببیند پس از چندهزار سال دیگر چه اتفاقی خواهد افتاد …

• کتاب بعد چهارم ترجمه ای است از کتاب The Time Machine (به فارسی: ماشین زمان) نوشته H. G. Wells که نخستین بار در سال ۱۸۹۵ توسط انتشارات Heinemann در انگلستان منتشر شد.

دانلود


   
نقل‌قول
AmbrellA
(@ambrella)
Noble Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 1189
 

خوشم اومد از خلاصش برم بخونمش
بعدا میام نظرم رو میدم


   
پاسخنقل‌قول
L0rd LaTITude
(@l0rd-latitude)
Estimable Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 217
 

جالب ترین نکته ای که توی این کتاب دیدم اون 225 (قیمتش)اخرش بود 🙂
نمیدونم مشکل از منه از نویسندس از مترجمه یا شایدم از هر سه تاش که این کتاب اینقدر گنگ بیان شده مطمئنن میتونست جالب تر تمام بشه...


   
پاسخنقل‌قول
Mr.R
 Mr.R
(@mr-r)
Trusted Member
عضو شده: 6 سال قبل
ارسال‌: 89
 

خلاصه خوبی نداشت منو جذب نکرد


   
پاسخنقل‌قول
اشتراک: