من مجازات هستم

یکم در مورد داستان و شخصیت اول داستان توضیح میدی

mehr;31670:
نفیسه، ببین تایپیست داری برای مسعود، همون کسیه ک گفته بودی بعد از امتحانا میتونی تایپیست بگیری @nafise

ممنون از پیگیریتون

mohammadkh;31679:
یکم در مورد داستان و شخصیت اول داستان توضیح میدی

سعیم رو می کنم.
شخصیت اصلی داستان پسری که طی اتفاقی که براش میفته تصمیم میگیره تا از هفت نفر انتقام بگیره و زندگیش رو برای خودش تبدیل به جهنم می کنه. احساستش رو دور میریزه و تمام هم و غمش رو میزاره برای گرفتن انتقام. حالا هم زمانی که داستان داره روایت پسر داستان ما به اخرین مرحله از انتقامش رسیده ولی طی اتفاقاتی احساساتی که نه ساله فراموش شدن گریبانش رو میگیرن و اینجاست که داستان شروع میشه و ما باید شاهد واکنش های شخصیت اصلی داستان در مقابل این احساسات گمشده باشیم.

Ezrail97;31668:
مقدمه رو خوندم.واقعا آدم رو درگیر میکرد.در یک کلام عالی بود.منتظر ادامش هستم و امیدوارم در نصف راه کار رو ول نکنی.(ایشالله بعد کنکور میام امیدوارم تا اون زمان چند فصل گذاشته باشی<img src="http://btm.bookpage.ir/images/smilies/Smileys yahoo/26.gif" border="0" alt="" title="26" smilieid="37" class="inlineimg"><img src="http://btm.bookpage.ir/images/smilies/Smileys yahoo/4.gif" border="0"

واقعا ممنون از وقتی که گذاشتید و نظری که دادید. داستان قطعا ادامه پیدا می کنه. بعد کنکور منتظر نظراتتون هستم باز هم تشکر.

به نظرم خوبه :5:

nasren;31694:
به نظرم خوبه :5:

ممنون امیدوارم در ادامه هم نظر بدید:5:

سال 2017 پست زدی، کی بشه این کنکور بگذره و ما بقیه این داستان رو بخونیم.
یادم نیست نظر همون چند ماه پیش که اینو خوندم، خیلی وقت پیش بود، منتهی در کنار اینکه نثرش خیلی هیجان انگیز بود، اما مفهوم جالبی رو هم دنبال میکرد، و همین ترکیب یه حس آشفتگی و بی‌قراری‎ای درونم ایجاد می‌کرد که خلاص شدن از دستش واقعا سخت بود.
زمان، حقیقتا این موجود کریه و بد طینت، موضوع خوبی برای مانور دادنه. تو روی یه بخش خیلی جالبیش دست گذاشتی: «خود خود زمان» واسه اینکه خواننده رو با یه مقدمه کوتاه جذب کنی زمان محشره. بعدش هم که مجازات میاد... ترفندت باحاله میدونی؟ انقدر تلاش میکنی و یه مفهوم قدرتمند و ترسناک رو جا میندازی توی ذهن خواننده و بعد یهو میای میگی... شوخی کردم! یه چیزی هست بدتره! اونه که حتی از زمان هم بی‌رحم تره، بعد خواننده درگیر توصیفات تو از زمانه، حس میکنه: «وای چه بد رکب خوردم، ولی... ولی دیگه مگه بدتر از زمان هم هست؟ چیه خب...؟» میگم که، فوق‌‎العاده جذابه.
بازم میگم، با اینکه خیلی وقت پیش خوندمش ولی ناجور ذهنم رو درگیر کرده قضیه. خلاصه که خواستم بگم منتظریم و امیدوارم که توی کنکور که بدبختانه چند روز دیگس موفق باشی. البته اگر کنکور مهمه برات، من به عنوان یه مخالف این سیستم آموزشی تمام تلاشم رو میکنم از کوچکترین فرصت هم برای بیان اعتراضم استفاده کنم.
موفق باشی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

چک کردم دیدم اِ آره قبلا نظر دادم. ولی هزار بار هم نظر بدم کمه.
قضیه این تایپیست چیه؟ باید از روی متن دستنویس نوشته بشه؟
من با نفیسه خانم حرف میزنم، اگر هنوز تایپیست دم دستشون نداشتن و اگر اجازه بدن خودم انجام میدم.

reza379;31711:
سال 2017 پست زدی، کی بشه این کنکور بگذره و ما بقیه این داستان رو بخونیم.
یادم نیست نظر همون چند ماه پیش که اینو خوندم، خیلی وقت پیش بود، منتهی در کنار اینکه نثرش خیلی هیجان انگیز بود، اما مفهوم جالبی رو هم دنبال میکرد، و همین ترکیب یه حس آشفتگی و بی‌قراری‎ای درونم ایجاد می‌کرد که خلاص شدن از دستش واقعا سخت بود.
زمان، حقیقتا این موجود کریه و بد طینت، موضوع خوبی برای مانور دادنه. تو روی یه بخش خیلی جالبیش دست گذاشتی: «خود خود زمان» واسه اینکه خواننده رو با یه مقدمه کوتاه جذب کنی زمان محشره. بعدش هم که مجازات میاد... ترفندت باحاله میدونی؟ انقدر تلاش میکنی و یه مفهوم قدرتمند و ترسناک رو جا میندازی توی ذهن خواننده و بعد یهو میای میگی... شوخی کردم! یه چیزی هست بدتره! اونه که حتی از زمان هم بی‌رحم تره، بعد خواننده درگیر توصیفات تو از زمانه، حس میکنه: «وای چه بد رکب خوردم، ولی... ولی دیگه مگه بدتر از زمان هم هست؟ چیه خب...؟» میگم که، فوق‌‎العاده جذابه.
بازم میگم، با اینکه خیلی وقت پیش خوندمش ولی ناجور ذهنم رو درگیر کرده قضیه. خلاصه که خواستم بگم منتظریم و امیدوارم که توی کنکور که بدبختانه چند روز دیگس موفق باشی. البته اگر کنکور مهمه برات، من به عنوان یه مخالف این سیستم آموزشی تمام تلاشم رو میکنم از کوچکترین فرصت هم برای بیان اعتراضم استفاده کنم.
موفق باشی

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

چک کردم دیدم اِ آره قبلا نظر دادم. ولی هزار بار هم نظر بدم کمه.
قضیه این تایپیست چیه؟ باید از روی متن دستنویس نوشته بشه؟
من با نفیسه خانم حرف میزنم، اگر هنوز تایپیست دم دستشون نداشتن و اگر اجازه بدن خودم انجام میدم.

واقعا ممنونم. کنکورم نمیشه کاریش کرد تاثیری که می تونه رو زندگیم بزاره رو نمیتونم نادیده وگرنه خیلی زودتر برای نوشتن داستان دست به کار میشدم. درباره تایپیست هم تعدادی از دوستان عزیز اعلام امادگی کردن که واقعا باعث قوت قلب من باز هم تشکر

آدمی در زندگیش همواره در حال فرار است.
فرار از خودش،
و کسی فرار می کند که مرتکب خبط و خطایی شده باشد.
پس ادم بودن به معنای گناهکار بودن است.
همین که انسان هستی مدرکی است بر اثبات گناهانت.

تک جلدی هستش

مهیار;32083:
تک جلدی هستش

فکر نمی کنم با یه جلد تموم بشه فکر کنم دو یا نهایتا سه جلد بشه

خب برای داستان تایپیست می خواستید ؟ من چند نفری رو می شناسم لطفا به من پیام بدین تا در موردش صحبت کنیم Fantezy_killer@
و راستی من یادمه چند باری برای این داستان فکر کنم تایپ انجام شده

نویسنده عزیز گفته بودن نیاز تایپیست است الان که بچه‌ها الان آمادگی کردن حداقل یه فصل بده

nafise;32619:
خب برای داستان تایپیست می خواستید ؟ من چند نفری رو می شناسم لطفا به من پیام بدین تا در موردش صحبت کنیم @Fantezy_killer@
و راستی من یادمه چند باری برای این داستان فکر کنم تایپ انجام شده

ممنون بابت پیگیری

- - - - - - - - - به دلیل ارسال پشت سر هم پست ها ادغام شدند - - - - - - - - -

hacker20;32622:
نویسنده عزیز گفته بودن نیاز تایپیست است الان که بچه‌ها الان آمادگی کردن حداقل یه فصل بده

الان حدود ده فصل بازنویسی شده کار تایپ سه فصل انجام شده ولی هنوز کار های ویراستاری فصول باقی مونده که اگر انجام بشه به سرعت قرار داده میشه

داداش چی شد قرار نیست فصل بزاری؟

Ezrail97;32629:
داداش چی شد قرار نیست فصل بزاری؟

احتمالا حدود یه هفته دیگه فصل میزارم

ادامه داستانو نمیزارین دیگه؟